دلخوش به قالوا بلی روز الست
به گزارش نوید شاهد اصفهان، دانشجوی شهید حسین شادکام يازدهم مرداد 1342، در روستای کره از توابع شهرستان شهرضا چشم به جهان گشود. پدرش جلال و مادرش اشرف خانم نام داشت. دانشجوی کارشناسی در رشته دبیری الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. پنجم مرداد 1367، در عملیات مرصاد، در اسلام آباد غرب بر اثر اصابت ترکش توسط نیروهای عراقی شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. برادرش حسن نيز به شهادت رسیده است.
متن وصیت نامه شهید گرانقدر حسین شادکام
بسم رب الشهدا و الصالحین
«من المومنين رجال صدقوا ما عاهدواالله عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا» سوره احزاب آیه 23
از مومنان مردانی به پیمانی که با خدا بستند وفا کردند، پس برخی جان بر سر پیمانشان نهادند و برخی در انتظارند و هرگز پیمانشان را نشکستند.
خوشا آنان كه ره عشق گزيدند همه در كوى حقيقت آرميدند همه
بر تن كفنى از اطلس خون كردند در سنگر سرخ آرميدند همه
امروز روز درنگ نيست روز صيقل انسانيت انسانهاست. روز جنگ است. درنگ امروز فرداى اسارت بارى را به دنبال خواهد داشت. امام خمينی (ره)
اگر روزى قابیل خون هابيل را به زمين مىريزد اگر نمرود ابراهيم را به درون آتش مىافكند اگر فرعون ساحران را براى شكست موسى به كمك مىطلبد و اگر جاهلان شبه جزيره براى از بين بردن محمد شمشير مىكشند همه و همه هدفى جز نابودى حق ندارند و امروز هم استكبار جهانى در توطئهاى همگانى براى نابودی حق و از بين بردن حق طلبان و براى شكست اسلام قد علم كرده و بر ماست كه با تمام توان و قدرت در مقابل كفر جهانى بايستيم. اگر روزی در صحرای کربلا امام حسین علیه السلام همراه اهل بیتش رو درروی دشمن می ایستد و در راه اسلام جان خود و یاران را فدا می نماید آیا جز برای احقاق حق است. آیا جز برای نجات محرومان است.
عاشورایی دیگر
و اينك ما كه خود را پيرو حسين مىدانيم ما كه در مراسم عزادارى امام حسين فرياد مىزنيم و تأسف مىخوريم كه چرا در روز عاشورا نبوديم در عمل چه كارهايم آنگاه كه پاى ايثار مال و جانفشانى به ميان مىآيد آيا قدرت تصميم گيرى داريم آيا حب مال و منال و فرزند و عيال جلوگيرمان نخواهد بود؟ آیا روز امتحان دست و دلمان نخواهد لرزید، آیا وقتی می شنویم خانودهمان، پدر و مادرمان، فرزندانمان یا اموالمان در راه اسلام از بین رفته است چه خواهیم کرد. آیا بر سرمان می زنیم یا شکر خدای را بجا می آوریم؟
خدايا اينك قطرهاى از آن درياى خروشان، بنده عاصى گنه كارى پاى در راه جهاد در راه اسلام نهاده است.
بار الهى كوله بار گناهم سنگين و توشه راهم اندك خدايا اين تن خاكى را طاقت تحمل لهيب سوزان جهنم نيست به فريادم برس كه تو تنها فريادرسى.
عاشق دیدار
خدايا عاشقم، عاشق ديدار جمالت، اما روسياه كه گنهكارم و عاصى. بار خدايا تشنه ديدار وجودت اما چه كنم قدرت پاى نهادن در وادى عشقت را ندارم. بار خدايا من به همان قالوا بلی روز الست دلخوشم و به رحمانيتت اميدوار ولى افسوس كه در عمرم هواى نفس مرا از ياد تو غافل داشت پس خدايا تو كمك كن كه فقط تو را دارم.
سخنى با امتی كه به حق از امتحان الهى خويش سرافراز و سربلند بيرون آمد: اى امت دلاور امروز روز سرنوشت است. فرداى اسلام و ايران اينك به دست شما و فرزندان شما رقم مىخورد پس پايدار و با استقامت باشيد كه خدا با شماست.
اگر در كربلاى حسين در روز عاشورا نبوديد امروز كربلاىی
ديگر و عاشورايى ديگر برپاست.مبادا درنگ نمایید، مبادا فریب هياهو و غوغای دشمنان اسلام
و ميهن را بخوريد كه تأسف مرا سودى نخواهد داشت. امام را تنها نگذاريد كه تنها نخواهيد
گذاشت خدا يارتان كه پيروزيد.
سخنی با والدین
پدر و مادر عزيزتر از جانم سخنى هم با شما دارم امروز روز امتحان است اميدوارم كه از اين امتحان سرافراز بيرون آييد. امروز سنگر فرزند بزرگتان حسن خالى بود و ديديم كه دشمن از فرصت چه نابكارانه سوء استفاده كرد و من اگر به جبهه رفتم براى برداشتن سلاح برادر و برادرانم بود و براى پر كردن سنگر خالى آنها مىدانم كه جز بدى از من نديدهايد مىدانم كه فرزند خوبى برايتان نبودم اما عاجزانه از شما مىخواهم كه حلالم كنيد اگر شهيد شدم در مرگم نگرييد چون نمىخواهم دشمن اشكتان را ببيند.
پدر و مادر عزيزم اگر براى خداحافظى نزدتان نيامدم علت داشت چون موقعيت حساس بود و ترسيدم اگر براى خداحافظى نزد شما بيايم حب زندگى سد راهم گردد و شيطان هوا و هوس مرا از ادامه راه حسين، راه شهدا و راه برادرم باز دارد. از اين بابت معذرت مىخواهم و اميدوارم حلالم كنيد.
پدر و مادر عزيزم از شهادتم ناراحت نشويد كه مىدانم نمىشويد چون با شناختى كه از شما دارم مىدانم به آن درجه از يقين رسيدهايد كه به خود نمىقبولانید كه سلاح حسن بر زمين بماند و سنگر او خالی.
سنگر را خالی نگذارید
برادر گراميم بعد از من سنگر دفاع از اسلام و عدالت را خالى نگذار كه نمىگذارى. هميشه يار و ياور اسلام و امام و محرومان باش كه هستى. در زندگى فقط بر خدا توكل كن كه تنها ياور اوست. در مرگم صبور و بردبار باش كه مرگ دشمنان من در صبر امت اسلامى است.
خواهرانم از رنج و زحمتى كه برايم متحمل شدهايد از صميم قلب سپاسگزارم و اميدوارم كه مرا حلال كنيد هر چند برادر خوبى برايتان نبودم و جز رنج و محنت چيزى از من نصيب شما نگشته.
خواهرانم را هم را بدون رهرو نگذاريد كه دشمن در كمين است و منتظر سواستفاده. در شهادتم بردبار باشيد الگويتان زينب كبرى باشد كه در يك روز دهها داغ ديد ولى در راه رضاى خدا همه آنها را تحمل كرد و راه برادرش را با استقامت ادامه داد. محكم و استوار در برابر دشمن ايستاد و دشمن را به خاك مذلت كشانید.
از تمام خانواده و اقوام و دوستان حلاليت مىطلبم و اميدوارم كه هيچ گاه امام را تنها نگذاريد جبههها را فراموش ننماييد كه روز ظفر نزديك است.
در آخر چند خواهش دارم كه اميدوارم انجام دهيد.
اگر شهيد شدم و جنازهام به دستتان رسيد اگر پدر و مادرم اجازه دادند جنازهام را در گلستان شهداى شاهرضا دفن نماييد و اگر اجازه ندادند هر جايى كه دلتان خواست دفن نماييد. مراسم دفن را ساده برگزار نمایید و پول آن را به جبهه ها بفرستید.
خداحافظ
حلالم نمایید
منبع: بنیاد شهید شهرستان شهرضا