زندگی نامه وصیت نامه و تصاویر شهید والامقام صالح آتش پور ( سمیعی نژاد ) بیدگلی
زندگی نامه وصیت نامه و تصاویر شهید والامقام صالح آتش پور ( سمیعی نژاد ) بیدگلی
صالح 1363/11/25 در خانواده اي مستضعف و كارگر در بيدگل چشم به اين دنياي فاني گشود، دنياي پر رمز و راز، دنياي مقابله و جنگ حق و باطل و ... از همان كودكي به كار قاليبافي مشغول شد حتي براي تحصيل علم نتوانست وارد دبستان شود.
ده ساله بود كه تصميم گرفت در كنار قالي بافي، شبانه مشغول تحصيل علم شود و موفق شد مدرك ششم ابتدايي را اخذ نمايد.
هفده ساله بود كه با دختر عموي خود ازدواج كرد، زندگي را با تمام مشكلات و كمبودهاي فراوان، ولي مملو از مهر و محبت و صفا شروع كرد.
اولين فرزندش ليلا شش ماهه بود كه پدرش 1355 براي انجام خدمت مقدس سربازي عازم شد.
بعد از اتمام خدمت سربازي مجدداً زندگي كارگري خود را ادامه داد. در سال 1360 به عضويت بسيج درآمد و سالها در پايگاه بسيج صاحب الزمان بيدگل مشغول نگهباني و امور نظامي بود. او روحية عجيبي داشت و عليرغم مشكلات فراوان زندگي، با عشق وصف ناپذيري داوطلبانه در پايگاه بسيج خدمت مي كرد تا اين كه براي شركت در خط مقدم جبهه جنگ عازم جبهه ها شد و در عمليات خيبر در جنوب ايران ( خوزستان ) عليه متجاوزان وارد نبرد گرديد و بالاخره در تاريخ 1363/3/13 مصادف با سوم ماه مبارك رمضان در 27 سالگي در منطقه شلمچه به شهادت رسيد. از شهيد سه فرزند ( ليلا، ريحانه و حميد رضا ) به يادگار مانده است.
روحش شاد و راهش مستدام و پر رهرو باد
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر، ان الانسان لفی خسر، الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
با سلام و درود به امام زمان(عج) و با سلام و درود به نائب برحقش امام خمینی
پروردگارا تو خود میدانی که فقط به فرمان رهبر عزیزم و به عشق کربلای حسین مظلوم و به وظیفهای که داشتهام به جبهه آمدهام. پروردگارا از تو میخواهم که با پیروزی و با سلامتی به خانة خود برگردم و دست زن و فرزندانم را بگیرم و به زیارت کربلا برویم. خدایا اگر هم شهادت نصیبم گردانی چه بهتر و چه باشکوه خواهد بود مرگ من، چون به قول رهبر عزیزم شهادت ارثی است از انبیاء به ما رسیده است. خدایا بندهای هستم گناهکار و با کولهباری پر از گناه رو به درگاه تو میآورم و از تو میخواهم که تا مرا نبخشی از این دنیا مبری. خدایا پس گناه مرا ببخش و مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار بده.
امت شهیدپرور جبههها را تنها نگذارید و به فرمان امام عزیزمان گوش فرا دهید و مسجد و نمازجمعهها را فراموش نکنید و حسین زمان خمینی بتشکن را تنها نگذارید.
پدر و مادر عزیزم از شما میخواهم که مرا ببخشید چون در مدت عمرم اشتباهاتی از من سرزده و به فرمان شما گوش ندادهام. پدرجان و مادر عزیزم مرا ببخشید تا خداوند مرا ببخشد.
برادر و خواهر عزیزم شما هم انشاءالله مرا خواهید بخشید. مادر عزیزم و مهربانم انشاءلله که در تشییع جنازهام زیاد گریه و بیقراری نخواهی کرد. مادرجان اگر میخواهی گریه کنی با صدای آهسته گریه کن چون دشمنان با صدای گریة شما شاد و خوشحال خواهند شد. مادرجان حق هم داری برایم گریه کنی چون زحمت زیادی برای من کشیدهاید تا مرا بزرگ کردهاید. اما خوشحال باش مادرم، چون میدانی که فرزندت چه راهی را انتخاب کرده است.
همسر مهربانم امیدوارم که مرا ببخشی اگر وظیفة همسرداری را نسبت به شما انجام ندادهام. همسرم، خاطرجمع باش که در کربلا به یادت خواهم بود. در آن دنیا هم انشاءالله با هم خواهیم بود. همسرم، لیلا و ریحانه و حمیدرضای عزیزم را به مدرسه بفرست تا درس بخوانند تا در آینده برای اسلام و کشورمان افرادی مفید باشند. در صورت امکان دوست دارم آیتالله یثربی نماینده امام و امامجمعه کاشان به جنازهام نماز بگذارد چون افتخار داشتهام مدتی در منزل آن حضرت انجام وظیفه نمایم. از شما میخواهم جنازهام را درب خانهام به زمین بگذارید و وصیتنامهام را بخوانید از تمام دوستان و فامیل و همسایگان میخواهم که مرا ببخشند. امام را دعا کنید. به امید زیارت کربلا
برادر صالح سمیعینژاد (آتشپور)