مروری بر زندگی شهید رضا چیت سازیان/ عروج
کاشان : مروری بر زندگی شهید رضا چیت سازیان/ ما تشنه فوران اندیشه های متعهد شهیدان بودیم.
رضا دوم اردیبهشت ماه 1365 در لبیک به فرمان رهبر ، به همراه دیگر یاران عازم خطه خونین کربلای ایران شد تا در شکل گیری تشکیلات دریایی لشکر پیروز امام حسین (ع) به جمع رزمندگان بپیوندد .پس از ماهها تلاش در تجهیز گردان دریایی یونس و رفع مشکلات گوناگون آماه عملیات شدند .25 مرداد ماه 1365 برای انجام مانور تمرینی عازم جزیره خارک شدند .دو روز بعد با حضور فرمانده سپاه مانور با موفقیت انجام شد .
سوم شهریور ماه ، در جلسه ای با حضور آیت اله طاهری و رزمندگان تیپ یونس (ع) در مقر لشکر ، قرار عملیات بر اسکله الامیه مطرح گشت و عنوان شد که عملیات ، عملیات مهمی است و فکر برگشتن را نبایستی داشته باشیم .
یک شنبه نهم شهریور 1365 آخرین روز قبل از عملیات رضا چنین نوشت :« صبح بعد از نماز و دعا ، نیرروهای گردان همگی توجیه شدند ، ساعت 7 برای غسل شهادت رفتیم و پس از آن تا ظهر دنبال کارها را گرفته و امور شخصی را آماده کردیم و برای شب که عملیات است مهیا گشتیم ، عصر بچه ها را می دیدم که همگی شور دیگری داشتند ، به همدیگر راجع به کارهای بعد از شهادت صحبت می کردند ، جدا" به مرگ می خندیدند.»
رضا در حالیکه به سوی اسکله الامیه برای انجام عملیات حرکت می کرد در آخرین پیامهایش به مردم و به امت حزب الله چنین خطاب نمود :«مردم ، امام خمینی را همچون نگین انگشتری در میان خود نگه دارید و به پیامها و رهنمودهای ایشان گوش فرا دهید .به وصایای شهدای مظلوم دقیقا" گوش فرا دهید و عمل کنید ، خود را بسازید که فردا دیر است .من اگر تکه تکه شوم و اگر خاکستر شوم ،تک تک سلول های ریز خاکستر وجودم نام خمینی خواهد بود و فریاد لبیک یا خمینی .»
و آنگاه در حالی که به عنوان یکی از مسئولین تشکیلات دریایی حضرت یونس به سوی فتح الامیه در کربلای 3 پیش می رفت به رهبر خود چنین نوشت : «اماما ما همه فدای ایده و مسلک توئیم ، تو بمان و سلام ما را به مهدی موعود (عج) برسان .مرا هم دعا کنید تا با شهدای کربلا محشور گردم .خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار ، از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزا.»
سرانجام شهید رضا چیت سازیان، یازدهم شهریور 1365 به فیض شهادت نائل گشت و سلاح به خون نشسته اش را در عرصه نبرد حق و باطل به انتظار دست های پرتوان یارانش گذاشت : «برادرانم ، سلاح و قرآن خونین من ، پس از من منتظر دستهای شماست .»
مزار شهید در گلزار شهدای دارالسلام کاشان می باشد. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.