شهید علی اکبر حلاجی بیدگلی:ما زنده بر آن آنیم که آرام نگیریم/جوییم که آسودگی ما عدم ماست
نوید شاهد اصفهان مکنتشر میکند :متن وصيّت نامه شهيد علی اکبر حلاجی بیدگلی ( شماره 1 )
بسم الله الرحمن الرحیم
« مِن المؤمنینَ رجالٌ صَدقوا ما عاهدوا الله عَلیه فَهم مَن قَضی نَحبهُ و مِنهُم مَن یَنتظروا ما بدّلوا تَبدیلا » « قرآن کریم »
برخی از آنان مؤمنان بزرگ برای مردانی هستند که بر عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملاً وفا کرده پس برخی به آن عهد ایستادگی کردند ( تا برای خدا شهید شدند ) و برخی به انتظار مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند .
بار خدایا این عزّت بس که بندة تو باشم و این فخر بس که
پروردگارم باشی . تو آن چنانی که من دوست دارم . پس مرا آن سان که می خواهی بگردان
.
( امیرالمؤمنین (ع) )
سلام بر انبیا ، سلام بر اوصیاء ، سلام بر ائمّة طاهرین ، سلام بر منجی انسان ها امام مهدی و سلام بر نائبش امام امّت ، رهبر مستضعفان جهان ، این ابراهیم زمان و اسطوره مقاومت و نامشخص ملّتی که شهادت را ره اسارت ندارد . ( امام خمینی )
من می روم تا شاهدی باشم بر مظلومیت ستمدیدگان ، می روم تا تحقّق بخشم به خواسته هایم ، می روم تا به جهان بگویم که :
ما زنده بر آن آنیم که آرام نگیریم جوییم که آسودگی ما عدم ماست
آری من به راهی می روم که امیر مؤمنان در انتظار آن سر برد و چیزی نیست جز شهادت در راه هدف و مکتب. هان ! هدف و مکتبی که امروز از جهان کفر و الحاد قد عَلَم کرده است تا رهگشایی باشد بر انسان های تشنة حق و حقیقت . بله ، باید رفت و با خون خود سیاهی ها را زدود . باید خون داد تا بتوان ریشه ها را زنده نگهداشت . باید ندای هل من ناصر ینصرنی حسینی را که در کربلاهای مکرّر تاریخ لبیک گفت ، شاید زندگی زیبا باشد ولی شهادت زیباتر از آن و از همة چیزها از گل های بهار زیباتر و خوشبوتر که شاید هیچ قلمی قادر بر توصیف آن نباشد . من دوست دارم به وصالم برسم . دوست دارم گلی را بو کنم که با بوی عطر باروت در کوهساران می پیچد . پس من هم گمشده ای را که سال ها دنبالش بودم یافتم . من آن چیزی را که روز اوّل کلمه اش به گوشم خورد سر و پا دیوانه اش بودم و برای رسیدن به آن روز شماری می کردم .
- و امّا پدر عزیزم ! من در این راهی که رفتم آگاهانه انتخاب کردم و مرگ در این راه را با آغوش باز پذیرا شدم . و ای پدر و مادر مهربان و زحمتکشم ! شاید نتوانسته باشم فرزند خوبی برای شما باشم امیدوارم مرا ببخشید . می دانم که مرگ فرزند برای پدر و مادر خیلی گران است ولی فراموش نکنید که من امانتی بودم پیش شما ، باید افتخار کنید که امانتدار خوبی بوده اید و توانستید چنین امانتی را تقدیم خداوند متعال کنید . نکند که غمگین و ناراحت بشوید و هرگاه غم و اندوه به شما راه یافت به یاد خدا باشید که یاد خدا دل های شما را آرامش می بخشد .
« الا بذکر الله تطمئنَّ القلوب » ( به یاد خدا دل هایتان آرام می گیرد )
- و امّا تو ای خواهر و دیگر خواهران ! اگر خداوند از من قبول کند که ادامه دهندة راه حسین (ع) باشم شما نیز ادامه دهندة راه زینب باشید . از این شهادت ها هیچ ناراحتی به خود راه ندهید و همیشه بر یزیدیدان بشورید و آن ها را رسوا کنید .
- تو ای برادر و برادران ! سعی کنید تا آن چه می توانید در نصرت اسلام بکوشید و در این راه رهنمودهای اماممان را از دل و جان بپذیرید و در رهنمودهایش بیش تر تعمّق کنید . قلبم سرشار از ایمان و اعتقاد به مکتب و رهبرم می باشد و جلوه گری حق بر باطل که تاکنون شاهد آن هستم و به زودی در تمام دنیا شاهد آن خواهیم بود . « إن شاء الله » زیرا که حق را نمی توان پایمال کرد همان طور که خورشید را نمی توان از تابیدن باز داشت . به امید روزی که بانگ لا اله الاّ الله بر جهان که همان خواست رهبر می باشد طنین افکند و قلوب همة مردم به نور ایمان الهی روشن گردد و ظلم و ستم به دست فرزندان اسلام از جهان رخت بربندد وکاخ های ستم جهان خواران فرو ریزد . بنایی نو بر اساس موازین الهی بنا گردد . به امید روزی که قدس عزیز آزاد گردد و مسلمانان نماز را به امامت رهبر در بیت المقدّس به جای آورند و در آخر سلام به همة آشنایان و دوستان و همرزمان .
برفراز باد پرچم جمهوری اسلامی نابود باد دشمنان قرآن و اسلام
خدایا ، خدایا ! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
التماس دعا دارم تا این که شهادتم در نزد خداوند متعال مورد قبول باشد .
منبع: بنیاد شهید شهرستان آران وبیدگل