«ماناترین یا حسین»؛ کتابی درباره ابرقهرمانان جوان منتشر شد
به گزارش نوید شاهد اصفهان، بهمن ماه 1400 در مراسم یادواره یکصد و بیست شهید مسجد مصلی تخت فولاد اصفهان از کتاب ماناترین یا حسین؛ زندگی نامه و خاطرات شهید اکبر لطیفی رونمایی شد که نویسنده در این مراسم این متن زیر را از عمق جان و با صدایی رسا قرائت نمود:
مادر هنوز هم منتظر است او همچنان به آمدن و دیدن دوباره پسرش امید دارد چند سال از این انتظار می گذرد؟ یک سال؟ دو سال؟ ... نه بیش از 30 سال. پسرش چنان نرم و آهسته و بی صدا رفت که هیچ گاه رفتنش را باور نکرد.
روزهایی که منتظر یک جنازه از پسرش بود خبری نیامد و انتظار در وجودش ریشه دوانید و سال ها این انتظار درختی شد که تمام وجودش را فراگرفت چنانچه حتی بعد از سال ها هم که پیکر پسرش را آوردند، دیگر او رفتن پسرش را باور نکرد و همپچنان چشم انتظار ماند این مادر جوان دیگر پیر و فرتوت شده، او تصمیم گرفت که خون جاری و همیشه جاوید پسرش را در قلمی بگنجاند و کتابی از داستان زندگی او بنویسد تا در تاریخ ماندگار گردد.
و خداوند دستان این مادر را در دستان من نهاد و این چشم امید را بر قلب من راهی کرد تا با جان و دل برای شهید اکبر لطیفی قلم و قدم بردارم و کتابی در دستان این مادر فداکار بگذارم که یاد و نام جاوید پسرش در آن ثبت باشد.
من زینب قصری، سال¬ها از شهدا نوشته و نوشته ام و باز هم ان شاءالله خواهم نوشت این کتاب نیز توفیقی بود که بر لحظاتی از زندگی من و همسرم ثبت گردید و عنایت الهی شامل حالمان گشت.
مهمترین نکته استفاده از دستنوشته های شهید است که با دقت فراوان و بررسی های لازم در جای جای کتاب جا داده شده است.
این کتاب در چند فصل جمع آوری شده است؛ فصل اول: از تولد تا انتخاب جبهه، فصل دوم: مهمترین انتخاب جهاد در راه حق؛ اکبر چنان با جان و دل و مصمم جبهه را انتخاب می کند که هیچ چیز جلوی او را نمی گیرد دوره¬ی سخت آموزشی شهید چمران را می گذراند و با شور و شعف پا به عملیات بستان می نهد او همیشه به فکر این این است که دیگر جوانان و مردم محله را به سمت جبهه و انقلابی بودن بکشد و نه تنها خود راه سازندگی و تکامل را با ارتباط با خدا و حضور در صحنه های اجتماعی و جهاد در پیش می گیرد که به فکر سازندگی دیگران نیز هست.
او در عملیات های بسیاری شرکت می کند و جنگ همه زندگی او می شود عملیات فتح المبین، بیت المقدس، رمضان و عملیات محرم که در یک شب در این عملیات 300 نفر از دوستان و همرزمانش در آب غرق می شوند و شربت شهادت را می نوشند و او در داغ از دست رفتن این جوانان می سوزد. عملیات والفجر 1، والفجر 4. حتی پا به سیستان و بلوچستان می نهد و آنجا نیز مبارزه می کند و آرزوی تحول آن شهرها و مردمش را می کند سرانجام بعد از آموزش مخلصانه رزمندگان در جهت آماده سازی آنان برای عملیات آبی خاکی بدر، در عملیات به عنوان معاون گردان امیرالمؤمنین جانفشانی و مبارزه می کرد تا اینکه در عقب نشینی در حالیکه با جان و دل با دشمن می جنگید تا دیگر رزمندگان از صحنه نجات یابند و به این طرف آب بیایند دشمن او نشانه گرفت و اکبر خونین بال و یا حسین گویان در آب بال و پر زد و تا به خدای خویش پیوست و شهادت را در آغوش کشید.
این وصال، فراق مادر را آغاز می کند تا جایی که مادر بعد از 13 سال چشم انتظاری به مزاری برای پسرش می رسد و فصل سوم کتاب سال های انتظار مادر را تا تشییع پیکر مطهر پسرش به تصویر می کشد انتظاری که پایان نمی یابد.
در آستانه چاپ کتاب بود که فردی گفت این کاغذها سرمایه ملی است، نباید حرام شود این سخن غمی سنگین بر دلم نشاند و به او و تمام ایرانیان می گویم سرمایه ملی این جوانان انقلابی بوده و هستند که جان بر کف در راه اسلام قدم برداشته و با جان و دل تلاش کردند تا من و تو در آسایش زندگی کنیم و اسلام و راه اسلام زنده بماند.
سرمایه ملی ما خون شهیدان هستند و خون جوانانی که در همین راه قدم برمی دارند و با تمام وجود برای اسلام و انقلاب مایه می گذارند، این سرمایه های ملی را حفظ کنیم و گرامی بداریم و راهشان را ادامه دهیم.
این سرمایه های ملی بر کاغذهایی ناقابل ثبت شده اند تا حداقل ساعتی برای خواندن آن وقت بگذاریم و از کلاس درس آن ها درس زندگی کردن و انسانیت را بیاموزیم....
برای دریافت کتاب «ماناترین یا حسین»، روی pdf زیر کلیک نمایید.
انتهای پیام/