شهید ورژ باغومیان: مگر خون من از خون دیگران رنگینتر است؟!
یادی از شهدای ارامنه اصفهان؛
شهید ورژ باغومیان مگر خون من از خون دیگران رنگینتر است؟!
شهید «ورژ باغومیان»، فرزند زارح باغومیان، یکی
از سربازان سربلند این مرز و بوم است که در ششم اردیبهشت ماه سال۱۳۴۴، در شهر اصفهان
چشم به دنیا گشود. زارح باغومیان، پدر شهید، در خصوص نحوه حضور فرزند خود در جبهه میگوید:
«هنوز زمان معرفیاش برای سربازی نرسیده بود که خودش داوطلب خدمت شد. این تصمیم او،
برای من و خانواده غیره منتظره بود. از او خواستم مدتی تحمل کند، اما ایشان در حالی
که سرش پایین بود، با افتخار گفت: "وقتی جنگ نیست، خدمت سربازی به چه درد می خورد؟
الان وقت سربازی است."برای من سخت بود با ایده ها و عقایدش همراه شوم، اما او
در تصمیم خود، مصمم و پایدار بود. می گفت: "مگر خون من از خون دیگران رنگین تر
است؟" با همین فکر رفت و ثبت نام کرد. یک روز هم بدون اطلاع من و مادرش، آمد و
گفت هفته دیگر به خدمت سربازی می رود.»شهید ورژ باغومیان، پس از دریافت دفترچه اعزام
به خدمت، به پایگاه هوانیروز کرمان منتقل می شود و دوران آموزشی را در آنجا طی می کند
و پس از آن، بهعلت آشنایی با ژنراتورهای برق و تعمیرات آن، در یگان مهندسی همین پایگاه،
مشغول به کار میشود. ورژ دوران طلایی خدمت خود را با سربلندی طی میکند و چون از میدان
نبرد با بعثیون دور بوده است، بنا به دستورالعمل صادرشده از ستاد ارتش، دو ماه اضافه
بر سازمان، به منطقه جنگ اعزام میشود. این وضعیت در حالی رخ می دهد که خانواده اش
از اعزام او به جبهه خبر ندارند. پدرش میگوید: «قبل از پایان دوره خدمت، چند روزی
برای مرخصی به اصفهان آمد و گفت تنها دوماه دیگر از خدمتش باقی مانده. من هم دست به
کار شدم تا برایش کارگاهی راه بیندازم. مرخصیاش که تمام شد، به کرمان بازگشت و چندی
بعد، نامه ای از مریوان برایمان ارسال کرد و خبر سلامتی اش رابه ما داد. نه من به عنوان
پدر و نه مادر و برادرش، خبر از این موضوع نداشتیم. مدتی از این موضوع نگذشته، یک شب
در مطب مشغول کار بودم که برادرش واروژان و دوستانش به نام های ورژ و هویک، سرزده و
ناراحت به محل کارم آمدند. وقتی از هویک که هم خدمتی اش بود، سراغ ورژ را گرفتم، اشک
میان چشمانش حلقه زد.»ورژ، غذا و مهمات به خط مقدم می برد. یک روز خبر رسید که حدود
۲۷ سرباز به محاصره گروهک ضدانقلاب«کومله» درآمده اند. محاصرهشدگان با بیسیم
تقاضای کمک کرده بودند. دراین میان، گروهی دیگر از نیروها برای یاری رساندن به همرزمان
آماده اعزام به منطقه شدند. ورژ که می شنود این گروه او را با خود نخواهند برد، به
دنبال آنها میدود و خواهش میکند که او را نیز با خود به منطقه محاصره شده ببرند!
در«کربلا»ی آن روز بنا به روایت برادر شهید، غیر از دو سرباز از هموطنان مشهدی و اصفهانی
که مجروح بودند، بقیه رزمندگان رشید این مرز وبوم همراه با «ورژ» شربت شهادت نوشیده
و به دیدار حق نائل شدند.پیکر شهید «ورژ باغومیان» پس از انتقال به زادگاهش و اجرای
مراسم مخصوص مذهبی در کلیسای حضرت «مریم» مقدس با حضور صدها تن از خویشاوندان، دوستان
و همشهریانش در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۶۵ در قبرستان
ارامنه به خاک سپرده شد
اسامی شهدای ارامنه واقلیت
وازگن آوانسیان فریدن ۱۳۶۱-۱۳۳۸ داروین منطقه عملیاتی والفجر
رازمیک داوتیان فریدن ۱۳۶۰-۱۳۳۹ آبادان
پایلاک آوِدیان فریدن ۱۳۵۹-۱۳۳۸ دزفول
رازمیک هونانیان فریدنی فریدن ۱۳۵۹-۱۳۴۰ سر پل ذهاب
وازگن آوانسیان فریدن ۱۳۶۱-۱۳۳۸ داروین منطقه عملیاتی والفجر
ورژ باغومیان اصفهان ۱۳۶۵-۱۳۴۴ پاوه
آرمن آوِدیسیان اصفهان ۱۳۶۹-۱۳۳۸ قصر شیرین
هراچ هاکوپیان ۱۳۶۶-۱۳۴۴ قصر شیرین