نگاهی به زندگی شهید جعفر نوری جوینانی
نگاهی به زندگی شهید جعفر نوری جوینانی
نوید شاهد اصفهان: شهید جعفر نوری جوینانی اول خردادماه 1341 در روستای جوینان از توابع شهرستان کاشان به دنیا آمد .پدرش کشاورز و مادرش خانه دار بود .دوران تحصیلی ابتدایی را در مدرسه روستا گذراند و در سال 1353 برای ادامه تحصیل به مدرسه راهنمایی روستای قهرود رفت .هر روز مسیر سه کیلومتری خانه تا مدرسه را در برف و سرمای کوهستانی تا قهرود پیاده می رفت .برای ادامه تحصیل در دبیرستان به کاشان رفت و در این دوران با اوج گیری مبارزات انقلابی مردم او نیز شروع به فعالیت کرد. اوایل سال 1357 به تهران رفت در آنجا کتاب می خرید و برای اینکه کسی متوجه او نشود کتابها را همراه چای می فروخت .
بعد از پیروزی انقلاب با رفتن به قم و عضویت در کمیته انقلاب اسلامی قم مامور به محافظت از منزل امام شد .بعد از تشکیل سپاه به تهران رفت و به عضویت سپاه تهران درآمد و عازم کردستان شد. هر بار که به مرخصی می آمد در شروع مجدد ماموریتش تعداد زیادی کتاب از جمله کتابهای داستان برای کودکان و نوجوانان ، کتابهای احکام و سایر کتابهای مذهبی و غیرمذهبی را تهیه می کرد و با در اختیار گذاشتن کتابها ، به اهداف فرهنگی و تاثیر بیشتر آن می اندیشید .وی نمایشگاههایی از کتاب را در باغ فین کاشان ، مشهد اردهال و روستای زادگاهش در چند مرحله برگزار کرد.
جعفر برای راحتی زندگی پدر و مادرش نیز تلاش می کرد و از حقوق خود لوازم مورد نیاز را برای آنها تهیه می کرد. وی با کمک همرزمانش از جمله شهید حجت اله سلمانی در هر بار مراجعت به مناطق جنگی کمک های مردم روستایش مانند نان محلی ، گردو ، بادام و خشکبار را جمع آوری نموده و با کمک زنان روستا آنها را بسته بندی کرده و با گرفتن کامیونی از جهاد ، مستقیما" به جبهه های غرب کشور می بردند .
وی پس از مدتی حضور در کردستان به تهران برگشت و به مدت
چهار ماه در باند ترمینال فرودگاه مهرآباد مشغول خدمت شد. اودوباره عازم مریوان شد
و دهم خردادماه 1360 توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و
در گلزار شهدای امامزاده حسین (ع) روستای زادگاهش به خاک سپرده شد.
وصیتنامه شهید جعفر نوری جوینانی
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا اليه راجعون، بدرستي كه بازگشت همه به سوي اوست.
فتولّي عنهم و قال يا قوم لقد ابلغتكم رساله ربي و نصحت لكم و لكن لا تحبون الناصحين
وصيت خود را اينجانب ابلاغ مي دارم،
بسمه تعالي
من جعفر نوري كه آرزوي شهادت را دارم كه اميد است كه اين شهادت باعث به ثمر رسيدن اسلام باشد و خون من نهالهاي اسلام را آبياري نمايد. اگر جنازه من برگشت در كنار قبر مادر بزرگم در ايوان بزرگ به خاك بسپاريد. و اگر جنازه ام برنگشت شبهاي جمعه يك حمد و سوره نثار كنيد. آرزو دارم كه راهي را كه خميني و خميني ها ميروند شما هم بپيماييد.
اينجانب پاسدار شهيد جعفر نوري
و اعدوا لهم ماستطعتم من قوه
منبع: بنیاد شهید شهرستان کاشان
