سردار شهید کاظم حجتی فرمانده گردان مهندسی جهادسازندگی نجفآباد
سردار شهید کاظم حجتی
فرمانده گردان مهندسی جهادسازندگی نجفآباد
نوید شاهد اصفهان: از کلاس سوم دبستان با فعالیتهای مذهبی آشنا و از اواخر دورۀ راهنمایی وارد مسائل سیاسی اجتماعی شد. به همراه برادرانش، مبارزه با رژیم شاه را با نوشتن شعار روی دیوار آغاز کرد. برنامههای کوهپیمایی و جلسات بررسی کتابهای شهید مطهری را با دوستان شهیدش: مرتضی پورقاسمیان، حیدرعلی ابراهیمی، رسول محمدی، مجید ابوترابی و ... برگزار میکردند.
شرکت فعالانۀ او در تظاهرات روز عاشورای سال 56 و روز 15 خرداد 57، همچنین اجتماع در حسینیۀ اعظم نجفآباد، پُر رنگ بود.
آبان ماه 1357 کاظم همگام با دوستانش، مدرسه را به اعتصاب و تعطیلی کشاندند و به پخش اعلامیههای امام و شعارهای دستنویس پرداختند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در انجمن اسلامی دبیرستان حضور داشت و دانشآموزان را برای شرکت در برنامههای اردوی سازندگی و کمک به کشاورزان در جمعآوری محصول تشویق میکرد.
با تشکیل جهاد سازندگی نجفآباد، فعالیتش را در این نهاد مردمی آغاز کرد.
جنگ که شروع شد، به خاطر سن کم به او اجازۀ اعزام و حضور در مناطق جنگی ندادند.
بعد از عملیات طریقالقدس و شهادت برادر بزرگترش محمدعلی، کاظم میگفت : « همیشه از خانوادۀ ما، چهار نفر در جبهه بودهاند و اکنون که محمدعلی شهید شده است، من باید جای او را بگیرم .» به عنوان جهادگر، وارد صحنۀ نبرد شد.
در گردان زرهی که برادرش محمدعلی پایهریزی کرده بود، حضور یافت و آموزش دید و برای عملیات فتحالمبین آماده شد.
در این دوره از زندگی پُر ثمرش، درس خواندن را فراموش نکرد و برای ادامۀ تحصیل به نجفآباد آمد.
با شروع عملیات الیبیتالمقدس با اصرار به اهواز رفت؛ ولی چون برادر دیگرش احمد، به شهادت رسیده بود، مسئولان او را برگرداندند.
برای ادامۀ تحصیل در رشتۀ عمران به دانشگاه زاهدان رفت.
برای کاظم جایی که محل ریختن خون برادرانش بود؛ یعنی جبهه، محل وصال با خدا بود. میگفت: «شرکت در جبهه، مانند نماز خواندن واجب است و هرگز با شهادت برادرانش مسئولیت خویش را پایان یافته نمیدید.
به حضورش در جبهه ادامه داد، تا اینکه در عملیات
والفجر مقدماتی مسئولیت یک تیم مهندسی را به عهده گرفت. بعد از عملیات، در منطقه
شروع به ایجاد راههای ارتباطی کرد .
در عملیات والفجر4 با وجود نا امنی در منطقۀ کردستان، او و همرزمانش به کارهای مهندسیِ قبل از عملیات مشغول شدند. هنوز کارهایشان در منطقۀ عملیاتی والفجر5 (چنگوله) تمام نشده بود که سریع به منطقۀ عملیاتی خیبر رفتند. اینجا بود که کاظم شجاعتش را بر همگان نمایان ساخت. بعد از عملیات، نقش زیادی در احداث جادۀ سیدالشهدا، برای ایجاد خط ارتباطی جزایر مجنون داشت. در پی آن برای جادهسازی، پُلزنی و شبکهبندی آب جزایره مجنون مشغول شد. در همین زمان بود که شهید حسنعلی مهدیه، دوست نزدیکش به شهادت رسید.
پس از شروع عملیات بدر، بچههای جهاد سازندگی دستگاههای مهندسی را به آن طرف آب بردند و شروع به زدن خاکریز کردند. با محقق نشدن اهداف عملیات، نیروها عقب کشیدند.
کاظم و سردار شهید عبدالرضا بیریایی از آخرین افرادی بودند که بعد از فرستادن تمام نیروها، به عقب برگشتند.
پس از عملیات بدر، نیروهای جهاد برای آمادهسازی عملیات والفجر8، به منطقۀ آبادان رفتند.
کاظم به عنوان مسئول مهندسی جهاد، در آن منطقه حضور داشت.
نتیجۀ تلاشهای جهادگران برای ساختن جادههای ارتباطی در باتلاقهای جنوب، پیروزی بزرگ در عملیات والفجر8 بود.
در این عملیات، جهاد نجفآباد پشتیبان لشکر 14 امام حسین(ع) بود.
با احداث خاکریزهای فراوان توانستند نیروهای اسلام را در تصرف اهداف و دفع پاتکهای سنگین دشمن، یاری کنند.
از رشادتهای کاظم به عنوان فرمانده گردان مهندسی جهادسازندگی نجفآباد و تیم تحت امرش میتوان به احداث خاکریز در حد فاصل جادۀ فاو بصره و کارخانۀ نمک اشاره کرد.
این منطقه، منطقهای باتلاقی بود که فاصلۀ آن با دشمن بیش از چهار صد متر نبود و احتمال دور خوردن نیروهای خودی وجود داشت و باید این خاکریز احداث میشد.
سرانجام در شبی پُر حماسه در فاو، بر اثر اصابت ترکش به سرش به شهادت رسید و به دوستان و برادران شهیدش پیوست تا خانوادۀ حجتی چهارمین فرزند خود را تقدیم اسلام و انقلاب کند.
خانواده شهیدان حجتی تعداد 4 فرزند خود (سرداران شهید احمد ، ابوالقاسم ، کاظم و محمدعلی حجتی ) داماد خانواده ( سردار شهید حیدرعلی امامی ) و نوه خود ( شهید محمد حجتی ) را تقدیم نظام مقدس جمهوری اسلامی نموده اند .
منبع: بنیاد شهید شهرستان نجف آباد