نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره از شهید
شهید «حسین بخشنده رستمی» حسین هر چند با تولدش در خانواده، محفل آن‌ها را زیباتر کرده بود اما زیبایی واقعی را نزد خداوند و شهادت در راه وی می‌دانست. حسین عاشقانه و عاقلانه بسوی جبهه‌ها رهسپار شد.
کد خبر: ۵۵۹۲۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۵

شهید «کاظم خردمندی» دیدیم شهید با روحیه‌ی شاد به داخل اتوبوس رفت من صدایش کردم و گفتم: کاظم جان! نمی‌خواهی با مادر و دایی خداحافظی کنی و رضایت بگیری؟ آمد و خداحافظی کرد و گفت: مادر! برای اسلام جنگیدن رضایت نمی‌خواهد.
کد خبر: ۵۵۹۱۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۴

شهید «علیرضا روجائی» در خصوص رعایت حقوق دیگران مقید بود. دوست نداشت مال کسی را بخورد و کسی را اذیت و آزار کند.
کد خبر: ۵۵۹۱۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۳

فرزند شهید «رضاعلی آرایی» می‌گوید: پدرم فوق العاده به خواندن قرآن اهمیت می‌داد روزی در خانه مشغول خواندن قرآن بودم که پدرم از سرکار برگشت کنار من نشست و گفت: دخترم شما در زندگی آینده خود خوشبخت می‌شوی.
کد خبر: ۵۵۸۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۶

از خصوصیات بارز اخلاق شهید «خلیل بیاتی» می‌توان اشاره کرد که وی در انجام عبادات و فرائض دینی نسبت به خداوند تبارک و تعالی خاضع و خاشع بود.
کد خبر: ۵۵۸۶۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۹

همرزم «شهید قاسم دل خوش بادله» می‌گوید: دفاع از مملکت و نوامیس را از وظایف شخصی و دینی می‌دانست و همه‌ی دوستان را در این زمینه تشویق و سفارش می‌کرد.
کد خبر: ۵۵۸۲۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۲

بسیجیان پایگاه امیرآباد نو به مقام والای شهید مدافع حرم الیاس چگینی ادای احترام کردند.
کد خبر: ۵۵۸۰۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۵

قسمت نخست خاطرات شهید «عربعلی جشن»
همسر شهید «عربعلی جشن» نقل می‌کند: «گفت: نصف بچه‌ها زخمی و شهید شدن و ما نتوانستیم حتی پیکرشون را به عقب بیاریم. با تعجب و حیرت نگاهش کردم و گفتم: خودتون چطور نجات پیدا کردین؟ در حالی که اشک توی چشمش حلقه زده بود گفت: خدایی بود. به حضرت ابوالفضل (ع) متوسل شدیم. خودمون هم نفهمیدیم چطور نجات پیدا کردیم.»
کد خبر: ۵۵۷۶۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۱۲

مادر «شهید محمدکاظم اعزی پاشاکلائی» می‌گوید: در اهمیت و توجه به مسئله پوشش و حجاب اسلامی، هم خود عامل به این امر بود و هم دیگران را تشویق می‌کرد. او چون دیگر شهیدان حجاب را رنگین‌تر از خون خود می‌دانست.
کد خبر: ۵۵۷۵۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۰۵

باجناق شهید می‌گوید: توکل خیلی زحمت کش بود و کار‌های خدماتی جبهه‌ها را انجام می‌داد حتی در گرمای طاقت فرسای جنوب هم، تشنه خدمت به رزمندگان بود.
کد خبر: ۵۵۷۳۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۲۱

برادر شهید «عبدالعلی حیدری» می‌گوید: شهید می‌گفت؛ کسی که کار را برای رضای خدا انجام دهد و بداند اجرش را خدا می‌دهد. نباید ترسی از مرگ داشته باشد. چون مرگ در راه خدا یعنی شهادت که آرزوی هر انسان خداجوی و عاقل هست.
کد خبر: ۵۵۷۱۹۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۸

خواهر شهید «سیدقاسم حسینی بائی» می‌گوید: شهید یک روز به مادر گفت؛ می‌خواهم همراه پدر به کاشی کاری بروم شما بیا آن جا به آخوند محل امضا بده و مادر همراهش رفت و او زودتر رفت و آن جا سفارش کرد.
کد خبر: ۵۵۷۱۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۷

قسمت نخست خاطرات شهید «مجید قدس»
معلم شهید «مجید قدس» نقل می‌کند: «شنيدم مجروح شده و یک چشمش را از دست داده است. رفتم عیادتش. می‌خواستم بگویم ناراحت چشم از دست رفته‌ات نباش! خیلی‌ها با یک چشم هم تو زندگی تونستن به موفقیت‌های بزرگی برسن که مهلتم نداد و گفت: این که فقط یک چشمه، دعا کنین همه تنم فدای اسلام بشه.»
کد خبر: ۵۵۶۹۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۳

دوست و همرزم شهید «سیدعیسی اطهری بالادزائی» می‌گوید: وی روحیه عالی و شهادت طلبانه‌ای داشت و در مداوای رزمندگان و مجروحین از هیچ تیر و بمبارانی هراسی نداشت نهایتاً بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن بعثی در حال کمک رسانی به مجروحین به درجه شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۵۵۶۹۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۲

برادر شهید به نقل از یکی از همرزمان شهید می‌گوید: ما در حال حرکت بودیم که ناگهان متوجه شدیم تعدادی عراقی به سمت ما می‌آیند وقتی دیدیم که به سمت ما می‌آیند، خوابیدیم و بر سر و صورت و شکم‌ و پا‌های مان خاک پاشیدیم تا دیده نشویم.
کد خبر: ۵۵۶۸۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۰

همرزم شهید «فرض علی اصغری گرجی» می‌گوید: شهید اصغری به تنهایی به دل دشمن زد و جلو رفت و با گمراه کردن آنها به سمت خود، اسباب پیشروی را در آن موقعیت حساس آماده کرد. او با حمله خود به سمت دشمن موجب پیشروی نیرو‌های خودی از طرف دیگر شد.
کد خبر: ۵۵۶۷۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۹

مادر شهید «نصرت اله اکبری» می‌گوید: در حدود ۲۰ روز بود که شیر نمی‌خورد در آب صلوات فرستادم و آب را به خوردش دادم، بعد از ۲۰ روز کم کم تازه شروع به خوردن شیر کرد.
کد خبر: ۵۵۶۴۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۳

مادر شهید «اکبر اردشیر» می‌گوید: صبح که می‌رفتم اتاق شان را تمیز کنم می‌دیدم در یک ظرفی ته مانده شمع است. بعد‌ها متوجه شدم او برای این که برق را روشن نکند و یا برادرانش خواب هستند اذیت نشوند شمع را روشن می‌کرد و نماز می‌خواند.
کد خبر: ۵۵۶۴۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۲

برادر شهید «محمدتقی امیری» می‌گوید: علاقه زیادی به شهادت داشت موقعی که به تشییع جنازه پیکر شهدای روستا‌های اطراف می‌رفت و برمی‌گشت، می‌گفت: آدم باید این گونه به رحمت خدا برود، چون شهید ارزش بالایی دارد.
کد خبر: ۵۵۶۴۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۲

مادر شهید «مرتضی توکلی رینه» می‌گوید: مرتضی خیلی نجیب و سر به زیر بود و پایبند به مسائل دینی و به مساله محرم و نامحرم بسیار اهمیت می‌داد به طوری که در خانواده معروف شده بود که مرتضی به هیچ احد الناسی نگاه نمی‌کند.
کد خبر: ۵۵۶۴۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۲