نیایش با معبود در وصایای شهدای شهرستان آران و بیدگل
نیایش با معبود در وصایای شهدای شهرستان آران و بیدگل
خدايا! تو خود مي داني كه آنچنان عشق به تو و شهادت در راهت در من وجود دارد كه گويي همچون آتشي سـوزان سـرا پـاي وجـودم را مـي سـوزانـد و ايـن آتـش عشـق الهي هرگز در من خاموش نگردد، مگر با شهادتم
بار الها! زمانی که تو فرمان جهادم دادی و مکلّفم نمودی تا در مقابل دشمنان بایستم، شمع شدم در ظلمت و دریدن پرده ی سیاهی ها را انتخاب نمودم. چنان باشد تا بسوزم و بر دیگران روشنی بخشم.
پروردگارا! اینک تو شاهدی که آگاهانه به مشهد خویش می روم و هیچ چیز غیر از عشق به تو، مرا به این وادی نکشانده است.
خدایا! من هر چه از تو در زندگی خواستم به من عطا فرمودی، شهادت در راهت را از من دریغ ننمودی. چطور بتوانم از عهده ی شکر تو بر آیم؟ حلاوتی که در جمع رزمندگان از دعا و نیایش آن ها و از « اشدّاء علی الکفّار و رحماء بینهم » آن ها چشیده ام، هرگز در طول زندگی ام شاهد آن نبودم و بابت این، تو را شکر می کنم.
خدای من! مقصد توفیقت را شامل حال ما بفرما تا در انجام وظیفه به سوی تو رهسپار شویم.
الهی! با کدامین آبرو و زبان به درگاهت بیایم، در حالی که سراپا گناه و گردش زبان از روی قلب در راه تو ناتوان است...
الهی! تو را به حقّ مهدی (عج) قسم می دهم مرا در این راه موفّق بگردان و توفیق شهادت فی سبیل الله را به من عنایت فرما...
خدایا! من یک پاسدار گنهکار بیش نیستم، چگونه می توانم در روز قیامت نگاه به چهرة ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) کنم، در حالی که بدن او در زیر پای اسبان قطعه قطعه شد و بدن من سالم باشد؛ خدایا! تو خود کمکمان کن و یاریمان نما.
خدایا! با عدالت با ما رفتار نکن با رحمت با ما رفتار کن. خدایا فرج آقا امام زمان(عج) نزدیک بفرما خدایا یاران امام را محافظت فرما و رزمندگان اسلام به پیروزی نهایی برسان و به کربلای حسین(علیه السلام) برسان.
خدایا! من حقیر که لیاقت این لباس بسیج را نداشتم تو به من عنایت کردی. خدایا! من فقط در این دنیا دوستیم با علی محمّدها و علی حسین ها و جواد عنایتی ها و... بود.
خدایا! حال که این عزیزان، بهترین انسانها رفتند ما را نیز پشت سر این عزیزان بفرست.
خدایا! کاروان خونین حسینی در حال حرکت است همة دوستان که با هم و پشت سر ما بودند رفتند ما از این کاروان عقب ماندیم
خدایا! من می خواهم در روز قیامت با لباس بسیجی و با همسنگرانم و صورت خونین خدمت امام حسین(علیه السلام) و مادرش زهرا(علیه السلام) برسم.
خدايا ! اگر گناهكارم از تو مي خواهم كه مرا ببخشي و در صف شهداي في سبيل الله قرار دهي.
خداوندا! گنهکارم، روسیاهم، خوش ظاهر و بد باطنم، خوش لحن و بد عملم. مردم فکر می کنند که من یک مجاهد واقعی و فردی خوب هستم ولی تو می دانی که این گونه نیستم. پس خودت مرا بساز و مجاهد واقعی و سرباز امام زمان(عج) قرار بده.
شاید شیرین ترین لحظات زندگی حالا است. روح، خود را برای پرواز به سوی ملکوت اعلا مهیّا می سازد. جسم برای غلتیدن در خونم آماده و زبانم برای گفتن آخرین کلام ها و بیان شهادتین در حرکت است.
خدایا! اگر مقرّر کرده ای که مجاهدان را شهادت اجر است، مرا مجاهد کن و اگر گفته ای که شهیدان را مقام « عندربّهم یرزقون » مزد است، مرا شهید کن و اگر گفته ای که شما را به آزمایش هایی از قبیل خوف و گرسنگی و کمبودها و مرگ امتحان می کنی، از قبل می گویم که خدایا! ارفاقم کن که هیچ چیز جهت حضور در امتحان تو را ندارم و اگر ارفاقم نکنی، مردودم.
خدایا! همه از تو می ترسند ولی چون به لطفت اعتماد دارم و چون ترا ارحم الراحمین یافته ام، از خود می ترسم که نکند که ناسپاسی کنم.
خدایا! همه از لحظه مردن نگرانند و می ترسند و من جهت مردن و کشته شدن در راهت آماده و شادمانم، زیرا مرگی که در راه تو باشد، سرآغاز زندگی جاوید است.
خدایا! به من قلبی ده که خود در آن جای گیری و چشمی ده تا راهم را میان کوره راه ها پیدا کنم و گوشی ده تا صدای منادی ات را از نغمه های شیطانی جدا سازم...
و پایی ده که آن را در راه رفتن به جبهه بپیمایم و شهادتی ده تا بدان بر سر منزل مقصود برسم.
بارالها! تو را شکر می کنم که مرا زیستن آموختی تا چگونه رفتن را بیاموزم.
به نام پروردگار و خالقی که به ما منّت نهاد و امام خمینی را که در بین ما هم چون آفتاب به ما روشنایی افکنده، به ما عطا نمود.
خدایا! تو می دانی که هدف ما شهادت نیست؛ بلکه پیروزی در راه توست. خدایا! تو شاهدی که آگاهانه و برای جهاد در راه تو به جبهه ی جنگ می روم، اگر شهید شدم، به آرزویم رسیده ام. خدایا! تو را شکر می کنم که این نعمت الهی را به این انسان ذلیل عطا فرمودی.
خداوندا! تو شاهد باش که دوست ندارم در بستر بمیرم، چرا که دوستان و جوانان این ملّت شجاعانه جنگیدند و به شهادت رسیـدنـد و مـا نیز که خود را شیعة مولای متّقیان علی(علیه السلام) می دانیم و خود را پیرو سالار شهیدان حسین بن علی(علیه السلام) می دانیم، باید مانند آنان باشیم.
ای معبود من! توفیق فرما تا مرگ را چون دیگر یاران و عزیزان به بازی گرفته و از این کاروان عقب نمانیم.
خدایا! تو می دانی که آرزو و توقّعات انسان زیاد است ولی همة این ها خواب و خیال است و خواب و خیال نیز فانی، پوچ و بی محتوا است؛ فقط آرزوهایی قابل است که در جهت رسیدن به لقای تو باشد.
اینجانب از تو می خواهم که همة رزمندگان عزیز اسلام به کربلای ابا عبدالله (علیه السلام) برسند و در جوار مرقد مقدّسش عرض ادب نمایند.
صالح آتش پور( سمیعی نژاد ) بیدگلی:
خدايا! گناه مرا ببخش و مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار بده
خدايا! از تو مي خواهم كه با پيروزي و با سلامتي به خانه برگردم و دست زن و فرزندانم را بگيرم و به زيارت كربلا ببرم، ولي اگر شهادت را نصيبم گرداني چه باشكوهتر خواهد بود مرگ من، چون به قول رهبر عزيزم شهادت ارثي است كه از انبيا به ما رسيده است.
خدایا! از تو می خواهم مرا یاری کنی تا به هدف خالص ( جهاد فی سبیل الله ) و رضای تو برسم. خدایا! تو می دانی که برای حفظ دین، قرآن و دفاع از میهن و ناموس مردم ایران، عازم جبهه ها می شوم، یاری ام کن تا بر دشمنان تو غالب شوم.
خدایا! از تو می خواهم مرا در این راه مقدّس ( دفاع از میهن اسلامی خود ) به غیر خود مشغول نسازی و صابر و ثابت قدم، بر کفّارو متجاوزان پیروز بداری و اگر لیاقت شهادت داشتم، مرا از درگاه خود محروم نسازی.
خدایا! مرا از گناهان، لغزش ها و آلودگی ها پاک بدار تا در ملاقات با تو شرمنده نباشم.
خدایـا! تـو را حمـد و ستایش می کنم که ما را در راهی قرار دادی که می توانیم کمی از قدرت اسلام را درک کنیم. خدایا! تو را شکر می کنیم که برای ما امام را عطا کرده ای که از وجود او جامعه مان آگاهی پیدا کرده و در راه اصلی و صحیح اسلام قرار گرفتـه انـد و می روند تا اسلام را در تمام جهان اشاعه داده و زمینة ظهور حضرت مهدی(عج) را فراهم سازند.