جهاد مادر شهید "فراتی" در تهیه لباس برای مبارزه با کرونا
به گزارش نوید شاهد اصفهان، در ایام شیوع بیماری کرونا، حاجیه خانم شمسی رحیم نژاد مادر شهید "رضا فراتی کاشانی" با توجه به تاکید رهبر معظم انقلاب برای مبارزه با کرونا و سلامتی مردم پا در عرصه جهاد برای کمک به کادر درمان کاشان گذاشت و با تولید لباس بهداشتی برای کادر درمانی بیمارستان جلوهای زیبا از کمک مومنانه را تجلی بخشید. به دنبال اطلاع از این کمک مومنانه مصاحبهای با این مادر شهید انجام دادیم که در نوید شاهد اصفهان میخوانید.
نوید شاهد اصفهان: لطفا ابتدا خودتان را معرفی کرده و مختصری از زندگی خود را برایمان تعریف کنید.
رحیم نژاد: اینجانب شمسی رحیم نژاد، مادر شهید رضا فراتی کاشانی هستم. 83 سال سن دارم. 16 ساله بودم که ازدواج کردم. صاحب دو دختر و دو پسر شدم. رضا فرزند آخرم بود. رضا 9 سال داشت که پدرش را از دست داد. از همان 16 سالگی خیاطی و گلدوزی می کردم. به دلیل ناراحتی و وضعیت روحی ام بعد از شهادت رضا، خیاطی را کم کردم.
نوید شاهد اصفهان: از شهید و خصوصیات اخلاقی او و جبهه رفتنش برای ما صحبت کنید.
رحیم نژاد: رضا فرزند آخرم بود، دلبستگی زیادی به او داشتم. رضا پسری خوش اخلاق و مهربان بود. با همه به ویژه همسایه ها به خوبی رفتار میکرد. وقتی بچه بود مریض شد، پزشکان از درمانش ناامید شده بودند. او را به بیمارستان تهران بردم بعد از 25 روز حالش بهتر شد و با بهبود از بیمارستان مرخص شد. رضا دیپلم گرفت و برای دوره پزشکیاری پذیرفته شد. یک روز رضا با خواهش از من خواست که رضایت دهم تا به جبهه برود، من که نمی خواستم تنها باشم ناراحت شدم. رضا گفت؛ اگر خوشبختی مرا می خواهی به من اجازه بده به جبهه بروم. من هم به او اجازه دادم. رضا به جبهه رفت. یک شب در خواب دیدم که رضا شهید شده. روز بعد به سپاه رفتم. خبری از شهادت رضا نبود. به خانه که برگشتم دختر بزرگم ابتدا خبر مجروحیت و بعد شهادت رضا را به من داد و بعد از دو روز پیکر سوخته و پاره پاره رضا را آوردند. رضا در سن ۲۰ سالگی در روز دوم مرداد ۱۳۶۷ با سمت امدادگر در عملیات مرصاد در شهر اسلام آباد غرب بر اثر بمباران شیمیایی و اصابت ترکش توسط نیروهای بعثی عراق شهید شد.
نوید شاهد اصفهان: شهید رضا فراتی، خوشبختی را در چه چیز میدید؟
رحیم نژاد: او خوشبختی را در جهاد در راه رضای خدا می دید.
نوید شاهد اصفهان: مادر جان از تهیه لباس برای کادر درمانی بگویید.
رحیم نژاد: با شیوع کرونا و وضعیت پیش آمده، به کمک یکی از همسایگان از کار یکی از گروههای جهادی کاشان برای تهیه لباس برای کادر درمانی بیمارستان مطلع شدم و آمادگی خود را برای همکاری اعلام کردم. روزانه 15 دست لباس می دوختم و در بسته های بهداشتی برای کادر درمانی می فرستادم.
نوید شاهد اصفهان: با توجه به سن و سال و شرایط جسمانی شما این کار برایتان سخت نبود؟
رحیم نژاد: باید بگویم از خیلی قبل چشمهایم تار شده و از عینک استفاده می کنم، نخ سوزن کردن برایم سخت بود ولی با عشق و علاقه و شور و اشتیاقی که در زمان تهیه لباسها داشتم انگار که چشمهایم هم پر نور تر از قبل شده بود.
نوید شاهد اصفهان: چه چیز باعث شور و شوق و انگیزه در کار شما شد؟
رحیم نژاد: شور و شوق برای اجابت خواسته رهبرم برای مبارزه با کرونا، برای سلامتی پزشکان، پرستاران و مردم. من هر لباسی را هم که می دوختم برای سلامتی همه دعا می کردم.
نوید شاهد اصفهان: قبلا هم در چنین فعالیتهایی شرکت داشتید؟
رحیم نژاد: من عضو فعال بسیج بودم و هنوزم کارت عضویت بسیجم را دارم. در زمان جنگ هم در آموزش خیاطی و تهیه لباس با بسیج همکاری داشتم.
نوید شاهد اصفهان: در شرایط امروز چه توصیه هایی برای سایرین دارید؟
رحیم نژاد: اینکه اولا به توصیه های بهداشتی گوش بدهند، ماسک بزنند، فاصله اجتماعی را رعایت کنند و هر کمک مادی و معنوی که می توانند برای مبارزه با این بیماری انجام دهند.
نوید شاهد اصفهان: صحبت خاصی دارید که دوست داشته باشید بیان کنید.
رحیم نژاد: دوست دارم مردم و مسئولین به صحبتهای رهبر گوش دهند و عمل کنند. رهبرم را خیلی دوست دارم و از خدا می خواهم که عمر طولانی و پربرکت به ایشان عطا کند. همچنین میخواهم از سردار شهید سلیمانی بگویم. سردار خوب و با خدایی بود. وقتی که سردار شهید شد انگار دوباره پسرم رضا شهید شده بود. خیلی ناراحت بودم. سخن آخرم گله مندی از وضعیت حجاب و بدحجابی در جامعه است. ان شااله که مردم ایران به حجاب بیشتر اهمیت دهند و بدحجابی نداشته باشیم.