قسمتی از زندگی نامه جانباز هفتاد درصد شهید عبد الخلیل رستگار از شهرضا
بسمه تعالی
قسمتی از زندگی نامه شهید عبد الخلیل رستگار
شهید حاج عبدالخلیل رستگار در تاریخ 26/اردیبهشت/1326 در خانوادهای روحانی متولد شد .پدرش مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ محمد حسین رستگار از واعظان نیکو شعار شهر ودیارش بود و در میان مردم به زهد و تقوی مشهور بود.
ایشان تحصیلات ابتدایی را در دبستان خیام شهرضا به پایان رساند و پس از آن برای کار عازم تهران شد، اقامت یک ساله اش در تهران روح او را آزرد و نتوانست وضع نابسامان آن روزها را تحمل کند و به شهرضا بازگشت .
با شروع نهضت انقلاب به رهبری امام راحل (ره) از پیشگامان مبارزه با نظام طاغوتی بود و چندین بار توسط ساواک دستگیر و پس از باز جوئی ها و اخذ تعهد مبنی بر متوقف نمودن فعالیتهای ضد طاغوتی آزاد شد .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جهاد سازندگی به فرمان حضرت امام ، امر مقتدای خود را اطاعت نمود و وارد جهاد سازندگی شهرضا شد تا سازندگی در روستاهای محروم را شروع کند.
با آغاز جنگ تحمیلی حضور در جبهههای حق علیه باطل را بر خود واجب دید و به عنوان جهادگر عازم جبهه جنوب شد. جملات آخرش در هنگام سوار شدن در اتوبوس به فرزندش سرشار از عشق به نظام و انقلاب و امام بود او گفت: پسرم مبادا تفنگم بر زمین بماند.
از ویژگیهای شهید رستگار محبت و علاقه وصف ناپذیرش به حضرت زهرا(س) و حضرت ابالفضل العباس بود وشاید این عشق باطنی او را لایق مقام جانبازی در عملیات بیت المقدس نمود .24 ماه در بیمارستانهای مصطفی خمینی تهران و نمازی شیراز و کشور اتریش بستری بود و 16 بار تحت عمل جراحی قرار گرفت ، شبهای بلند زمستان را با بی خوابی پشت سر گذاشت بدون اینکه همسرش را درگیر ناراحتیهای شبانه اش کند و خم به ابرو بیاورد و هیچگاه گله و شکایتی از وضعیت پیش آمده نداشت و 20 سال با تمام کمبودها و دردها مبارزه کرد و آنها را پشت سر گذاشت .آری جانبازیش را مدیون عشق به حضرت عباس علیه السلام و شهادتش را در علاقه به حضرت زهرا (س) یافت . سرانجام این جانباز 70 درصد در تاریخ 9 تیر سال 1384 همزمان با شهادت حضرت زهرا (س) شهد شهادت را نوشید و به دیار ابدی شتافت و پیکر پاکش در گلستان شهدای شهرضا به خاک سپرده شد. روحش شاد یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.فرزندش برای او سرود:
زبس گفتی تو یا زهرا در این دوران پر محنت
مصادف گشت با هجران او ختم حیاتت
مبارک بادت این فرخنده پایان و سرانجام
بهشت جاودان حق بود اینک مکانت