بگوييد جبهه رفته فقط و فقط به خاطر رضاي خدا
به گزارش نوید شاهد اصفهان: شهید حسین قاسمی آرانی، يكم فروردين 1336، در شهرستان آران و بیدگل چشم به جهان گشود. پدرش ولی الله، و مادرش عادله نام داشت. تا دوم ابتدایی درس خواند. قالی باف بود. سال1357 ازدواج کرد و صاحب يك دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. سی ام مرداد 1361، در دارخوین بر اثر غرق شدن در آب شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده محمد هلال بن علی (ع) زادگاهش واقع است.
متن شهید حسین قاسمی آرانی:
اكنون هفت روز است كه در خط مقدم جبهه واقع در شرق شلمچه و شمال پاسگاه زيد عراق هستيم. از نامه اي كه فرستاديد بسيار خوشحال شدم.
همسر عزيزم! اگر به سلامت برگشتم انشاءاله به زيارت آقا امام رضا(عليه السلام) (مشهد) خواهيم رفت، چون ديگر طلبكاري هم نداريم، هر موقع قالي پايين آمد! ( به اتمام رسيدن بافت قالي و آمادة فروختن آن ) كه نزديك هم مي باشد به پدرم بگو كه فرش را بفروشد و بدهكاري هاي مرا، تا ریال آخر طبق ليستي كه به پدرم سپردم، بدهد. ضمناً هر چهقدر خودت دلت مي خواهد از آن پول بردار و بقيه را به پدرم بگو نگهداري كند كه اگر احياناً به سلامت برگشتم به مشهد برويم!
همسرم، مادرم و خواهرم! اگر احياناً همسايه ها گفتند كه براي چه به جبهه رفته؟ بگوييد فقط و فقط به خاطر رضاي خدا و پيشبرد اسلام و اجابت فرمان امام خميني. هيچ طمعي به پول و مال دنيا ندارم، نه اين كه نعمتهاي خدا را دوست نداشته باشم، دارم، ولي اسير نشده ام و نيستم…
همسرم! همة كارها دست خداست، زندگي و مرگ به دست خداست. اينجا فرماندهي به دست آقا امام زمان(عج) است.
همسرم! رزمندگان را دعا كنيد و فرزندم فاطمه را به جاي من ببوسيد. راستي به جوجه ها هم برسيد و مواظبشان باشيد. خيلي دلم مي خواهد دخترم فاطمه را ببينم، نمي دانم موفق مي شوم او را ببينم يا نه؟!
به هرحال هر چه خدا بخواهد آنطور خواهد شد، گريزي از تقدير الهي نيست. نمي دانم سرنوشت من چه خواهد شد. من هجرت كردم، خانه و زن و بچه و شهرم را رها كردم و به سوي جبهه براي رضاي خدا شتافتم.
اگر كسي لذت شهادت در راه خدا را حس كند حاضر است هزاران بار كشته شود و دوباره زنده شود و اين لذت را خدا به بندگان خالصش عطا مي كند. والسّلام
منبع: بنیاد شهید شهرستان آران وبیدگل