شهید علی دیناروند دوره احتیاط خود را به عنوان تکاور دریایی در مناطق بین آبادان و ماهشهر گذراند و پس از پایان دوره احتیاط دوباره به محل کار خود برگشته و مشغول خدمت و مبارزه در سنگر تولید و سازندگی شد. در اوائل سال ۱۳۶۱ همراه تعدادی از دوستانش از طریق بسیج شهرک طالقانی دزفول به جبهه اعزام و چند روزی را به فراگیری مجدد فنون و آموزشهای نظامی در پادگانهای کرخه و دارخوین آبادان (گردان بلال) گذرانیده و به عنوان آرپی جی زن، دوره های لازم را دیده بود. در ادامه زندگینامه این شهید والامقام را در نوید شاهد بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید علی دیناروند در چهارم مهرماه ۱۳۳۵ در خانواده ای متدین و متوسط از قشر کشاورز در روستای شوهان از توابع شهرستان دزفول چشم به جهان گشود وی سومین فرزند خانواده بود و مانند دیگر بچه های روستایی، دوره کودکی خود را در روستا گذرانید.

دوران نوجوانی

شهید علی دیناروند از همان سنین کودکی در حد توان خود در کارهای کشاورزی و دامداری به والدین خویش کمک میکرد تا این که به سن مدرسه رسید و چند سالی را در مدارس روستایی که چند پایه ای بیشتر نداشت گذرانید و به علت مشغله کاری و نبودن امکانات دیگر نتوانست ادامه تحصیل دهد.

لذا تحصیل را رها کرد و به کارهای کشاورزی و دامداری مشغول شد تا این که به سن نوجوانی و جوانی رسید و خیلی زود با دختر عموی خویش پیوند ازدواج بسـت تا این که در حوالی سال ۱۳۵۲ بعد از فوت مادر و مهاجرت خانواده به شهرستان شوش، وی نیز همراه آنان به شوش مهاجرت نموده و در سال ۱۳۵۴ به خدمت سربازی اعزام و دو سال خدمت خود را در نیروی دریایی ارتش آن زمان در آبادان و بندر عباس به عنوان تفنگدار دریایی گذراند.

کارمند شرکت کشت و صنعت کارون

پس از پایان خدمت وارد شرکت کشت و صنعت کارون شده و با توجه به توان و مهارت فنی ای که داشت به عنوان اپراتور دستگاههای دروگر نیشکر مشغول کار شد، تا این که در سال ۱۳۵۹ پس از حمله عراق به شهرهای ایران از جمله شوش ناچار همراه خانواده خود دیار و کاشانه خود را رها کرده و به مناطق امن تر اطراف شهرستان دزفول (شهرک طالقانی) پناه برده و با توجه به اوج گرفتن تجاوزات عراق به ایران و فراخوانی سربازان منقضی سال ۱۳۵۶ ایشان مجدداً به خدمت فراخوانده شدند.

نیروی تکاور دریایی

ایشان دوره احتیاط خود را به عنوان تکاور دریایی در مناطق بین آبادان و ماهشهر گذراند و پس از پایان دوره احتیاط دوباره به محل کار خود برگشته و مشغول خدمت و مبارزه در سنگر تولید و سازندگی شد. در اوائل سال ۱۳۶۱ همراه تعدادی از دوستانش از طریق بسیج شهرک طالقانی دزفول به جبهه اعزام و چند روزی را به فراگیری مجدد فنون و آموزشهای نظامی در پادگانهای کرخه و دارخوین آبادان (گردان بلال) گذرانیده و به عنوان آرپی جی زن، دوره های لازم را دیده بود.

شهادت

سرانجام وی با آغاز عملیات بزرگ بیت المقدس در منطقه غرب کارون در روز جمعه دهم اردیبهشت 1361 پس از عبور از رودخانه کارون و طی بیش ۲۶ کیلومتر پیاده روی به صفوف دشمن بعثی یورش برده بودند که بعد از پیروزی های اولیه ای که به دست آورده و توانسته بودند دشمن را تا جاده اهواز خرمشهر عقب برانند و رشادتهای بی بدیلی که از خود نشان داده بودند با تک و یورش دشمن در کنار تعداد کثیری از یاران و همرزمانش به فیض عظیم شهادت نائل آمد طبق وصیت خویش در بین شهدای دزفول در جمع یاران و همرزمانش خود برای همیشه آرام و قرار گرفتند.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده