نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - من زنده ام
از زبان صمدعباسی
زمانی که در سپاه ارومیه بود، در اکثر فعالیت ها شرکت می کرد، حتی نگهبانی هم می داد. نصف شب بلند می شد، می آمد و می گفت: «چرا منو بیدار نکردین؟» می گفتیم: «برای چی؟» می گفت: «برای نگهبانی. نمی خواین ما هم از این ثواب بهره ای ببریم؟» می گفتیم: «مگه ما مردیم که شما بیای نگهبانی بدی؟» می گفت: «این حرفا نیست. ما باید همه مون با هم امنیت این جا رو حفظ کنیم.»
کد خبر: ۳۹۶۴۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۱۶

زندگی نامه شهید
زندگی نامه شهید والامقام جلیل سرقینی
کد خبر: ۳۹۶۲۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۳۰

آقا مهدی زمانی که شهردار ارومیه بود، هیچ وقت حقوقی دریافت نکرد. او با من که مسئول اعتبارات شهرداری بودم، طی کرده بود که به هر کس که امضای او پای نامه اش بود، مبلغ مذکور را از حقوقش کسر کرده و به او بدهند. همه ی کسانی که نیازمند بودند، با این کار نیازشان برطرف می شد.
کد خبر: ۳۹۶۱۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۸

بعضی وقت ها می شد که مهدی شبها به منزل نمی آمد. چند بار از او پرسیدم، ولی جواب قانع کننده ای نداد.
کد خبر: ۳۹۵۹۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۵

دوازده فروردین 1333، پنجمین فرزند خانواده ی باکری در میاندوآب به دنیا آمد که نامش را مهدی گذاشتند. پدرش فیض الله، از مهاجران آذربایجان شوروی بود و در کارخانه ی قند ارومیه کار می کرد. مادرش مهدی را در کودکی تنها گذاشت و در حادثه ای از دنیا رفت.
کد خبر: ۳۹۵۶۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۸

8 روز مانده به اجلاسیه بزرگ شهدای گلستان
در راستای اجلاسیه 4000 شهید استان گلستان تندیس این اجلاسیه به 2 جانباز 70 درصد شهرستان کلاله اهدا شد.
کد خبر: ۳۹۴۳۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۷

کد خبر: ۸۵۰۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۸۶/۰۹/۲۶