نوید شاهد - همرزم شهید «مجید عبدوس» نقل میکند: «عراقیها شروع به تیراندازی کردند. قایقران برای نجات سرنشینان قایقش، مسیر دیگری را در پیش گرفت. هنوز کمی نرفتهبودند که قایق به گل نشست. عراقیها بیامان تیراندازی میکردند. دو نفر از بچهها شهید شدند. ناصر در حین جابه جا کردن زخمیها و شهدا، به شهادت رسید. هر لحظه ناصر جلوی چشمش بود. تصمیم گرفت شنا کند و خودش را به ناصر برساند ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۲۸۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۶
نوید شاهد خراسان جنوبی خاطره گویی خانواده شهید مهدی صبوری و همرزمانش در جبهه را منتشر می کند. وی روز پانزدهم اسفند ماه 1338 در شهرستان فردوس متولد و روز سیزدهم فروردین1361 به مقام رفیع شهادت رسید.
کد خبر: ۴۸۲۸۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۶
نوید شاهد - «یک روز آقای شاملو فرمانده تیپ جوادالائمه(ع) را به بیمارستان اندیمشک انتقال دادند. نگران به نظر میرسید. با استیصال رو به من کرد و گفت: «خانم پرستار، من نمیتوانم جبهه را ترک کنم! فرماندهی این عملیاتی که قرار است انجام شود با من است و تیپ ما عملکننده است ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات "کبری چگینی" از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۸۲۷۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۵
نوید شاهد - برادر شهید "محمود نسیمی" میگوید: «انار را برداشتم و گفتم: هر کس میخواد شهید بشه باید از این انار بخوره که این رو از بهشت آوردن. نمیدانم تأثير حرف من بود یا دانههای سرخ و شیرین انار، که بچهها در یک چشم بر هم زدن انار را تمام کردند ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دوبخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات به نقل از برادر شهید جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۲۷۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۵
نوید شاهد - برادر شهید "حسن خانبیکیان" نقل میکند: «جنازهاش روی دست مردم دست به دست میشد؛ به یاد حرفهایش افتادم. روزی که میخواست برود گفت: «اگه من شهید شدم، دستم رو از تابوت بیرون بگذارید تا همه بدونن من دست خالی از این دنیا رفتم.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۴۸۲۷۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۴
برگرفته از کتاب نگارستان؛
نوید شاهد - «دوست بسیار خوب و باصفایی داشتیم. با همه خوبیهایش، سیگار میکشید. هر چه تلاش کرده بودیم که این دوست عزیز ما دست از سیگار کشیدن بردارد فایده نکرده بود ...» ادامه این خاطره از نویسنده و رزمنده دفاع مقدس "کامبیز فتحیلوشانی" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۲۶۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۲
نوید شاهد - «مادرش میگفت: خواب امیر را دیدم. به خانه آمد و مرا در آغوش گرفت. آنقدر خوشبو و معطر بود که فضای خانه پر از عطر و بو شده بود. صبح روز بعد یکی از همسایهها به خانه ما آمد و به مادر امیر گفت: چقدر خانه شما بوی عطر و گلاب میده؟ مادرش گفت ...» آنچه خواندید به نقل از پدر شهید "امیر طالب" است. نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه خاطرات این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۴۸۲۶۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۲
نوید شاهد خراسان جنوبی خاطرهگویی خانواده شهید "جلیل رخشانی" را منتشر میکند. علاقمندان میتوانند به این محتوا گوش فرا دهند.
کد خبر: ۴۸۲۵۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۲
نوید شاهد - شهيد "کاظم شکری" در دفتر خاطرات خود مینویسد: «بله امروز 13 فروردين روز سيزده بدر، امروز صبح براي نماز بلند شديم نماز را که خوانديم چون از شب قبل به بچه ها گفته بودم رفتيم براي ورزش...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۲۴۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۰
نوید شاهد - «خودشان هم باورشان نمیشد که چنین حقهای را به عراقیها زده باشند. چند لحظه بعد دیگر نمیتوانستند خنده خود را نگه دارند و تا رسیدن به مرز خودی قاهقاه میخندیدند و میگفتند: عجب سربازهای بعثی شجاعی، عجب دل و جراتی! اینطوری میخواستید تهران را تصرف کنید و قاهقاه میخندیدند ...» این روایت جذاب و خواندنی از زبان برادر شهید بزرگوار را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۲۴۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۰
نوید شاهد - مادر شهید "رضا میرزاخانی" نقل میکند: «بعد از رفتن رضا، همیشه با خودم میگفتم در قبال شهیدی که برای رضای خدا دادیم هیچ عوضی نمی گیریم. اما یک روز بزرگان شهر به دیدنمان آمدند تا یادی از رضا و خاطرات خوبش کنند. هدیهای نیز تهیه کرده بودند، من نپذیرفتم. در میان آن جمع، سید بزرگواری حضور داشت که گفت: من سیدم! دستمو رد نکنید! من هم به احترام ایشان پذیرفتم و بلافاصله سکه را روی طاقچه اتاق قرار دادم. همان شب اتفاقی برایم افتاد ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، در سه بخش خاطراتی از این شهید والامقام را برای علاقمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۲۴۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۰
نوید شاهد خراسان جنوبی، عکسهای یادگاری از شهید "جواد اسداللهی" را منتشر میکند. وی روز یکم آبان ماه 1341 در روستای چک نوزاد متولد و روز بیست دوم تیرماه1360 در منطقه عملیاتی مهران به فیض شهادت نایل شد.
کد خبر: ۴۸۲۴۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۰
نوید شاهد خراسان جنوبی خاطره گویی از زندگی شهید "جواد اسداللهی" را منتشر میکند که در ادامه از علاقمندان به دیدن این فیلم دعوت میکنیم.
کد خبر: ۴۸۲۴۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۰
نوید شاهد- «کارکنان بیمارستان اصلا به برادرم رسیدگی نمیکردند، ما هم نگران بودیم تا اینکه به حاجآقای ابوترابی زنگ زدیم و موضوع را مطرح کردیم، به طوری که توقع داشتیم ایشان پارتی ما بشوند. حاجآقا فرمودند: سادات احتیاج به پارتی ندارد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان، شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" از زبان یکی از نزدیکان این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۸۲۳۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۹
نوید شاهد - «در طول عمر با برکتش اصلا ندیدم مشکلی را مطرح کند و یا از کسی گلهای داشته باشد. هیچگاه از جانبازیاش نمیگفت. کسی نشنیده بود که او بگوید من جانبازم! ...» ادامه این خاطره از همرزم شهید جانباز "مجید نبیل" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۲۳۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۸
نوید شاهد - «در دریاچه مریوان با هر قلابی که میانداختی بعد از چند دقیقه یک ماهی کپور بزرگ به قلاب میآمد. وقتی که وارد پادگان حر مقر جندالله مریوان، میشدی بوی ماهی همه جا را پر کرده بود ...» ادامه این خاطره از نویسنده و رزمنده دفاع مقدس «کامبیز فتحیلوشانی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۲۲۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۷
نوید شاهد - شهيد "عطاءالله مرادی" در دفتر خاطرات خود مینویسد: «امشب که از آنجا برگشتم متوجه شدم که به علت شوخي يکي از برادران به نام سيد محسن صالحي، يکي از انگشتان دست چپش شکسته شده بود...» متن خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۲۰۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۶
نوید شاهد - شهيد "عطاءالله مرادی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «امروز ساعت 1:30 بعد از ظهر 12 دی ماه بود که براي اولين بار به خرمشهر رفتيم براي آوردن و روشن کردن ماک کاوه، هنگامي که به آنجا رسيديم صداي خمپاره از همه اوقات بيشتر بود....» متن خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۲۰۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۵
نوید شاهد - شهيد "عطاءالله مرادی" در دفتر خاطرات خود مینویسد: «نور ضدهوائیها هم چون ستاره هاي بسيار به آسمان پرتاب ميشد، بسيار هيجان زده بوديم، در ضمن نور سرخي از پالايشگاه بدن ما را رنگي مي کرد...» متن خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۲۰۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۵
نوید شاهد - «گفتم یکی از بچهها برود و ترتیب خدمه آن تانک را بدهد. منتظر بودم که چه کسی این کار را انجام میدهد، با کمال ناباوری برادرت که لنگ لنگان داشت به سمت پشت جبهه میرفت، برگشت و به طرف تانک رفت ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید "علیاکبر مسگری " است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۸۲۰۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۴