زندگی نامه سردار شهید حیدرعلی امامی /فرمانده گروه مهندسی جهادسازندگی نجفآباد
زندگی نامه سردار رشید اسلام شهید حیدرعلی امامی
فرمانده گروه مهندسی جهادسازندگی نجفآباد
نوید شاهد اصفهان: از کودکی در چهرۀ او مردانگی و شجاعت نمایان بود. در ایام تحصیل، از کمک به پدرش دریغ نداشت و انجام بخشی از کارهای کشاورزی را برعهده میگرفت. در جلسات قرآن شرکت میکرد و بهرۀ فراوان میبرد. شوق اطلاع از اوضاع اجتماعی و سیاسی جامعهاش، او را در آغاز جوانی به کتابخانۀ حوزۀ علمیۀ نجفآباد (مدرسۀ الحجه) و کتابخانۀ عمومی کشاند و بخشی از فرصت ارزشمند جوانیاش را در آنجا گذراند. رفتوآمدهایش به محیطهای فرهنگی و مذهبی سبب شد تا با نیروهای انقلابی آشنا شود و از او جوانی با شور انقلابی و پارسا بسازد.
در سال 1354 موفق به اخذ دیپلم تجربی شد. پس از آن تحصیلات خود را تا مقطع کاردانی در انستیتوی تکنولوژی اصفهان در رشتۀ رنگرزی ادامه داد. او در همان سن به طور عملی در صحنۀ مبارزۀ با رژیم قرار گرفت، به طوری که سال 1356 در سومین روز درگذشتِ پدرش میان جمع اقوام و آشنایان سخنرانی کوتاهی دربارۀ مرجعیت کرد. سپس نوار سخنرانی امام خمینی در سال 1342 را برای حاضران گذاشت و آنان را به شنیدن سخنان آن قائد بزرگ فرا خواند.
سربازی او مصادف شد با حرکت انقلابی مردم در سال 1357 و چون امام فرمان عدم اطاعت نیروهای مسلّح از فرماندهانشان و فرار سربازان را داد، او نیز از پادگان فرار کرد. به نجفآباد آمد و در پیشبرد حرکت انقلاب سهیم شد. در شب عید غدیر در تظاهرات علیه رژیم شاه، نقش فعالی داشت. در آن شب که عدهای از بچههای انقلاب به دست نیروهای نظامی افتادند، او به همراه دوستش، شهید مهدی طالب پس از درگیر شدن با نیروهای شاهنشانی، زمینۀ فرار افراد انقلابی را از دست مأموران ایجاد کرد. این یورش دلیرانه، از چشم نیروهای نظامی پنهان نماند و شب هنگام او را دستگیر کرده و به سختی شکنجه دادند. در زندان آزار و اذیت فراوان دید و پس از آزادی به مبارزه ادامه داد.
حیدرعلی در برخورد با عوامل ساواک و دشمنان مردم و اسلام هیچگونه ترسی در وجود خود احساس نمیکرد و در مبارزات حاضر میشد و در مقابله با عوامل ساواک و نوکران استعمارگر نقش فعال داشت. در سازماندهی تظاهرات و سخنرانیهای دوران انقلاب و همچنین در سرنگون کردن مجسمۀ شاه در شهر و تأمین اسلحه برای مبارزان، نقش مهمی را ایفا کرد.
با بازگشت حضرت امام به میهن، از سوی کمیتۀ استقبال به عنوان یکی از محافظان ایشان انتخاب شد و تا پیروزی انقلاب در 22 بهمن ماه 57، تهران ماند. پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، از همکاران نزدیک شهید محمد منتظری بود و از سوی ایشان مسئولیت عدهای از برادران اعزامی به سوریه را برعهده گرفت و همیشه همراه و در کنار ایشان بود. با تشکیل کمیتۀ انقلاب به فعالیت پرداخت. در فتنۀ گنبد، وظیفۀ انقلابی و اسلامی خویش را به طور شایسته انجام داد. با شروع فصل سازندگی، از طرف استانداری چهار محال و بختیاری به سِمت بخشداری اردل و نوغان انتخاب شد. او که از خانوادهای رنج کشیده و درد چشیده و شیفتۀ خدمت به محرومان و مستضفعان بود، شهر و دیار خود را رها کرد و تمام وقت به خدمت در آن منطقه پرداخت، به طوری که قسمت اعظم حقوق خود را صرف خانوادههای آن منطقه کرد و منشأ آبادانی و عمران آن خطه شد. از اینها مهمتر ثبت ارزشهای اسلامی و برچیده شدن فرهنگ منحط قوانین ظالمانۀ خانها از منطقه بود که این امور با مدیریت توانای آن شهید عزیز میسّر شد.
با شروع جنگ اگر چه بخشدار بود؛ به هنگام عملیاتها با جهادگران، در جبهه حاضر میشد. ساده زیستی، شور و شوق خدمت و تعهد در تلاشهای مدیریتی، انگیزهای شد که او را به سِمت بخشدار مرکزی شهر بروجن معرفی کنند؛ ولی عملیات بزرگ الیبیتالمقدس نزدیک بود و دیگر طاقت ماندن نداشت. گویا هنوز در منطقۀ بروجن شروع به کار نکرده بود که به جبهه شتافت. در مرحلۀ اول عملیات الیبیتالمقدس مسئول یکی از تیمهای مهندسی بود و در مرحلۀ دوم، مسئولیت محور عملیاتی نیروهای مهندسی رزمی را بر عهده داشت. در اوج نبرد، بسیجیوار علیه دشمن هجوم میبرد. پس از فتح مواضع دشمن، مشغول ایجاد سنگر و خاکریز برای رزمندگان شد.
از دست دادن دوستان و همسنگران عزیزی که هر کدام انسانی وارسته و پذیرفتۀ درگاه حق شده بودند، زخمی جانکاه در قلبش نشاند و او تنهای تنها شد. سرانجام این فرمانده گروه مهندسی جهاد، پس از ماهها حضور در جبهههای اسلام، در حالیکه زمان زیادی از آغاز مرحلۀ دوم علمیات الیبیتالمقدس نگذشته بود، هدف تیر دشمنان قرار گرفت و زخمی شد. بلافاصله به بیمارستان انتقال یافت و پس از چند عمل جراحی همانند سرور و سالارش، حسین(ع) تشنه لب به دیدار حق شتافت و نامش در تارک هستی جاوانه شد.
سردار شهید حیدرعلی امامی ، بخشدار " اردل و نوغان " از استان چهار محال بختیاری بود و همچنین ایشان داماد خانواده شهیدان حجتی می باشد ( شهیدان احمد ، ابوالقاسم ، کاظم و محمدعلی حجتی )
منبع: بنیاد شهید شهرستان نجف اباد
ان شاءالله