نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره
خلیل‌اله خلجی از آرامش‌های روزهای اسارت خود روایتی را بیان می‌کند.
کد خبر: ۴۱۳۹۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۶

محمد تقی‌لو از رزمندگان دوران هشت سال دفاع مقدس در خاطره ‌ای از روزهای اسارت خود از دلتنگی همرزمانش می‌گوید.
کد خبر: ۴۱۳۹۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۰۱

اکبر عسگری در از روزهای اسارت در اردوگاه خود و شکنجه‌های دشمن می‌گوید.
کد خبر: ۴۱۳۸۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۵

نادر حقانی یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس در بیان خاطره ‌ای روایتی از عشق یک مادر به فرزندش می‌گوید.
کد خبر: ۴۱۳۸۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۵

شهید خلیل کوچکی هریکنده فرزند على گدا متولد 25 اسفند ماه 1345 در شهرستان بابل مى باشد كه در تاريخ 10 آبان ماه 1361 در منطقه موسيان به درجه شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۱۳۸۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۵

به مناسبت سالروز شهادت :خاطره شهید فخرالدین رنجبری به روایت پدر
امروز سیزدهم آبانماه سالروز شهادت یکی از جان برکفان نیروی انتظامی هست. شهید فخرالدین رنجبری فرزند حسین و طیبه متولد یکم فروردین 1360که در روستای سرزه از توابع شهرستان بندرعباس دیده به جهان گشود .پدرش کارمند می باشد. فخرالدین تا سوم راهنمایی درس خواند و در روز اول شهریور سال 1377 به استخدام نیروی انتظامی در آمد ودر این لباس مشغول خدمت بود . یکی از خصوصیات اخلاقی شهید به روایت پدرش سادگی و ساده پوشی و کمک و دستگیری دیگران بود
کد خبر: ۴۱۳۶۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۳

شهدا دانش آموز
در سال 1347 در روستای باشی در خانواده ای فقیر و مستضعف دیده به جهان گشود.سال سوم راهنمایی بود که جنگ تحمیلی شروع شده بود او نیز همراه با بسیجیان خود را به جبهه اعزام کرد و پس از نبردی جانانه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۱۳۶۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۳

وی تحصیلات خود را تا کلاس پنجم ابتدایی ادامه داد. به علت اینکه ایشان از خانواده ای مستضعف بود نیز به علت نبود امکانات آموزشی مناسب نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد تا اینکه با رسیدن به سن قانونی انجام خدمت مقدس سربازی به عنوان سرباز وارد سپاه شد.
کد خبر: ۴۱۳۶۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۳

تاکید سخنرانان ویژه برنامه شب خاطره در بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات:
اسدالله مشایخی خبرنگار دوره جنگ گفت: بسیاری از شهدا همان‌هایی بودند که در جوانی موهایشان را بلند می‌کردند. آن‌ها انسان بودند و نباید شهدا را فرشته و دست نیافتنی بخوانیم. چراکه این روش موجب قطع ارتباط مردم با آنها خواهد شد
کد خبر: ۴۱۳۵۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۳

همکلاسی شهید رضا سلیمانی در بیان خاطره ‌ای از او عشق به شهادت را یکی از ویژگی‌های شهید بیان می‌کند.
کد خبر: ۴۱۳۵۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۴

شهدا آبپخش
اشنایی اجمالی با 17 شهید از شهدای حومه شهر ابپخش از توابع شهرستان دشتستان است. در این مجموعه که تحت عنوان شهیدنامه منتشر شده است شرح حالی اجمالی از زندگانی و سیره اخلاقی شهدای شهرستان دشتستان از استان بوشهر ارایه گردیده است.
کد خبر: ۴۱۳۵۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۴

سالروز شهادت/خاطره
پدرت علاقه ی زیادی به امام داشت.یک بار بی خیال از همه عالم خوابیده بود که درخواب امام خمینی را میبیند.امام تکه ای نان دردستش بود.نان را به پدرت می دهد ومی گویدکه نان را بخورد.
کد خبر: ۴۱۳۳۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۹

برادر شهید سعید افشاری راد خاطره ‌ای شرینی از دلتنگی خود نسبت به برادرش بیان می‌کند.
کد خبر: ۴۱۳۲۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۲

در سالروز شهادت
من «محبوب مشهدي» پدر شهيد «علي مشهدی» هستم. ماه رمضان بود که علی سرکار مي رفت. من گفتم: علی جان! سرکار نرو، شما روزه مي گيريد، برايت سخت است؛ شما هنوز سنت کم است و کم طاقت هستی و در تابستان روزه گرفتن سخت است اما علی اصلا قبول نمی کرد و همچنان روزه می گرفت و به سرکار هم می رفت.
کد خبر: ۴۱۳۲۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۸

نويد شاهد: خاطره ای از نحوه شهادت شهيد محمد فرزانه به نقل از همسنگرش؛ شهيد محمد فرزانه فرزند مشهدى آقا، شهادت 24 دى ماه 1365(شلمچه)
کد خبر: ۴۱۳۲۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۸

خبرفراخوان
انتشار فراخوان هشتمین جشنواره خاطره نویسی دفاع مقدس توسط بنیاد حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان هرمزگان با هدف عمل به منویات امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری در پاسداشت ارزش های دفاع مقدس و گرامیداشت آرمان های والای شهدا .
کد خبر: ۴۱۳۱۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۸

داغ یاسهای صبور
14 روز از شهادت پدر گذشت ولی هنوز پیکر پاکش به دستمان نرسیده بود. مادر شهید عبدالامیر امیدی ، خواب پدرم را دیده بود. گفته بود: جسد من در بیمارستان کرمانشاه است که فردا به دستتان می رسد. روز بعد پیکر پدر را از کرمانشاه آوردند...
کد خبر: ۴۱۳۱۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۷

پیرمردی بیرون از سنگرتنها نشسته بود. مجتبی او را صدا زد و گفت: " حاجی بفرما چایی، تازه دم" پیرمرد جواب داد: نه داداش من، می ترسم در حین آمدن برای خوردن چایی ترکشی چیزی به من بخورد و شهید حساب نشوم.
کد خبر: ۴۱۳۰۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۶

مرتضی تحسینی در آغاز عملیات فتح المبین در دشت عباس به اسارت دشمن در آمد.
کد خبر: ۴۱۲۹۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۴

سالروز شهادت/خاطره
پدرت علاقه ی زیادی به امام داشت.یک بار بی خیال از همه عالم خوابیده بود که درخواب امام خمینی را میبیند.امام تکه ای نان دردستش بود.نان را به پدرت می دهد ومی گویدکه نان را بخورد.
کد خبر: ۴۱۲۸۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۵