دکتر «بتول یار علی» همسر آزاده و جانباز دکتر «محسن غلامعلیان» گفت: در مسیر زندگی، نقش یک پرستار و همسر را به درستی ایفا کردم و افتخار می‌کنم که توانستم همراه و پشتیبان خوبی برای همسر جانبازم باشم.

به گزارش نوید شاهد اصفهان، همسران جانبازان، اسطوره‌های گمنام پایداری و ایثار هستند و البته فرشتگانی که در جبهه عشق، لیلی‌وار حماسه می‌آفرینند. زنانی که در زمان جنگ خود در پشت جبهه مقاومت کرده‌اند و اکنون پس از سالیان دراز، جوانی و عمر خود را صرف مراقبت و التیام زخم‌های یادگاران جنگ می‌کنند.

به مناسبت میلاد با سعادت حضرت زینب (س) و روز پرستار پای صحبت‌های دکتر «بتول یار علی» همسر آزاده و جانباز ۷۰ درصد دکتر «محسن غلامعلیان» نشستیم که سال هاست نقش پرستار و همسر را ایفا و همچنین به نظام آموزشی کشور خدمت می‌کند.

مصاحبه نوید شاهد اصفهان با این بانوی گرانقدر را در ادامه بخوانید:

ف4ف

لطفاً خودتان را معرفی کنید و از فعالیت‌ها و مسئولیت‌های‌تان بفرمایید.

بنده بتول یار علی از اصفهان هستم، دکترای فلسفه اسلامی گرایش حکمت متعالیه دارم و نزدیک به دو ساله که مدیر دبیرستان نسرین جناب هستم. همسرم، دکتر محسن غلامعلیان، آزاده و جانباز هفتاد درصد دارای دکترای فلسفه غرب گرایش کانت است.

به عنوان همسر یک جانباز، با چه چالش‌هایی روبرو هستید؟

از زمانی که ازدواج کردیم، بیشتر وقت و انرژی من برای مراقبت از همسرم صرف شده است. اگر ایشون نیاز به کمک داشته باشن، حتی از خونه هم بیرون نمی‌روم. وقتی روی ویلچر بودن، باید هر لحظه کنارشان می‌بودم و مطمئن می‌شدم که همه چیز برایشان آماده است؛ خوراکی‌ها، وسایل، و هر چیز دیگه‌ای که نیاز داشتن. یکروز به آینه برخورد کردند که باعث شد دستشان زخمی شود. من با نگرانی تمام کنارشان رفتم و کمکشان کردم و شیشه‌های شکسته را جمع کردم.

آیا تجربه‌ای خاص در این مسیر دارید که بخواهید برای ما تعریف کنید؟

بله، بخاطر راحتی همسرم برای سفر به مشهد تصمیم گرفتم که یک آپارتمان در نزدیکی حرم بخرم. به ایشان گفتم می‌خواهم به مشهد بروم و خانه‌ای پیدا کنم. ایشان گفتند که با پول کمی که داریم، خانه‌ای در مشهد نمی‌دهند. با این حال به مشهد رفتم. بعد از یک روز جستجو، به لطف خدا آپارتمانی نزدیک حرم پیدا و خریداری کردم. این خانه باعث شده که در سفرهای مشهد، از بابت مکان استراحت خیالمان راحت باشد و احساس کنم که در نقش یک پرستار توانسته‌ام کاری برای همسرم انجام دهم.

در سفر حج با چالش‌های خاصی روبرو شدید؟

بله، سفر حج برای ما تجربه‌های متفاوتی داشت. در فرودگاه جده، ویلچر همسرم شکست و این موضوع برای ما چالش‌برانگیز شد. همچنین، در یکی از مراسم‌ها، میان صفا و مروه ایشان را گم کردم و نگران شدم. به توصیه یکی از علمای دینی یاد گرفتم که اگر کسی را در مسجدالحرام گم کردیم، باید از بالا به دور کعبه نگاه کنیم؛ چون کسی که گم شده معمولا به طواف می‌پردازد. در آن لحظه، به خانه خدا نگاه کردم و دیدم که همسرم در حال طواف هست و احساس کردم که این هماهنگی و همفکری که ایشان به طواف بپردازد، یک الهام الهی بوده است.

درباره اعمال حج و مشکلاتی که برای همسرتان پیش آمد، بیشتر توضیح دهید.

روحانی کاروان به همسرم گفت که نمی‌تواند به صورت اختصاصی ایشان را برای انجام اعمال ببرد و این موضوع برایشان سخت بود. من بعد از انجام اعمال خودم، ایشان را بردم تا اعمالشان را به پایان برسانند. ایشان نگران بودند که من خسته باشم و به استراحت نیاز داشته باشم، ولی من اصرار داشتم که خودم همراهیشان کنم. تمام اعمال را در کنارشان انجام دادم و خودم ویلچر ایشان را هدایت کردم تا وظایفشان به درستی انجام شود.

احساستان از این همراهی و سختی‌هایی که متحمل شدید چیست؟

 این مراقبت‌ها و تلاش‌ها در راه رضای خدا بوده و امیدوارم که در پیشگاه خداوند مقبول واقع شود. در این مسیر، نقش یک پرستار و همسر را به درستی ایفا کردم و افتخار می‌کنم که توانستم همراه و پشتیبان خوبی برای همسر جانبازم باشم.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده