زندگی نامه وصیت نامه بسیار عالمانه و تصاویر شهید والامقام سید عباس سادات الحسینی نوش آبادی

زندگی نامه  وصیت نامه و تصاویر شهید والامقام سید عباس سادات الحسینی نوش ابادی

در روزگاري كه سيطرة ديو صفتان زشت خوي، هنوز بر خاك پر گهر اين مرز و بوم سايه انداخته بود و آن زمان كه هنوز شيهة اسب تك سوار خميني، گوش ما را نوازش نكرده بود، در اولين روز بهار 1345 در « نوش آباد » نوزادي از سلالة پاك رسول(ص)، چشم به جهان هستي گشود و زندگي جاويد را از چشمان نيمه بازش مرور كرد.

پدر به يمن قداست نام مبارك سقاي كربلا، « عباس» ناميدش، تا زندگاني را در كنف حمايت سردار بي دست آغاز كند. در همان كودكي به همراه پدر در جلسات قرائت قرآن و مراسم مذهبي شركت و قلب كوچك خود را به نور ايمان و محبّت خاندان وحي مزيّن مي كرد. پس از اتمام تحصيلات ابتدايي راهي مدرسة راهنمايي شد تا الفباي علم و معرفت بياموزد و در كنار درس، با پخش اعلاميه و شركت در تظاهرات مردم عليه ظلم و تباهي، پيروزي انقلاب را جشن گرفت. او با اخلاص و تواضعي كه داشت، اعمال نيكوي خود را از ديگران مخفي مي كرد و هميشه به دنبال گمشده اي مي گشت و خطاب به خويش مي سرود:

اي دل به كوي عشق گذاري نمي كني               اسباب همه جمع داري و كاري نمي كني

آري، جذبة دلرباي حضرت دوست او را در جوار پاكان روزگار، حجره نشين مدرسة علمية « آيت الله يثربي » كاشان كرد تا در فضاي معنوي حوزه و نشستن در پاي درس فرزانگان و سحرخيزي و مناجات، روح بي قرار خود را مزيّن به علوم اهل بيت(عليه السلام) نمايد. نوجوان پر نشاط نوش آبادی با استعداد وافر خدا دادي، ضمن تحصيل علوم ديني و تزكية نفس، توانست تحصيلات دبيرستان را نيز به صورت شبانه به پايان رساند.

آن هنگام كه جبهه هاي سراسر نور، مشهد شهيدان كوي يار شده بود، وي با شنيدن نداي ملكوتي پير جماران خميني كبير بي سرو سامان به كربلاي ايران شتافت تا شايد محبوب خويش را در ميان سنگرهاي خاكي بيابد.

عباس با تبسم وروحية شاداب خود، هنرش را در جبهه نيز به كار گرفت و به طراحي و خطاطي بر روي لباس‌هاي رزمندگان مي پرداخت.

سران‌جام اين خط شكن گردان « موسي بن جعفر(عليه السلام) » با رزمي نمايان، سرزمين « ام الرصاص » را عرصة تجلّي عشق بازي خويش كرد و در تاريخ 1365/10/4 در خون خويش غوطه ور شد و تا اوج آسمان خوبي ها پرواز كرد. پيكر مطهرش پس از سال‌ها غربت در خردادماه 1368 تشييع و در گلزار شهداي « نوش آباد » به خاك سپرده شد.

نام و ياد دل ربايش فرياد بلند روزگاران باد.

وصیت‌نامه شهید سیدعباس سادات‌الحسینی نوش ابادی

بسم الله الرحمن الرحیم

ای خدا با نام تو شروع می‌کنم ولی نمی‌دانم از کجا شروع کنم، ‌از کجا شروع که تو علام الغیوبی و کاشف الکروبی، خدایا مرا از تاریکی و ظلمات به سوی نور هدایتم کن، چون می‌دانم صراط مستقیم از مو باریک‌تر است و می‌دانم اگر در تاریکی باشم حتماً به فساد و تباهی کشیده می شوم و می‌دانم که گمراهی و فساد چه بلای خطرناکی است، خداوندا من اگر همیشه و حداکثر در نمازهای یومیه تو را عبادت می‌کنم، خداوندا به وسیله عجب عبادتم را خراب نکن و مرا از عجب و فخر و کبر و غرور رهایم ساز « وَأَعِزَّنِي، وَلا تَبْتَلِيَنِّي بِالْكِبْرِ، وَعَبِّدْنِي لَكَ وَلاَ تُفْسِدْ عِبَادَتِي بِالْعُجْبِ، وَأَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى يَدَيَّ الْخَيْرَ، وَلا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَهَبْ لِي مَعَالِيَ الأَخْلاَقِ، وَاعْصِمْنِي مِنَ الْفَخْر«دعای مکارم اخلاق از امام سجاد(ع)»

خداوندا قلبم سیاه است و آن‌قدر قصاوت قلب دارم تا نمی‌توانم زیبایی‌های جمال تو را درک کنم و آن‌قدر گناه کرده‌ام که پرده گناه مرا از دیدن امام زمانم معاف می‌دارد خداوندا در واپسین لحظات عمرم به تو پناه می‌آورم از تو می‌خواهم و دست به دامن تو می‌زنم خداوندا به قول چرمان پرکاهی در مقابل یک طوفان هستیم به خصوص‌ترین نام‌هایت و به خون تمام شهیدان راهت و به حلقوم بریده امام حسین(ع) قسمت می‌دهم چون خودت گفتی هرکس مرا به حسین(ع) قسم بدهد دست رد به سینه او نمی‌زنم و نخواهی زد، خداوندا به عزت و جلال و شکوه‌مندیت و عصمت پیامبرانت و به فروغ اولیائت و به دعای شایسته‌گانت قست می‌دهم توبه قبل از مرگم را بپذیر و آرامشی به هنگام مرگم و آمرزشی بعد از مرگم بده و مرا از عذاب آتش برهان و مرا به بهشت وارد کن.

«امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء»

ای کسی که اجابت می‌کنی درمانده را موقعی که ندا کند تو را و برطرف می‌کنی غم و اندوه را ای فریادرس درماندگان به فریادم برس به حق امام زمان(عج) و ما همه درمانده‌ایم.

«وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین»

 از آن‌جا که یک فرد مسلمان از وقتی به دنیا می‌آید باید وصیت‌نامه داشته باشد من وصیت‌نامه خود را می‌نویسم ولی قبلاً یک تذکراتی می‌دهم امیدوارم به آن‌ها عمل کنید که شما عمل می‌کنید و من خیلی کوچک‌تر از آنم ولی از آن‌جا که «فان الذکری تنفع المؤمنین» به‌درستی که تذکر به سود مؤمنین است من این تذکرات را می‌دهم و امیدوارم که برای شما سود داشته باشد ان‌شاءالله.

«یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالهم و انفسهم ذالکم خیر لکم ان کنتم تعلمون...»

ای کسانی که ایمان آورده‌اید آیا راهنمایی‌تان کنم شما را به تجارتی که شما را از عذاب دردناک الهی نجات دهد،‌ ایمان بیاورید به خدا و پیامبرانش و جهاد کنید در راه خدا با اموال‌تان و جان‌تان که این کار برای شما بهتر است اگر آگاه باشید« صف آیه 9 -11»

با درود و سلام بر حضرت مهدی(عج) یاری‌دهنده رزمندگان در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل و با سلام و درود بر نائب برحقش امام خمینی که با بصیرتی تام این امت اسلامی را رهبری می‌کند خطاب است به تمامی برادران عزیزم که ماشین بدون فرمان در ته دره جای دارد و جامعه بدون رهبر هم در ته دره یعنی هم در فساد هم در فحشاء و هم در تباهی جای دارد. ای برادران افتخار کنید که در چنین زمانه‌ای و در حضور چنین رهبری واقع شده‌اید آیا فکر و اندیشه ندارید آیا از این همه بصیرت و رهبری آگاهانه درس نمی‌گیرید شما را خدا مهر به دل‌های‌تان زده است، نمی‌بینید و نمی‌فهمید و نمی‌شنوید و شما از چیزهای اسلامی فراری هستید و در عین این‌که شما نمی‌فهمید فراری هم هستید بعضی نمی‌فهمند ولی می‌روند و در مجالس شرکت می‌کنند و فهم‌شان قوی می‌شود و به لقاءالله می‌رسند ولی شما هم نمی‌فهمید و اگر کسی خواست شما را راهنمایی کند فرار می‌کنید که صداش را هم نشنوید کمی خودتان بنشینید و فکر کنید «تفکر ساعه خیر من عبادته سنة» می‌دانم که این‌ها را هم که من بگویم شما فراری هستید و من می‌گویم شاید خدا به شما رحم کند و یا حداقل شهید شدن من شما را هدایت کند و شما متفکر شوید.

امام خورشیدی است که بر تارک قلب‌های رنج‌دیده مستضعفین جهان می‌درخشد، امام قلب بدن انسان است که اگر نباشد از کار می‌افتد و سر انسان است که اگر نباشد انسان و این ملت گمراه می‌شود برای خاطر خدا هم که شده گوش کنید و برای این‌که همه شما در امر ولایت فقیه و رهبری وحدت داشته باشید و همه او را اطاعت کنید دعا به امام یادتان نرود و برای پیوند با روحانیت در نمازهای جماعت این جمله که من خیلی دوست دارم بگویید:

با مشت محکم می‌زند این ملت

بر دهن دشمن روحانیت

برادران چون حرف نمازجماعت شد یک حدیث می‌گویم،‌ پیامبر فرمود به یهود و نصارا سلام کنید ولی به یهود و نصارای امت من (کسانی که صدای اذان نمازجماعت را بشنوند ولی به نماز نروند) سلام نکنید.

و برادرانم می‌خواهم که با همدیگر که برخورد کردید اول برخوردتان بدون این‌که حرف زده باشید سلام کنید و سلام تخم مهر و محبت در دل دو مؤمن می‌کارد و سلام هفتاد حسنه دارد 69 حسنه برای سلام‌کننده و یک حسنه دیگر برای شخص جواب‌دهنده است و تا کسی سلام نکرده نباید با او حرف زد. برادران کسانی هستند که می‌خواهند شخصیت افراد روحانی را با حرف‌های بد ترور کنند چون که شخصیت بهشتی مظلوم با حرف‌های منافقان نزدیک‌تر بود ترور شود ولی دیدید که با ترور کردن جسم او شخصیت او را نتوانسته‌اند ترور کنند بلکه شخصیت او را به او بازگرداندند منافقان کوردل به هیچ‌وجه نمی‌توانند با ترورهای خود شخص او را ترور کنند و خودشان هم می‌دانند و بدین منظور می‌آیند و در بین افراد ؟؟ و با حرف‌های فریبنده شخصیت‌ها را ترور می‌کنند پس برادران متوجه این منافقان باشید و اما ای خواهر مسلمان سیاهی چادر تو بیش از سرخی خون من کاخ‌های واشنگتن و کاخ‌های سفید را می‌لرزاند و حتی آن‌ها را واژگون می کند. ای مادران و ای خواهران فرزندان‌تان را شجاعانه و در همه زمینه‌ها فعال تربیت کنید.

قال الصادق(ع): «با دروا اولادکم بالحدیث قبل ان یسبقکم الیهم المرجئه» احادیث مذهبی و معارف اسلامی را به فرزندان‌تان یاد دهید پیش از آن‌که مخالفین بر شما سبقت گیرند و دل‌های عزیزان‌تان را با سخنان گمراه‌کننده آلوده سازند. بله دشمنان اسلام برای تخدیر افکار مسلمانان و اغفال کودکان آن‌ها هر لحظه در کمین نشسته‌اند و برای عملی ساختن نقشه‌های خائنانه خویش هر دم دنبال فرصت می‌گردند در صورتی که پدران و مادران و مربیان کودک برنامه‌های حیات‌بخش و سازنده اسلامی را به عزیزان خود نیاموزند و تربیت نونهالان خویش را به افراد غیرمتعهد و ناآگاه واگذار نمایند سوژه‌ای به دست دشمنان اسلام داده‌اند و کودکان خود را به دست آن‌ها گرفتار کرده‌اند. از وضع فرزندان‌تان باخبر باشید ببینید آن‌ها با چه کسانی رفت و آمد می‌کنند آن‌ها را اگر خودتان بلد نیستید هدایت کنید تشویق کنید در مجالس ایدئولوژی و اسلامی شرکت کنند تا از این راه کمک به اسلام بکنید و خون شهیدان را پایمال نکنید ای برادران بسیج بیشتر تبلیغ کنید برای جنگ در راه خدا این مردم کسانی هستند که به قول محمد رسول‌الله می‌فرماید:

«ان لقتل الحسین حراره فی قلوب المؤمنین لا برد ابدا» به‌راستی که شهادت امام حسین(ع) در دل‌های افراد باایمان آتش و حرارتی ایجاد می‌کند که هرگز خاموش نخواهد شد ای برادران این شعله‌ها در دل بعضی کم‌شعله است شما باید با تبلیغات فراوان آن‌ها را شعله‌ورتر کنید و نگذارید تحت تبلیغات سوء منافقان قرار گیرند و این شعله کم اصلاً خاموش شود هرکس که می‌آید آموزش ببیند او را با دل گرم پذیرایی کنید و از او فردی شجاع و مجاهد اسلامی بسازید. برادران دانش‌آموز، قال علی(ع): «اضاعه الفرصه غصه»‌ از دست دادن فرصت غم و اندوه است پس در کلاس درس تمام شد ننشینید، به نحو احسنت از آن فرصت هرچند کوتاه با یک حدیث از هم استفاده کنید و فرصت را که چون باد زودگذر است از دست ندهید و ای برادران معلم در کنار درس‌های‌تان به دانش‌آموزان از مثال‌های اسلامی و ایدئولوژی استفاده کنید این‌ها امانتند نزد شما. یک مرد با هزار رنج و اندوه فرزندش را به مدرسه می‌فرستد که وقتی می‌خواهد این فرزندش را به خدا بدهد به همان صورتی که تحویل گرفته و به همان صورتی که خدا از او راضی است تحویل بدهد ولی این فرزندش به دست یک معلم خائن به فساد کشیده می‌شود ای مردم این فرزندان شما همه را خدا به شما امانت گذاشته است حال این امانت که به دست خدا می‌رسد درست نگهداری شده است یا نه با خداست، ان‌شاءالله که خدا به شما توفیق بدهد که در حفظ امانتش کوشا باشید و اما ای برادران معلم و دانش‌آموز با بیان یک حدیث شما را به خدا می‌سپارم، قال علی(ع): «الا لاخیر فی علم لیس فیه تفقه،‌ الا لاخیر فی قراءه لیس فیها تدبر،الا لاخیر فی عباده لیس فیها تفکر» آگاه باشید دانشی که در آن درک و فهم نباشد سودی ندارد، آگاه باشید تلاوت قرآنی که در آن تدبر و اندیشه نباشد نفعی ندارد، آگاه باشید عبادتی که در آن تفکر نیست بی‌اثر است.

و اما ای برادران مسئول عزیز،‌ از شما می‌خواهم که در همه زمینه‌ها فعال باشید از خدا جدا نشوید و همیشه به یاد خدا باشید «الا بذکر الله تطمئن القلوب و ذکر الله شفاء القلوب» و بیشتر فکر کنید برای عهد و پیمان اهمیت قائل بشوید «‌المسئول حرحتی یعد» قال علی(ع) کسی‌که از او چیزی درخواست شود آزاد است تا وقتی که وعده کند و باز «فلیضحکوا قلیلاً و لیبکوا کثیراً» حضرت علی فرمود کم بخندید و زیاد گریه کنید و رد شرح آن‌ها خودتان از من واردترید.

در پایان از تمام اهالی نوش‌آباد خواهش می‌کنم اگر دینی نسبت به من دارند مطرح کنند و پاک کنند و یا ببخشند و از خدا بخواهید برای من آمرزش. و اما ای پدر و مادر و برادران عزیزم همه و همه مرا حلال کنید عمری در جهالت به سر بردم و الان حس کردم که در فساد بوده‌م شما از خدا برای من طلب بخشش کنید چون خداوند دعای پدر و مادر را در حق فرزندشان می‌پذیرد و استجاب می‌کند و می‌خواهم به شما بگویم که ان‌شاءالله که امانت را درست به خدا رسانده‌اید. «انا لله و انا الیه راجعون» ما همه از اوئیم و باید به سوی او برویم پس چه بهتر که با روی گشاده و قلبی پاک.

از شما می‌خواهم ناراحت نباشید اگر تمام مردم هم دور شما گرد شدند شما مغرور نشوید چون ما در راه خدا جهاد کرده‌ایم و از کسی اجری و مزدی نمی‌خواهیم و اگر کسی دور شما نیامد هم ناراحت نشوید چون باز هم چیزی که به خدا داده‌ایم باز نمی‌گیریم و هیچ ناراحت هم نیستیم و مادرم فرزندانت را چون شیر تربیت کن تا آن‌ها هم در راه خدا جهاد کنند و حق مستضعفان دنیا از این جهان‌خواران خونخوار بگیرند و الان چند میلیون مسلمان در لبنان و آفریقا چشم به راه ما هستند تا ما آن‌ها را نجات دهیم و وقتی اگر فرزندت خواست به جبهه بیاید جلو آن‌ها را نگیر این‌ها همه امتحان است دست‌هایت را به صورت نیمدایره بگیر و کف دست‌هایت رو به بالا آن‌وقت دعا کن رحمت خداوند توی دستت جمع می‌شود ولی اگر پشت دستت را بگیری رحمت خداوند در پشت دستت پایین می‌ریزد و رحمتی به تو نمی‌رسد.

الان خدا منت بر ما گذاشته و این امام حسین را برای ما فرستاده و ما هم اهل کوفه نیستیم که امام حسین زمان را رها کنیم ما بر این امام‌مان می‌نازیم و افتخار می‌کنیم و از خداوند خواهان سلامتی برای ایشان تا ظهور حضرت مهدی(عج) و تعجیل در فرج امام زمان بفرماید.

والسلام

خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

از عمر ما بکاه بر عمر او بیفزا

منتظری نستوه برای نصر اسلام محافظت بفرما

برادر سیدعباس سادات‌الحسینی