حسن زنده است
به گزارش نوید شاهد اصفهان، «شهید حسن رمضانی» بيست و دوم دی 1339، در شهر ابوزیدآباد از توابع شهرستان آران و بیدگل در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. او انسانی پاك، ساده، عارف و بیآلايش بود. برای دفاع از کشور راهی جبهه ها شد و سرانجام سوم آذر 1359 در شهر «سومار» ترکشی سر مبارکش را شکافت و او به ملکوت آسمانها پرواز کرد. پیکر پاکش در امامزاده عبدالله(ع) در زادگاهش به خاک سپرده شد.
متن وصیتنامه «شهید حسن رمضانی»
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر انبیای عظام(ع) و سلام بر ائمه(ع). سلام بر امامخمینی سلام بر روحانیت بیدار و اصیل. سلام بر پدر مهربانم، مادرعزیزم و مادربزرگ گرامی ام. سلام برعمه جانم که واقعاً در راه تربیت من سهم بسزایی داشت. سلام بر همسرم. سلام بر همه اقوام گرامی ام و سلام بر برادرانم و دوستانم.
شهیدان زندهاند
پدرجان! من قدر شما را ندانستم و نتوانستم وظیفه فرزندی خویش را نسبت به شما ادا نمایم، من را عفو نمایید. من میدانم که شما با خبر شهادت من ناراحت نمیشوید و روحیهای بسیار عالی دارید، میخواهم هم چنانکه خودتان خوشحال میشوید دیگران را هم تسلی دهید. پدرجان! شما به آنها بگو که چرا گریه میکنند؟ گریه نکنید، حسن زنده است! قرآن میفرماید: «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء...» آری، شهیدان زندهاند. پدرجان! اگر میخواهی روح مرا شاد نمایی در عوض گریه، فرزندانت را بهتر از اینکه هستند تربیت نمایید.
آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند
مادرجانم! در حق شما هم من کوتاهی نمودم و خدا میداند که نمیتوانستم آنطور که دلم میخواست خدمت برای شما انجام دهم. مادرجان! اگر میخواهی روح من آزار نبیند، گریه نکن که گریه، باعث خوشحالی دشمنان است و شما باید با اعمالت به دشمن بفهمانی که اگر امام میفرماید: «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند انجام دهد» صحت دارد.
یاران امام امت باشید
ای برادرانم! شما هم باید چون یاران حقیقی امام امت باشید و حرفهایی را که بعضی از مواقع به شما میگفتم، انجام دهید.
خدایا از من درگذر
عمه جانم! ای که در تربیت من کوشش نمودی! ای که تا نیمههای شب منتظر من بودی! اما من عوض اینکه این همه خدمت شما را به خوبی جبران نمایم، اذیتت نمودم. خدایا! من جوان بودم و نفهم. خدایا! تو به دل این عمه بیفکن که از من درگذرد. خدایا! تو را به خون امام حسین (ع) خودت از من درگذر.
فرزندمان را به خوبی تربیت کن
ای همسر! من رفتم خداحافظ، مرا حلال کن. تو در عزای من گریه نکن، بلکه فرزندمان را به خوبی تربیت کن تا او نیز چون سلمان فارسی گردد، اگر فرزندم پسر بود، نامش را «محمد» بگذار و او را مواظبت کن تا منحرف نشود و سپس او را به مدرسه علمیه بفرس و اگر دختر بود، او را «فاطمه» نام گذار.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان آران و بیدگل