نگاهی به زندگی شهید سیدمحسن آقامیری شعرباف
نگاهی به زندگی شهید سیدمحسن آقامیری شعرباف
نوید شاهد اصفهان: شهید سیّد محسن آقامیری شعرباف در بیست و سوم تير ماه 1343 در کاشان به دنیا آمد پدرش کارگر بود و مادر خانه دار. درسن ّ چهار سالگي ، پدر را که بزرگترين سرمايۀ زندگيش بود از دست داد و سرپرستي او رامادر بعهده گرفت . پس از دوران طفوليّت به دبستان رفت. او در کودکي بچّۀ حرف زنی بود و هر چه هر کس مي گفت با کمال متانت و خونسردي جواب مي داد . دوران ابتدائي گذشت. در دبيرستان سپهر -که بعدها بنام شهيد بهشتي نامگذاري شد - مشغول تحصیل شد. در اوائل دبيرستان بارهامي گفت من مي خواهم بروم قم در حوزۀ علميّه درس طلبگي بخوانم ولي بدلیل نبود بعضي از امکانات موفّق نشد.
در دبيرستان همشاگرديهايش را به اخلاق اسلامي و اسلام شناسي دعوت مي نمود تا جائي که در سال 1356 برای مدتی او را با تهديد و ضرب و شتم از دبيرستان اخراج نمودند .
سید محسن در اوقات بيکاري بيشتر عکسهاي امام و فرزندش حاجي آقا مصطفي و تظاهرات دسته جمعي قم را چاپ و پخش مينمودتااينکه انقلاب در سال 1357 به پيروزي رسيد. اوائل انقلاب در کميته و بعد در یک مقرّ آموزش نظامی در راه قمصرکاشان فعّاليت داشت که دريک عمليات شبانه در اثر اصابت گلوله زخمي شد و پس ازآن فعّاليت خود را در بسيج شروع کرد و در يک کتابخانۀ اسلامي که با همّت او در محلّۀ سرسنگ کاشان افتتاح شده بود فعّاليت داشت.
شهید سیّد محسن آقامیری طیّ چهار مرحله عازم جبهه های سومار، نفت شهر و ايرانشهر و اهواز -آبادان شد .
در حملۀ فتح المبين شرکت داشت . وقتي برای مرخّصی به کاشان آمد خانواده از وی پرسید شما ديگر به جبهه نمي روي؟! جواب داد : اين دفعه مي خواهم به خرّمشهر بروم. پرسیدند:: نمي خواهي به تحصیلات خود ادامه دهی ؟ جواب داد : پس از اینکه تمام میهن اسلامی ما از چنگال خونخواران امريکائي واسرائيلي آزاد شد بعد به درس خواندن ادامه خواهم داد چرا که پول بيت المال خرج من شده و بايد دين خود را به جمهوري اسلامي ادا نمايم.
سیّد محسن در آخرین اعزام هفتم اردیبهشت ماه 1361 از بسيج کاشان به جبهۀ خرّمشهر اعزام شد و در عملیات بيت المقدّس شرکت کرد .تا اینکه 15 اردیبهشت ماه 1361 بر اث اصابت ترکش به شهادت رسید و در گلزار شهدای دارالسلام کاشان به خاک سپرده شد.
منبع: بنیاد شهید شهرستان کاشان