زندگی نامه شهید معزز جواد آقایی نوش ابادی از شهرستان آران و بیدگل
زندگی نامه شهید معزز جواد آقایی نوش ابادی از شهرستان آران و بیدگل
جواد آقایی در روز اول فروردین‌ماه سال 1340 در شهر نوش‌آباد متولد شد. او از همان کودکی و نوجوانی در امر کشاورزی، کمک‌کار پدر بود و با این حال در دوران تحصیل، به‌ويژه مقاطع راهنمایی و دبیرستان، جزو دانش‌آموزان ممتاز مدرسه بود و با همین شرایط، موفق به اخذ دیپلم شد.
او جوانی فعال، پرشور و دلسوز در مسائل اجتماعی بود. به دلیل این شور انقلابی بود که در دوران رژیم پهلوی، مأموران ساواک به منزل ایشان یورش بردند و او را با ضرب و شتم دستگیر کردند. جواد در ورزش باستانی نیز جزو بهترین‌ها و از ورزشکاران خوب شهر بود.
با شروع جنگ عراق علیه ایران برای سپری کردن خدمت سربازی، داوطلبانه عازم میدان نبرد با متجاوزان شد و به عنوان آرپی‌جی‌زن در عملیات فتح‌المبین(منطقة دشت‌عباس) حضور پیدا کرد. شهید آقایی در همین عملیات و در درگیری با تانک دشمن، از ناحیة چشم مورد اصابت تیر تیربار تانک قرار گرفت و در سوم فروردین 1361 به شهادت رسید.
متن کامل وصیت نامه شهید معزز جواد آقایی نوش ابادی از شهرستان آران و بیدگل
بسم اللّه الرحمن الرحیم
- به نام خدای مالک و به نام خدای قادر و به نام خدای توانای هر کار و به نام خدای هستی بخش و آفریدگار تمام جهان و به نام خدای مستضعفین و پشتیبان مظلومان و ویران کنندة کاخ ستمگران و ظالمان و به نام خداوندی که انسان را با رسالت پیامبرانش از ظلمت و تاریکی به سوی نور فرا خواند .
- از آن جایی که هر شخص مسلمان وظیفه دارد که در هر حال وصیّت نامه خودش را بنویسد یا به یک شخص دیگر شفاهاً بگوید ، من هم درصدد نوشتن وصیّت نامه خود برآمدم و موقعیّت را غنیمت شمرده و از آن جایی که احتمالاً چند روز دیگر عملیات گسترده ای در پیش داریم احتمال دارد که اگر خدا قسمت کند به دیدار اللّه که هر لحظه برای آن ساعت موعود لحظه شماری می کنم بشتابم .
- قبل از هر چیز باید بگویم که هر پدر و مادری به گردن فرزند خیلی حق دارد و زحمات زیادی را متحمّل شده اند ، من هم به نوبه خود می دانم که من هرچه در حقّ پدر و مادرم خدمت کنم باز نمی توانم زحمات آن ها را جبران کنم و شرمنده ام از این که تا به حال در حق آن ها خدمتی نکرده ام ، امیدوارم که پدر و مارم به بزرگی خودشان مرا ببخشند و اگر عمری باقی مانده بعداً جبران خواهم کرد ، بالاخص آن مادر زحمتکشِ صبور که واقعاً به پای فرزندی چون من زحمت کشیده است .
راستی پیامبر اکرم (ص) خوب نقل می کنند که گفتند : « بهشت زیر پای مادران است » .
- و دیگر این که خدمت همگی برادرانم ، نوراللّه ، جهان ، جمال ، مجید ، مهدی ، ابوالحسن و روح اللّه و پسر برادرانم ، حمید و سعید سلام می رسانم .
اگر به خواست خدا به لقاءاللّه پیوستم انتقام خون من به گردن برادرانم می باشد .
آرزوی موفّقیّت و سلامتی برای آن ها را خواهان و خواستارم .
- از خدا می خواهم که بر توفیقاتشان بیافزاید .
- دیگر این که از زن برادرانم ! که برای من به جای خواهر رفتار کرده اند خیلی ممنون هستم و امیدوارم که صبر انقلابی خودشان را حفظ کنند ، آخر زن به آن صورت طاقت دوری برادر و شوهر و فرزند را ندارد و من می دانم که این دلرحمی آن ها باعث می شود که همیشه می گویند خدا إن شاء اللّه به مادر شهیدان صبر عطا کند ، چون زن طاقت مرد را به آن صورت ندارد و از این جهت که اینها جای خواهران من هستند می دانم دوری مشکل است ، لیکن موقعی که اسلام در خطر است همگان باید بکوشند .
- من که الان احساس می کنم نسبت به اسلام و این انقلاب و این رهبر و این امّت مدیون هستم ، هنوز که تا به حال قدم مثبتی در راه اسلام و انقلاب برنداشته ام .
- خدا إن شاء اللّه به من توفیق بدهد بلکه بتوانم دین خودم را به این انقلاب و اسلام اَدا کنم . « إن شاء اللّه »
- دیگر خدمت دو خواهر گرامی ! سلام می رسانم و امیدوارم که در کارهایشان موفّق باشند و من از آن ها می خواهم که وقتی بزرگ می شوند چون زینب (س) رسالت حسین شان را به جهانیان برسانند . زینب (س) را الگو و فرمانده خود قرار دهید و از او درس زندگی و شهامت بیاموزید .
- دیگر پیام من به برادران دانش آموز ! این است اینها که
الان در سنگر مدرسه درس می خوانند خود جهاد بزرگی است . همان طور که همه می دانند
وابستگی فرهنگی خیلی زودتر آداب و رسوم و قوانین یک مملکت را از پای در می آورد تا
وابستگی اقتصادی و نظامی ، این دانش آموزان آینده سازان مملکت هستند ، باید هرچه
بیش تر در کارهایشان کوشا و جدّی باشند ، از آن جایی که انسان شب و روز در تلاش
غذای جسمانی و آرامش و آسایش جسم خودش می باشد باید یک مقداری هم در تلاش غذای روح
آرامش و روح فطرت خودش باشد . من از شما
می خواهم که همگی شما آینده سازان خوبی برای این مملکت اسلامی باشید ، کشور از خود
شماست شما سرنوشت ایران را به دست خواهید گرفت ، بلکه این
شما هستید که باید علی اکبر سیّدالشهداء (ع) را الگو و رهبر خود قرار داده و
انقلاب و اسلام را به سرتاسر جهان صادر کنید . شمایید که باید صدای ناله و فریاد
آن کودک سیاهپوست آفریقایی و امریکایی و دیگر مستضعفین جهان را بشنوید و جوابگوی
آن ها باشید . شمایید که باید با اتّحاد خودتان و با اسلام و قرآن
سرزمین های اشغالی فلسطین را از اسرائیل غاصب پس بگیرید . شمایید که باید مردانی
آزاده و استوار باشید ، مقاومت شما و فعّالیّت و جدّیت شما در کارتان و اَعمالتان
باعث خواهد شد که دیگر مستکبری در جهان بر سر مستضعفین حکومت نکند ، شمایید که
باید همیشه پیرو خطّ امام و ولایت فقیه باشید که همگی
شما هستید و واقعاً ثابت کردید که هستید . من خودم شاهدم در جبهه که چه
دانش آموزانی کلاس درس را رها می کنند و به جبهه می آیند . آفرین بر شرف شما . شما
با این اَعمالتان به ابرقدرت های شرق و غرب ثابت کردید که تا زمانی که این امّت و
این ارتش با همدیگر و با دولت و با رهبر با هم هستند هیچ ارتشی در دنیا توان
مقابله با کشور جمهوری اسلامی ایران را ندارد . موقعی که یک پیرزن شش عدد تخم مرغ
خودش را برای رزمندگان در جبهه می فرستد ، موقعی که ملّت ایران از غذای روزانه زن
و فرزند خودشان کم می کنند و برای رزمندگان
می فرستند ، موقعی که دانش آموز و دانشجو و روحانی و کارگر و کارمند و سپاه و بسیج
و جهاد و ارتش و تمام این امّت اسلامی در صحنه باشند هیچ ابرقدرتی نخواهد توانست
دیگر به ایران کوچکترین ضربه ای وارد آورد .
- من واقعاً پیش خودم احساس می کنم که به این رهبر و امّت شهیدپرور ایران مدیون هستم و وظیفه خودم می دانم که تا آخرین نفس که در بدن دارم برای حفظ و حراست از اسلام و ایران فعّالیّت و بر علیه دشمن بجنگم .
- در آخر من ضمن قدردانی و تشکّر و سپاس از وجود چنین رهبری که واقعاً لقب رهبری مستضعفین جهان شایسته اوست افتخار می کنم که یکی از افرادی هستم که تا به حال لبیک گوی فرمان او بوده ام .
- درود بر روان پاک شهیدان اسلام و سلام بر امّت شهیدپرور ایران .
- در آخر آرزوی سلامتی و موفّقیّت برای تمام مستضعفین جهان می کنم .
خدانگهدار
جواد آقایی – از جبهه دشت عبّاس
