نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره از شهید
خاطره ی از شهید محمد کریمی نژاد- راوی همرزم شهید
اوایل خیلی کم حرف بود، اما کم کم با هم دوست شدیم. گاهگاهی برایمان از زندگیش می گفت از رنج ها و دربدری ها، از تجربه های شغلی کارگری و چوپانی و ... حالا هم کارمند ساده جهاد سازندگی بود که داوطلبانه به جبهه آمده بود...
کد خبر: ۴۴۵۱۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۰۲

شهید عوضعلی بهرامی در آخرین روزهای حیاطش در خاطرات خود می نویسد: دوباره شب بعد صداي انواع گلوله ها گوش ما را کر کرده بود. در دور تا دور سنگر ما به زمين مي خورد و به برادران گفتم خدا با ماست شما چند آيه امن يجيب مضطر اذا دعا و يکشف سوء را بخوانيد ساعت 1 بعد از نيمه شب چشمان ما خواب گرفته بود .من خودم ديدم حضرت علي (ع) با ذوالفقار دور سنگر مي چرخيد .
کد خبر: ۴۴۴۹۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۹

خاکریز خاطره «8»
همرزم شهید هاشم اعتمادی در خاطره ای می گوید: «کربلای 5 بود. قایق ها از کانال ماهی گذشته بودند و پشت دژ گیر کرده بودیم. عراقی ها با تیربار دژ را می زدند. نمی شد سر بلند کرد. دیدم یک نفر تمام قد روی دژ راه می رود...» خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد دنبال کنید.
کد خبر: ۴۴۴۷۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۶

یادها و خاطره ها
همچنان که ما عقب می رفتیم، آن‌ها جلو و جلوتر می‌آمدند. دیری نگذشت که از یکی از ارتفاعات بالا رفتند، تیربارهایشان را مستقر نمودند و مشغول استراحت شدند. در این هنگام، حاج یادگار با انگشت به پیشانی خود زد و گفت: “چرا به تپه حمله کنیم؟ این‌ها را که با پای خود به کمین ما افتاده‌اند...
کد خبر: ۴۴۴۲۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۴

یادی از شهدای دانشجو(3)/ خاطره‌ای از شهيد خليل عزت شوكتي
دوم بهمن 1342 ، شهيد خليل عزت شوكتي در شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش اسماعیل،کارمند بود و مادرش رقیه نام داشت. دانشجوی دوره کاردانی در رشته تربيت معلم بود.
کد خبر: ۴۴۴۰۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۴

یادها و خاطره ها
در يك مأموريت در منطقه عملياتي شورشيرين كاني سخت مهران شهيد علي همراه با فرمانده اطلاعات عمليات لشكر (شهيد يادگار اميدي )و چهار نفر از همرزمانش شبانه وارد خاك عراق مي شوند...
کد خبر: ۴۴۳۱۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۲

خاطره ای از شهید ناصر پیرانی از زبان مادر محترمه شهید
یکی از دوستانش بعلت کسالت نمی تواند به همراه نیروهای گشت برود داوطلبانه جای خالی او را پر می کند و وسایل مورد نیاز را تحویل می گیرد و راهی منطقه کمین می شود...
کد خبر: ۴۴۱۸۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۳

با شروع جنگ عراق علیه ایران وارد سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شد و در لشکر امیر(ع) به عنوان پاسدار درعملیات والفجر 5 به نبرد با دشمن پرداخت ...
کد خبر: ۴۴۱۰۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۱

معرفی فرماندهان استان زنجان(1)؛
قامت بیات اول فروردین ماه سال 1340 در روستای قره آغاج به دنیا امد. او دومین فرزند یک خانواده پرجمعیت بود و دو خواهر و پنج برادر داشت و پدرش (یحی) در قره آغاج کشاورزی می کرد.
کد خبر: ۴۴۰۹۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۲

مستأجر بودیم، یک روز لباسش را پوشاندم و دم پله گذاشتم دختر همسایه ام کنارش بود ولی بچه را قل داده بود تا پایین پله سرش شکست پشمی را سوزاندم و به پیشانی اش گذاشتم خودش همیشه می گفت وقتی شهید شدم از این جای پیشانی ام مرا بشناسید. هر موقع به بهشت زهرا بروم از او معذرت خواهی می کنم، می گویم مادر اگر در تربیت تو کوتاهی کردم مرا ببخش و حلالم کن من از او کاملا راضی بودم
کد خبر: ۴۴۰۶۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۱

یادها و خاطره ها
شب تا لحظه شهادتش بر بالینش بودم. به علت شیمیایی شدند پزشکان از معالجه اش بی نتیجه ماندند و خودش هم بی طاقت شده بود و به همین خاطر در منزل بستری شد.و خودم مدام بر بالینش بودم ...
کد خبر: ۴۳۹۹۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۰

یادها و خاطره ها
می گفت باید رو در روی هم حرف هایتان را بزنید، معتقد بود پشت سر هم بدگویی کردن و حرف زدن دل را تاریک می کند و فاصله ها را بیشتر می کند...
کد خبر: ۴۳۹۳۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۸

یادها و خاطره ها
شرارتها و تحرک گروهک ها و منافقین در گوشه و کنار عرصه را بر انسانهایی مومن چون عزیز نیازیان تنگ می کرد چرا که ایشان نسبت به این مسائل بسیار احساس مسئولیت می کردند...
کد خبر: ۴۳۹۳۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۸

روایتی از مادر طلبه شهید «طهماسب اسدی»؛
از همانجا به منزل بازگشتم و به خاطر قولی که به طهماسب داده بودم، به تشییع پیکر مطهرش نیز نرفتم و آرام و در خفا گریستم.
کد خبر: ۴۳۹۳۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۸

از همانجا به منزل بازگشتم و به خاطر قولی که به طهماسب داده بودم، به تشییع پیکر مطهرش نیز نرفتم و آرام و در خفا گریستم.
کد خبر: ۴۳۹۳۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۸

یادها و خاطره ها
از یک ماه که در پشت جبهه به سر می برد، دوباره در حالی که داروهایش را به همراه خود آورده بود، در همان سنگر بر اثر ترکش خمپاره ی دشمن به شهادت رسید...
کد خبر: ۴۳۹۱۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۴

شهید فرید ناصری 15 فروردین 1343 در زنجان متولد و 18 اسفند 1362 در جزیرۀ مجنون به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۳۹۱۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۴

خاطره اى از شهيد جعفر سوهانيان به نقل از خانم درخشنده شريعتى (مادر شهيد) كه برگرفته شده از كتاب به مساحت آسمان مى باشد و براى نخستين بار توسط نويد شاهد منتشر می شود.
کد خبر: ۴۳۸۹۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۳

در هنگام ادای بعضی از حروف، زبانش می گرفت و بیشتر دوستانش او را از حرف زدنش می شناختند. وقتی تیری توی شکمش خورد، دویدم و او را در بغل گرفتم. نفس های آخر را می کشید. دستش را روی سینه گذاشت. خیلی واضح و بدون لکنت، سه مرتبه گفت: «السلام علیک یا ابا عبدالله».
کد خبر: ۴۳۸۸۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۲

شهید محمدعلی در زمان آموزشی آزوی به پایان رسیدن دوره آموزشی را می کرد که هر چه زودتر به خط مقدم جبهه اعزام شود و مرتب به هم قطاران خود می گفت ما باید با هم در یگانهای پیاده و در خط مقدم جبهه خدمت نماییم...
کد خبر: ۴۳۸۶۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۳۱