اگر میخواهید به کربلا بروید فقط باید جانبازی کنید
به گزارش نوید شاهد اصفهان: شهید محمود نصیری نصرآبادی، دوم ارديبهشت 1346، درروستاي نصرآباداز توابع شهرستان آران و بیدگل چشم به جهان گشود. پدرش آقاتراب، کشاورز بود و مادرش فرهنگ خانم نام داشت. در حوزه علمیه درس خواند. روحانی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. هفدهم مهر 1361، در اسلام آبادغرب بر اثر اصابت ترکش توسط نیروهای عراقی شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
متن وصیت نامه:
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدا، به نام خدایی که آفریننده جهان است و به نام خدایی که ما را آفرید و چنین خدایی است که ایمانی در قلب ما وارد کرده است که بتوانیم با دشمنان اسلام بجنگیم.
ای خدا! برای همین ایمانی که در قلب من وارد کردهای از تو درخواستهایی دارم، من که عازم جبهه جنگ هستم از تو میخواهم که رهبر انقلابمان، این پیر جماران را صحیح و سالم نگه داری و تا ظهور حضرت مهدی(عج) نگه بداری و [نیز] از تو درخواست میکنم که این منافقان را هرچه زودتر رسوا بگردان و شرشان را از مملکت ما ریشهکن کُن.
بار خدایا! آنچه را برای تو از دست دادهایم از ما فراموش مکن و جزا و پاداش بسیار به ما عطا فرما و ما را در برابر آنان که در راه تو از شهر و خویشاوندان دوری گزیده تا اینکه دین تو را به جهانیان بنمایانند، جزا و پاداش ده.
پروردگارا! ما را و برادران ما را – که به ایمان بر ما پیشی گرفتهاند – بیامرز و همچنین من را هم بیامرز.
بار خدایا! پس مرا توفیق بده و به من راه راست خودت را راهنمایی فرما و دیدة دلمان را از آنچه خلاف دوستی است، کور گردان و اندامی از اندامهای ما را در معصیت و نافرمانیات فرو مبر.
ای خدا! تن ناقابل را از من قبول فرما! انشاءالله خدا توبه مرا قبول کند.
ای خدا! حاجت من از تو این است که امام زمان(عج) ظهورش را نزدیک فرما. امام صادق(ع) میفرماید: که هرکس ده بار بگوید «یا الله» به گفته میشود «لبیک یا حاجتک» یعنی حاجتت چیست؟ بخواستهام رسیدهام حاجتم فقط شهادت در راه توست.
ای خدا! من به خاطر ترسیدن از جهم به دیدار تو نمیآیم و نه برای بهشت، [بلکه] به خاطر دوست داشتن تو میآیم.
سخنی با والدین
ای پدر و مادر مهربان! سلام، امیدوارم که حالتان خوب باشد و ای پدر و مادر! اگر در طول زندی از من بدی دیدهاید ببخشید. ای پدر و مادر! گرچه مرا بزرگ کردهاید، چه کنم که نبودید و من رفتم ولی مسئوولیت را دیدم و احساس وظیفه کردم و به جبهه رفتم. ای پدرجان و مادرجان! اگر من شهید شدم نمیگویم گریه نکنید ولی باید از مادرهای شهیدهای دیگر خجالت بکشید. ای پدر و مادر! شهادت مرا از درگاه خدا قبول کنید و در موقع شهادتم شیرینی بدهید و پول من – که در بانک به مبلغ 2500 تومان دارم – را در راه من بدهید و آن پولی بوده که از امام زمان(عج) است، پولی که در طول درس خواندنم شهریه گرفتهام و به جبهه هم کمک کنید.
پیام شهید به اهالی روستا
پیام من به مردم «نصرآباد» این است که به جبههها بروند و با کافرین صدامی بجنگند، اگر میخواهید به کربلا بروید فقط باید جانبازی کنید، نشستن دیگر مطرح نیست، باید جنگید. الان ابرقدرتها دارند با ما میجنگند. هرچند اگر شهید هم شدید، شهادت در راه خدا است و ما رزمندگان که در جبهه مشغول جنگیدن هستیم شما هم باید در پشت جبهه سنگرهای خود را رها نکنید، نگذارید این منافقین کار خود را بکنند و بالاخص منافقان خود دِه[روستا].
در ضمن باید بگویم که باید در حال رفتن به جبهه نیتها را خالص کرد.
خدایا! رهبر انقلاب را تا انقلاب مهدی نگهدار و رزمندگان ما را پیروز بگردان.
محمود نصیری
شب پنجشنبه چاردهم مهرماه 1361
منبع: بنیاد شهید شهرستان آران وبیدگل