شهید موسی شرفیه
گفت:«طولش ندین! وقت نماز گذشت. بیاین نماز رو به جماعت بخونیم. بعد بحث می کنیم. اصلاً یک کار می شه کرد. هر کس قرائت نمازش صحیح تر بود، همه به اون اقتدا کنیم!».
کد خبر: ۴۲۰۸۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
شهید محمدرضا عاشور
انگار اصلا فرو رفتن سنگ و تيغ را درون زخمهايش احساس نميکرد. دوساعت سينه خيز رفت تا اينکه بالاخره آمبولانسي پر از مجروح ميخواست حرکت کند. برادر اکبري آخرين مجروح را داخل ماشين گذاشت. يکي از بچهها چشمش به رضا افتاد. لباسش گل آلود و خوني بود. زير بغلش را گرفت.
«معطل من نشين! بقيه رو برسونين.»
کد خبر: ۴۲۰۶۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۲
سردار شهید ابوالفضل مهرابی
هميشه با وضو بود. موقع خوابيدن آخرين آيه سوره كهف را مي خواند قلب را پاك مي كند » : مي گفت او اولين نفري بودكه در سالن نماز خانه حضور مي يافت. پانزده دقيقه قبل از اذان كارها را رها و شروع به تلاوت قرآن مي كرد
کد خبر: ۴۲۰۶۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۲
اهمیت به نماز و تغییر در رفتار و اخلاق شهید محمد شرفیه
با رفتنش به بسیج و نزدیک شدن به سن تکلیف دیگر نمازش ترک نمی شد. به مسجد می رفت و نماز را به جماعت می خواند. یکی از اتاق های خانه را هم مخصوص خودش کرده بود. درس می خواند و گاهی هم تنهایی خلوت می کرد. این اواخر نماز شب هم می خواند.
کد خبر: ۴۲۰۶۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۲
خاطره اى از دوران مجروحيت شهيد عليرضا نورى به نقل از طوبى عرب پوريان(همسر شهيد)
کد خبر: ۴۲۰۶۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۱
شهید والامقام مسعود شحنه
چند تا سیب انداختن توی بشکه آب تا وقتی من میرم آب بیارم وسوسه بشم و اونا رو بخورم اما نخوردم
کد خبر: ۴۲۰۴۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۰
مراسم شب خاطره با حضور راویان انقلاب و دفاع مقدس
پنج شنبه 1396/11/19 همزمان با نماز مغرب و عشاء, مسجد حضرت ابوالفضل (ع) شهرک بوستان
کد خبر: ۴۲۰۳۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۹
به مناسبت سالگرد عروج عاشقانه جانباز شهید حاج علی شکر الهی
جانبازیش باعث نشد تلاشش رو از دست بده ، در زمینه های کار و تحصیل و... خلاصه هر کاری که وارد میشد موفق بود . ساعت ها روی ویلچر می نشست ، برای حرکت دادن ویلچر از کسی کمک نمیخواست!
می گفت نمی خوام کسی به خاطر من اذیت بشه.
کد خبر: ۴۲۰۳۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۹
شهید والامقام محمود شاهورانی
خواهرم! حجاب برای زن ارزشه، هر قدر با حجابتر باشین در جامعه، محبوبترین
کد خبر: ۴۲۰۲۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۷
خاطره ای از شهید اسدالله دائمی از دوران انقلاب به نقل از عبدالله دائمی(پدر شهید)
کد خبر: ۴۲۰۱۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۷
در سالروز شهادت منتشر می شود:
... چنان ماشه را ازپس ماشه و خشاب را از پس خشاب و نارنجكهاي دستي را از پس يكديگر بر روي دشمن مي اندازيم و جهنمي بالاتر از جهنمي كه بايد بروند برايشان مي سازيم و چنان...
کد خبر: ۴۱۹۸۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۲
خاطره اى از شهيد محمدمهدى فرقانى به نقل از سيد ابراهيم ساداتى (دوست و هم رزم شهيد)
کد خبر: ۴۱۹۲۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۵
خاطره از زبان مادر و عموی شهید علی محمد چمن گل
او حتی خون خودش را هم به مریض هایی که احتیاج به خون داشتند اهدا می کرد، من فرزندم را در راه امام حسین (ع) دادم چون شهادت پربارترین و عمیق ترین و بالقوه ترین واژه ای است که از قداست و شکوه و نورانیت و جذبه ی والای خاص برخوردار است...
کد خبر: ۴۱۹۲۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۵
خاطره
در جامعة ما انسانهاي فراواني هستند كه به دليل فقر مالي قادر به تهيه كفش نيستند...
کد خبر: ۴۱۹۰۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۴
خاطره اى از شهيد مسعود سازگار به نقل از خليل سازگار برادر شهيد
کد خبر: ۴۱۸۹۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳
خاطره اى از شهيد نايب على عينى در شب عمليات كربلاى پنج به نقل از يكى از هم رزمان شهيد
کد خبر: ۴۱۸۷۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۰
چند مدت از يكي از عملياتهاي فاو ميگذشت. اما هنوز گاه و بيگاه دشمن از زمين و هوا اطراف اسكله را ميزد. تيم گشت و شناسايي كه بنده فرمانده دستهاش بودم وظيفه داشت. به كار خانه يا جاده نمك برود. همان محل خاكريز دو جداره كه چندي پيش گردان اميرالمومنين آنجا عمل كرده بود حركت كرديم كه برويم شهدا را عقب بياوريم...
کد خبر: ۴۱۸۵۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۷
شهيد صفر روحى
خاطره اى از شهيد صفر روحى فرزند درويش به نقل از سيد صادق ساداتى (دوست شهيد)
کد خبر: ۴۱۸۲۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۷
مدام در پاکسازی سخت ترین میادین مین ها بسر می برد وجودش در میان پرسنل آرامبخش خاطره ها بود و گفتارش مرحمی بر دلهای ریش مان...
کد خبر: ۴۱۸۲۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳
صورت مصطفی بیحس شده بود، نوک انگشتهایش میسوخت. برگشت سمت مادرش و گفت: «آَبا جان، مشهدی رقیه رو دیدم. توی این سرما بیرون نشسته بود!»
کد خبر: ۴۱۸۰۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۱