در سایۀ وحدت و ایمان خواهیم توانست که با آمریکای جهانخوار مبارزه کنیم

به گزارش نوید شاهد اصفهان، «محمود مهمان نواز» يكم تير 1334، در شهر نوش آباد از توابع شهرستان آران و بیدگل چشم به جهان گشود. پدرش نعمت الله، پاسدار بود و مادرش سادات نام داشت. تا سوم ابتدایی درس خواند. کارگر بود. سال1344 ازدواج کرد و صاحب چهار پسر و پنج دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. هجدهم آبان 1361، در عین خوش دهلران بر اثر اصابت گلوله توسط نیروهای عراقی شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

متن کامل وصیت نامه شهید حاج محمود مهمان نواز را در ادامه مطلب می‌‌خوانیم:

ان الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم

و انفسهم اعظم درجه عندالله اولئک هم الفائزون

به درستی که کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدا با مال‌های‌شان و جان‌های‌شان در نزد خدا مقامی عظیم دارند همانا آن‌ها از رستگارنند.

پیروی از امام

به نام الله و درود به امام عصر امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام‌خمینی. وصیت خود را با مردم شهیدپرور و با خانواده‌ام آغاز می‌کنم: ای مردم اولین پیامی که من به شما دارم به عنوان یک شهید این است که پیرو فرمایشات امام عزیز باشید که حرف او حرف پیامبر و در نهایت حرف خداست و بعد از آن قبول ولایت فقیه و پیرو روحانیت مبارز و آگاه باشید و دشمنان این قشر از جامعه بدانند که مخالفت با روحانیت مخالفت با امام است و در نهایت مخالفت با خداست.

وحدت

مطلب مهم دیگری که هست وحدت است، در سایۀ وحدت و ایمان خواهیم توانست که با آمریکای جهانخوار مبارزه کنیم و اگر متفرق باشیم کاری از پیش نخواهیم برد. «و اعتصموا بحبل الله جیعاً و لا تفرقوا» نکته دیگر این که مساجد را پر کنید چنان که امام این را می‌فرمایند اگر واقعاً پیرو امام‌تان هستید، به این مطلب مهم هم توجه کامل داشته باشید. امت مسلمان منافقین را از جامعۀ خود طرد کنید و این‌ها بدانند که دیگر در ایران حنای‌شان رنگی ندارد و نخواهد داشت. این ملت شما را شناخته و دیگر گول شما را نخواهند خورد. اسلام جهانی خواهد شد و تمامی ابرقدرت‌ها نابود خواهند شد ان‌شاءالله.

و اما با خانواده‌ام:

همسر گرامیم: در درجه اول من از تو درخواست رضایت می‌کنم و از تو می‌خواهم که مرا عفو نمایید و دیگر اینکه تو خود بهتر می‌دانی که چرا من به جبهه رفتم آن هم با خانوادۀ این چنین که در چند ماه اخیر هم یک فرزند اهدا کرده‌‌ایم تو خود بهتر می‌دانی که من فقط و فقط به خاطر خدا و فرمایشات جدید امام که جبهه رفتن را واجب کفایی دانستند و من بر حسب وظیفۀ شرعی که نسبت به خود احساس می‌کردم و هیچ هدفی جز پیروزی ندارم. همسر گرامیم، من چندین یادگار از خود به جای گذاشتم، آن‌ها که درک مسائل را دارند می‌گویم مخصوصاً فرزند بزرگ خانواده که در کارهایت پشتکار داشته باش و همیشه در پی تحصیل علم باش. و نیز امام‌تان را تنها نگذارید و به فرزندان کوچک من بگویید که برادر و پدرتان در راه اسلام جان دادند و شما باید راه آنان را ادامه دهید.

 چند تذکر با برادران: برادران عزیزم تا می‌توانید برای اسلام کار کنید و آن‌چه که مسلم است آن کاری در نزد خدا ارزش دارد که پاک باشد از هرگونه آلودگی، ریا و فخر فروختن به دیگران. برادرانم از مردمی باتقوا باشید و از وصیت علی(ع) است که «اوصیکم بتقوا الله و نظم امرکم»

خواهرانم: حجاب تان را با تمام معنی حفظ کنید و چون زینب زنده کننده خون شهید باشید و هدف شهید را به جهانیان ابلاغ کنید.

پدرم و مادرم: ای شمایی که بنده را از شیره جان تان بزرگ کردید و چهزحماتی که برای من کشیدید و من نتوانستم که جبران زحمات شما کنم لذا از شما درخواست عفو می‌کنم و نیز تا می توانید برای برپایی اسلام کار کنید که در آن دنیا روسیاه نباشید و هم‌چنین با خانواده‌ام در تربیت کودکان کمک کنید و آن‌چه مسلم است خدا آنان را بزرگ می‌کند و روزی می‌دهد و پدر و مادر یک وسیله‌ای بیش نیستند.

والسلام علی من التبع الهدی

دوستدار امام و اسلام و جمهوری اسلامی