زندگینامه شهید عملیات بیت المقدس شهید نوراله مکارمی از شهرضا
بسمه تعالی
خلاصه ای از زندگینامه شهید نوراله مکارمی
شهید حاج نوراله مکارمی فرزند محمد باقر در سال 1300 در روستای اسفرجان متولد شد پدر ایشان از فضلای حوزه علمیه اصفهان بود ومردی متدین و باایمان بود و به اوشیخ محمد باقر میگفتند. شهید در سن کودکی خواندن و نوشتن را در مکتب و قرآن را نزد پدرش فرا گرفت ودر همان زمان نیز با اصول دین آشنا شد. در سن 19 سالگی به استخدام شرکت نفت درآمد ولی در همین زمان به سربازی فراخوانده شد و بعد از 4 ماه از سربازی فرار کرد چون هیچ راهی را بدون دلیل و برهان انتخاب نمیکرد. ایشان در سن 22 سالگی ازدواج نمود و به شغل کشاورزی پرداخت، مدتی هم مغازه داری کرد و بعد از آن در شهرهای مختلف به شرکتهای ساختمانی رفت و کار پیدا کرد. ایشان مردی زحمتکش و با ایمان بود و در انجام واجبات و اوامر پروردگار سستی نمیکرد و به اسلام کاملا متعهد بود و در انجام وظیفه خود خیلی احساس مسئولیت میکرد.
شهید در سن 55 سالگی به مکه مکرمه مشرف شد. مصادف با پیروزی انقلاب ایشان در راهپیمایی ها شرکت میکرد و در آگاهی دادن به مردم بسیار تلاش کرد، سرانجام با پیروزی انقلاب اسلامی ایشان هم به عضویت بسیج درآمد و پس از گذراندن دوران آموزشی خود در مدارس و روستاهای اسفرجان و هونجان به آموزش اسلحه پرداخت و بارها میگفت که ما باید آماده شویم و راه کربلای حسینی را بگشائیم و بیت المقدس را از چنگال کفار خارج سازیم تا انشا اله زمینه ظهور حضرت صاحب الزمان حضرت مهدی (عج) آماده شود، او بارها از خدای خود طلب عفو میکرد و از خدا میخواست که گناهانش را ببخشد . او بر این نعمت آگاهی که نصیبش شده بود در پیشگاه خدای بزرگ بسیار شکرگزار بود و به انتخاب این راه الهی افتخار میکرد و مثل این که تازه متولد شده بود، بلافاصله دوم فروردین ماه شصت و یک پس از بازگشت از دیدار خانواده محترم شهدا به مدت 22 روز جهت تکمیل آموزش نظامی و جنگی به پادگان رفت و در 24 فروردین همان سال به جبهه های حق علیه باطل شتافت تا جایی که باغ و خانه و فرزندان و سایر دلبستگی های دنیا در سن 60 سالگی بر او تاثیری نداشت و اراده او را محکم تر کرد و رفت تا امام و رهبرش امام خمینی را تنها نگذارد و دین محمد بی رهرو نباشد و به گفته خودش رفت تا راه کربلا را با خون خود بگشاید .
سرانجام این مرد بزرگوار در 12 اردیبهشت 61 در عملیات بیت المقدس به شهدای راه حق پیوست .
وصیت نامه شهید نوراله مکارمی
ای پیغمبر بگو اگر باشند پدرانتان و برادرانتان و جفتهایتان و خویشانتان و مالهائی که اندوخته اید آنها را و بازرگانی که میترسیداز کاسته شدنش و مساکن که خشنود هستید ازآنها بهتر است از خدا و رسولش و جهاد کردن در راه خدا پس انتظار برید تا بیاورد خدا فرمانش را و خداوند هدایت نمیکند گروه نافرمان بر را .
باسلام بر پیامبران الهی به ویژه خاتم انبیاء حضرت محمد (ص) و درود بر چهارده معصوم علیهم السلام و سلام بر مهدی صاحب الزمان (عج) ناجی بشریت و نایب بر حقش حضرت امام خمینی و شهدای اسلام و به امید پیروزی اسلام در تمام جبهه ها علیه کفار و استکبار و پایداری و استقامت برای مسلمین در جهاد فی سبیل اله تا مرز شهادت .
پای در جهاد مقدس گذاشتم که یک طرف آن را حق تشکیل میداد و یک طرف دیگر باطل ، جهادی که برای آزادی مستضعفین جهان بود، جهادی که شرع مقدس اسلام آن را واجب میداند و جهادی که رسوا کننده مستکبرین است. بله برادران آگاهانه راهی را انتخاب کردم که فقط رضای خدا در آن باشد و امیدوارم که خدا بپذیرد. انسان یک روز به دنیا می آید و یک روز هم از دنیا میرود و چه بهتر که در راه خدا و دفاع از اسلام باشد قبل از اینکه مرگ در بستر سراغ او بیاید، خود سراغ مرگ برود که مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است مرگی که رهبران اسلام ما از قبل انتخاب کرده اند و به لقاء اله پیوستند، چه شهدایی که از صدر اسلام گرفته تا کنون به خدای خود پیوستند و در آینده به رهبری امام زمان (عج) باید فدای اسلام شوند و با خون خود درخت بلند اسلام را آبیاری کنند و این نویدی است که خداوند داده است که روزی جهان را پر ازعدل و داد خواهد کرد و اسلام را در جهان گسترش خواهد داد و انشاءاله به زودی وعده خدا در جهان تحقق خواهد یافت .
برادران وخواهران عزیز شما میدانید که امام حسین علیه السلام موقعی که کسی را در اطراف خود ندید فریاد زد آیا کسی هست مرا یاری کند، مگر امام حسین نمیدانست آن اطراف کسی به غیر از دشمن نیست پس چرا ندای هل من ناصراً ینصرنی سر داد، معلوم است که خطاب به پیروانش است و ما که خود را پیرو او میدانیم باید به ندای وی لبیک گوئیم و در این زمان حسین زمان را یاری کنیم . سفارشی که برای امت شهید پرور ایران دارم این است که پیرو ولایت فقیه باشند و امام امت را تنها نگذارند. از خداوند متعال طول عمر باعزت برای رهبر کبیر انقلاب امام خمینی خواستارم و از خداوند طلب عفو مینمایم و همگی را به خدای بزرگ میسپارم والسلام علیکم و رحمت اله و برکاته.
21 فروردین سال 61 حاج نوراله مکارمی