وصیت نامه سردار غریب جبههها جاویدالاثر شهید "حمزه چناری"؛
نوید شاهد - سردار شهید "حمزه چناری" از جمله شهدای جاویدالاثر دفاع مقدس است که در سن 19 سالگی در جبهه چنگوله به درجه رفیع شهادت نایل آمد. نوید شاهد ایلام در آستانه سالگرد شهادت وصیتنامه این شهید والامقام را برای مخاطبان خود منتشر میکند.
کد خبر: ۴۸۲۹۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۸
نویدشاهد - شهید دانش آموز جاویدالاثر "امرالله جوادي" همواره دلش براي اسلام ميتپيد، با شروع جنگ تحميلي بارها جان خود را در طبق اخلاص گذاشت و راهي جبهههاي نبرد شد.
کد خبر: ۴۸۲۲۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۷
نوید شاهد - شهید "محمدهادی مخلصی" بیستم خرداد ۱۳۴۴ در شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. پدرش علیمحمد و مادرش طلعت نام داشت. تا پايان دوره کارشناسی در رشته ریاضی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و عضو گروه دکتر مصطفی چمران شد. هجدهم آذر ۱۳۵۹ در سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش توپ به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد. نوید شاهد سمنان، شما را به مطالعه زندگی این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۴۸۱۶۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
شهید "محمدرضا حاجی بابا" در وصیتنامهاش مینویسد: «خدا را فراموش نکنید، پشتیبان امام و انقلاب اسلامی باشید.»
کد خبر: ۴۷۸۵۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۷
«صفرعلی دهقانکار» برادر شهید «نادعلی دهقانکار» از شهدای دوران دفاع مقدس میگوید: «تقاضای ازمایش DNA بدون نوبت دارم. من مطمئن هستم که این شهیدگمنام برادرم، نادعلی است.»
کد خبر: ۴۷۷۸۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۵
مدت زیادی بود که شهید پیدا نمی کردیم. شکستن قفل این مشکل و پیدا کردن شهید فقط یک راه داشت. توسل به نام مقدس حضرت زهراء (ص). یک روز صبح با اعتقاد گفتم: امروز حتما شهید پیدا می کنیم!
کد خبر: ۴۷۷۸۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۶
تابستان 75 بود. به واحد تفحص غرب کشور منتقل شدیم. مسئول این گروه بسیجی کم سن و سال اما بسیار پر دل و جراتی بود از اهالی کرج. او را برادر رسولی صدا می زدند. مهمترین شاخصه او صلابت و شهامت در کار بود. به طوری که بسیاری از فرماندهان عالی رتبه نظامی مطیع دستورات او بودند.
کد خبر: ۴۷۷۸۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۵
قرار شد سه شهید گمنام را در شهرستان چترود کرمان تشییع و خاکسپاری نمایند. چترود تنها شهری است که به نام فاطمیه (ص) مزین شده. من هم برای مراسم به آنجا سفر کردم. تشییع شهدا قبل از ظهر با شکوه خاصی برگزار شد. عصر همان روز مراسم دیگری برای شهدا برگزار شد. موقع غروب و در حین مداحی جوانی از میان جمعیت برخاست و گفت: می خواهم مطلب مهمی را بگویم! مردم اجازه صحبت به او نمی دادند. اما او با اصرار شروع به صحبت کرد و گفت:
کد خبر: ۴۷۷۸۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۵
شهید گمنام/ 72 روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر
چند سال قبل پنج شهید گمنام دفاع مقدس در داخل یک غار در منطقه ولنجک در شمال تهران به خاک سپرده شدند. این مکان اکنون به زیارتگاه شهدای گمنام در آن منطقه تبدیل شده. زیارت مقام معظم رهبری (حفظه الله ) از این مکان در همان اوایل نشانه اهمیت جایگاه شهدای گمنام بود. برای مراسم تشییع و تدفین این شهدا مسائلی بوجود آمد که سردار باقر زاده در همان مراسم تدفین به مواردی اشاره نمود.
کد خبر: ۴۷۷۸۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۵
72 روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر
چندمین بار بود که دست خالی برمی گشتیم. می دانستیم اینجاشهید داریم اما هرچه گشتیم خبری نشد. برادر غلامی را دیدم. گفتم: امروز شما با ما بیا شاید قدم شما خیر باشد. البته قبلا قدم خیر برادر غلامی را دیده بودم. روز نیمه شعبان برادر غلامی توسل پیدا کرد به امام زمان(عج) اشک می ریخت و از آقا تقاضای کمک می کرد. چرا که چند روزی بود که شهید پیدا نمی کردیم. بعد در داخل دشت حرکت کرد و از ما جدا شد.
کد خبر: ۴۷۷۷۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۴
72 روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر
ابراهیم یزدی زاده ساکن روستای کاظم آباد کرمان هستم. در کنار شغل خودم، مداحی اهل بیت و رسیدگی به هیئت روستا را انجام می دهم. مدتی بود که از بیماری خاصی رنج می بردم. شب 23 رمضان سال 1385 بود. تلویزیون مراسم تشییع و تدفین شهدای گمنام در مسجد فائق تهران را نشان می داد. با حسرت به تصاویر نگاه می کردم. همان شب درخواب دیدم که در مراسم تشییع همان پنج شهید شرکت دارم. شخصی به من گفت: شهید سوم را شما باید دفن کنی! تعجب کردم. ازبین این همه جمعیت چرا من!
کد خبر: ۴۷۷۷۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۵
به مناسبت ولادت حاج احمدمتوسلیان؛
"حاج احمد متوسلیان" اواخر خرداد سال 1361 برای سرکوب رژیم غاصب صهیونیستی به عنوان ماموریتی به لبنان سفر کرد، و در 14 تیر 1361 به وسیله مزدوران فالانژ اسیر شد، س از شکنجه و بازجویی به نظامیان اسرائیلی ترحیل گردید که از سرنوشت آنان تا کنون اطلاعی در دست نیست در حالی که هم رزمان آن مهاجر الی الله مشتاقانه چشم به راه هستند تا خبر از او و هم رزمانش برسد.
کد خبر: ۴۷۷۳۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۰
72 روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر
گوشی را برداشتم. سرهنگ جعفری بود. از مسئولین سپاه گرگان. شروع به صحبت کرد و گفت: چند روز قبل باجناق بنده که عازم تهران بود به خانه ما آمد. 85/6/24 بود. شب برای وداع با شهدای گمنام به حسینیه سپاه آمل رفتیم. قرار بود روز بعد شهدا را تشییع کنند. فردا صبح زود باجناقم به سمت تهران راه افتاد. من هم برای تشییع شهدا به منطقه خوشواش رفتم. وقتی برگشتم نامه ای را دیدم که باجناقم برای من نوشته بود. در آن نامه آمده بود...
کد خبر: ۴۷۷۳۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۱۹
72 روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر
تیر ماه 78 بود. حوادث سیاسی و فرهنگی مردم را دلتنگ شهدا کرده بود. سردار باقرزاده اکیپهای تفحص را جمع کرد و گفت: مردم تماس می گیرند و در خواست می کنند مراسم تشییع شهدا بگذارید تا عطر شهدا حال و هوای جامعه را عوض کند.
کد خبر: ۴۷۷۳۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۱۹
72 روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر
نیمه های تابستان 73 بود. بسیار داغ بود. بچه ها در گرمایی طاقت فرسا در جستجوی پیکر شهدا بودند. نزدیک ظهر بچه ها می خواستند قدری استراحت کنند. چنگک بیل مکانیکی را در زمین فرو کردیم و رفتیم کنار کلمن آب نشستیم. در آن گرمای طاقت فرسا ناگهان دیدم یک کبوتر سفید وزیبا ، بال و پر زنان آمد و روی چنگک بیل نشست. بعد هم شروع کرد به نوک زدن به بیل. همه با تعجب به این صحنه نگاه می کردیم
کد خبر: ۴۷۷۳۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۰
72 روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر
هوا صاف بود. مشغول جستجو بودم. داخل گودال یک پوتین دیدم. متوجه شدم یک پا داخل پوتین قرار دارد! با بیل وارد گودال شدم. قسمت پایین پای شهید از خاک خارج شد. خاکها حالت رملی و نرم داشت. شروع کردم به خارج کردن خاکها. هر چه خاکها را بیرون می ریختم بی فایده بود. خاکها به داخل گودال برمی گشت!
کد خبر: ۴۷۷۳۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۱
72 روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر
قرار بود در نزدیکی منزل ما پنج شهید گمنام را به خاک بسپارند. من ، یکی از مخالفین دفن شهدا بودم! با این که به شهدا ارادت داشتم. اما حس می کردم منزل ما در کنار قبرستان قرار خواهد گرفت. در نتیجه ارزش مالی خود را از دست خواهد داد.
کد خبر: ۴۷۷۳۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۲
شهید جاویدالاثر "عباس عباسی" در یکی از دست نوشته های خود شعری از حافظ را می نویسد. نوید شاهد این دست نوشته را منتشر کرد.
کد خبر: ۴۷۶۷۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۰۸
اواسط دهه هفتاد بود. در ستاد تفحص مهران در غرب کشور فعالیت داشتیم. عصر بود که یکی از رفقای قدیمی تماس گرفت. او اهل همدان بود. اما از کرمانشاه زنگ می زد. نماز مغرب را خواندیم. شام را هم خوردیم اما از دوست ما خبری نشد. ناراحت بودیم. جاده های مرزی در طول شب رفت و آمد کمتری داشت. نکند در جاده بلایی بر سرشان آمده. اواخر شب با خستگی زیاد و نگرانی خوابیدیم. هنوز چشمان ما گرم نشده بود. یکدفعه با فریاد یکی از بچه ها از جا پریدیم!
کد خبر: ۴۷۶۴۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۹
گاهی مواقع با پیکر شهید گمنامی برخورد می کردیم که خود را فدایی دیگر دوستانش کرده بود. به طور مثال یکی از شهدا در تاریکی شب که نیروها جلو می رفتند متوجه انفجار مین منور می شود!
انفجار این مین یعنی شلیک منور و لو رفتن عملیات! این شهید خودش را به روی مین انداخته بود. حرارت ایجاد شده تمام بدن او را سوخته بود.
کد خبر: ۴۷۶۴۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۹