زندگی نامه و تصاویر شهید والامقام غلامرضا عباسی نوش ابادی
زندگی نامه و تصاویر شهید والامقام غلامرضا عباسی نوش ابادی
شهید غلامرضا عبّاسی نوشآبادی در سال 1344 در خانوادهای آکنده از صداقت و ایمان در شهر نوشآباد به دنیا آمد. او در سن شش سالگی راهی دبستان کلیمکاشانی نوشآباد (شهید ناصری) شد و با جدیّت و کوشش بسیار به تحصیل پرداخت. غلامرضا که کودکی پرجنب و جوش بود در طول پنج سال تحصیل ابتدایی دو بار پا و دست هایش شکست ولی در مدّتی که بستری بود، از درس و تحصیل عقب نیفتاد. بعد از اتمام دوره¬ی ابتدایی به خاطر مشکلات خانوادگی روانه بازار کار شد و بهعنوان یک بازو برای خانواده و مخصوصاً پدر معلول خود، با ارادهای مصمم شروع به کار در کارخانه کرد.
او مقید به عبادات، بهخصوص نماز بود. غلامرضا همراه با شروع مبارزات و درگیریها و آغاز قیام همهجانبه مردم علیه رژیم شاه، دست پدرش را میگرفت و بهعنوان چشم او در همه تظاهرات، چه در کاشان و چه نوشآباد شرکت میکرد.
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، چه در سنگر کارخانه، چه در راه سازندگی کشور اسلامی و چه در بسیج، حضوری پررنگ داشت و با سن اندکش انقلاب و جمهوری عظیم اسلامی را یاری میکرد.
با شروع جنگ تحمیلی، روح پرشور او پیوسته بیقرار بود و همواره آرزو داشت که در این نبرد شرکت کند ولی به علت پارهای مسائل در کارخانه، از این کار منع میشد تا این که سرانجام با بیش از 600 نفر از برادران داوطلب، راهی شد. وقتی اطرافیان به او توصیه میکردند که بماند و پدرش را یاری کند، میگفت: پدر من خدا را دارد.
بعد از طی شدن مقدّمات آموزش نظامی، وقتی چند روز برای استراحت به منزل برگشت به خانوادهاش گفت: اینجا برای من زندان است، ای کاش زودتر این سه روز تمام شود.
شهید در لحظات خداحافظی با خانواده، گویی به او الهام شده بود که دیگر برنمیگردد، سفارش میکرد که زودتر عکس او را بزرگ کنند. در چند نامهای که برای خانواده فرستاده خطاب به پدرش چنین نوشت:
پدرم! ای کاش سالم بودی و میتوانستی در جبههها فعالیت نمایی. پدرش نیز برای روحیهدادن به او در نامههایش اشعاری را مینوشت که برای تهییج رزمندگان سروده بود.
بدینسان او به «هل من ناصر
ینصرنی» حسین(ع) لبیک گفت و فرمان پیشوای آزادگان حسین(ع) را مد نظر قرار داد و به
یاری او شتافت. شهید عباسی سرانجام با آغاز شروع مرحله¬ ی دوم عملیات بیتالمقدّس در تاريخ
1361/2/16 به هنگام پیشروی شبانه به لقاءالله پیوست و با حسین(ع) و یارانش در سرای
جاوید محشور شد
.