زندگی نامه شهید والامقام حسین ابراهیم زاده آرانی از شهرستان آران و بیدگل

زندگی نامه شهید والامقام حسین ابراهیم زاده آرانی از شهرستان آران و بیدگل

حسین بيستم آذر ماه 1344ش در آران متولد شد. سال اوّل دبستان بهترين و عزيزترين تكيه گاه عاطفى و غمخوار خود، مادرش، را از دست داد. بعد از آن مشكلات مالى خانواده روز به روز بيش‏تر شد. همين امرباعث گشت كه او نتواند وارد دبيرستان شود، لذا پس از ترك تحصيل، در گارگاه آهن‏گرى مشغول كار شد تا بتواند در تأمين معاش خانواده به پدرش كمك كند. وقتى ايران اسلامى مورد هجوم دشمن قرار گرفت، او نيز به نداى امام و رهبرش لبيك گفت و در فروردين 1361ش، على‏رغم جثّه‏ ى ضعيف و سن پايينش، داوطلبانه براى گذراندن دوره‏ ى دوماه‏ى آموزش نظامى، به پادگان امام‏حسن عليه‏ السلام تهران اعزام شد و بعد از اتمام آموزش، براى يارى رزمندگان اسلام در عمليّات بيت المقدّس (فتح خرمشهر) عازم اهواز شد. در آن عمليّات از ناحيه ى شكم و كمر مجروح و 38 روز در بيمارستان شهيد بهشتى شيراز بسترى شد. پس از ترخيص از بيمارستان مجدّدا عازم جبهه‏ هاى جنگ شد و تيربارچى يكى از گردان‏هاى لشكر هشت نجف اشرف در عمليّات محرّم بود. در همان عمليّات به تاريخ 61/8/11 بر اثر اصابت تركش به اكثر اعضاى بدنش به نداى حق لبيك گفت .

روحش شاد، يادش گرامى و راهش مستدام باد.

فرازى از وصيّت نامه‏ ى شهيد حسين ابراهيم ‏زاده آرانی از شهرستان آران و بیدگل

اكنون كه به فرمان فرمانده‏ى كلّ قوا، خمينى كبير، عازم جبهه‏ ها مى‏باشم، اعتقاد دارم كه جنگى را كه دشمن متجاوز بر ما تحميل كرده است، جنگى است الهى كه به خاطر دفاع از اسلام عزيز و پيروى از سرور شهيدان كه فرمودند: "نه زير بار ظلم برو نه به كسى ظلم كن." مى‏جنگم. ...رزمندگان اسلام، همه و همه حتّى خود من، حاضريم در اين جنگ يا با فتح نهايى يا با شهادت در راه خدا مبارزه كنيم. اگر بدنم مانند حمزه‏ى سيدالشهداء عليه ‏السلام پاره پاره شود، هر پاره‏ى تنم بار ديگر خواهد

گفت: "رهبرم خمينى، دينم اسلام، پيامبرم رسول اللّه‏ صلى ‏الله ‏عليه‏ و‏آله ‏وسلم ..." ما اين جنگ را همان طور كه رهبر انقلاب فرمودند، نعمت مى‏دانيم و نه تنها براى تداوم انقلاب بلكه براى صدور انقلاب به كشورهاى اسلامى و آزادى قدس عزيز خواهيم جنگيد و به تمام ابرجنايت‏كاران اعلام خواهيم كرد اسلام دينى است كه 1400 سال پيش در انقلاب خونين كربلا به پيروزى رسيده است. پدرم، هيچ ناراحت نباش، همان‏طور كه من تورا ترك كردم، اگر شهيد شدم تو هم به خاطر اسلام و حاكميّت اللّه صبور باش كه خداوند صابران را دوست دارد...