حقوق شهیدان در وصیت نامه یک شهید روحانی

 وصیتنامه شهید عباس خیراندیش

نویدشاهد اصفهان:

بسم الله الرحمن الرحیم و بسم رب الشهداء والصدیقین

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.

گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه زنده هستند و در نزد خدای خویش روزی می خورند.

شکر خداوندی را که جهاد را وسیله هدایت به سوی خودش قرار داد." والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله مع المحسنین" ( عنکبوت آیه 69) و شکر خداوندی را که توفیق جهاد در راهش را به من عنایت کرد و شکر خداوندی را که مسلمین را همیشه غالب بر کفار قرار داد و صالحان در زمین خلیفه و جانشین خودش قرار داد و مقام انسان و ارزش انسان را از ملائکه هم بالاتر برد. و با درود بر یگانه منجی عالم بشریت حضرت بقیه الله ارواحنا لتراب مقدمه الفداء و نائب بر حقش حضرت امام خمینی . اینک که گاه سفر رسیده بر آن شدم به حسب وظیفه چند کلامی وصیت می نگارم، باشد که خداوند از این کارم راضی باشد و بیجا نگفته باشم. از آن لحظه که جهاد بر من تکلیف شد دیگر آرامشی در خود نیافتم و در پی آن شدم که محکم و استوار ولله تکلیفی که بر گردنم هست انجام دهم. از خداوند نیرویی می طلبم که بتوانم حقوقی که شهیدان و امت شهیدپرور بر گردنم دارند ادا کنم و در روز حساب مدیون نباشم.

روز، روزی است که حجت بر همه مسلمانان تمام شده است که ای مومنین ظلم و فساد و طغیان دیگر باید به پایان برسد، کشتار ناجوانمردانه زن و مرد غیرنظامی علامت آن است که دین خدا همیشه غالب بوده و خواهد بود چون دین از آن خداست و خداوند هم حفظ خواهد کرد منتهی این ماییم که باید امتحان بشویم که تاچه حد حاضریم در راه خدا جهاد کنیم و تا چه حد در راه خدا صبر می کنیم و رنج به جان می خریم،در این نبرد مجاهدان وصابران از دیگران برگزیده می شوند که چه کسانی مبارزند و چه کسانی از جهاد می گریزند. ( آیه 31 سوره محمد(ص)) هر کس که خواست به کیمیای سعادت دست یابد باید سختی ها به جان بخرد چراکه هر شیئی را به بهایی می خرند.

گوهر قیمتی از کام نهنگان آرند    هر کهاو را غم جان است به دریا نرود

هیچ سعادتی بهتر از شهادت برای انسان نیست که آن کیمیای ماست چون که در شهادت رضای دوست حاصل می گردد خیلی دوست دارم مرگم خونین باشد، راه را یافته ام که چگونه به مرگ خونین دست یابم. خدای را شکر که دعایم را اجابت نمود و خیر دنیا که توفیق جهاد است به من عنایت کرد و از خدا برای چندمین بار خیر آخرت که شهادت است می خواهم. خدایا خودت شاهدی که از مردن غیر از شهادت عار دارم و خجالت می کشم. خدایا گواهی به اینکه در قبال خون شهدا هیچ متاعی ندارم پس بر من منت گذار و خون و جانی را در راهت بپذیر. چه لذت داشت که خطا نکرده بودم و تو از من راضی می بودی، رسم و راه بندگی را در اینجا از عاشقانت یاد گرفته ام و بدان عمل می کنم تا ببینم چه مدرکی می گیرم. قابل نیستم که وصیت کنم اما چند کلامی لازم است خدمت نورچشمان جامعه اسلامی، خانواده های شهدا که آن هم نوید پیروزی است که این پیروزی ثمره خون عزیزان شماست، من حقیر از همه خانواده های شهدا حلالیت می طلبم امیدوارم که در عملیات آنی به کربلای حسین علیه السلام برسیم و بار دیگر خانواده ها را در شادی وصال و در غم شکوه ببینم اگر هم وقت آزادی کربلا هنوز زود است در این راه شهید شوم.

در آخر خدمت پدر ومادرم سلام عرض می کنم. پدر ومادر عزیزم در این موقعیت از زمان احساس می کنم که اسلام به خون من احتیاج دارد تنها خون است که می تواند درخت اسلام را بارور کند از شما می خواهم که در راه خدا از هیچ چیز دریغ نورزید که مملکت ائمه ما است، آینده روشن در پیش دارید انشاالله کربلای حسین را زیارت خواهید کرد و ذلت و زبونی کافران را خواهید دید. اگر شهید شدم خیلی خوشحال می شوم چون به آرزویم رسیده ام پس شما هم ناراحتی به خود راه ندهید، اگر گریه می کنید به مظلومیت امامان علیهم السلام گریه کنید و مرا حلال کنید.

( برادر بزرگوارم خیلی دلم می خواست در سازمان جدیدالتاسیس فعالیت داشته باشم از شما می خواهم به جای من هم فعالیت کنید.) خواهران مهربانم آنچنان که می دانید حجاب شما کوبنده تر از خون من شهید است. در تربیت فرزندان بکوشید که جهاد زن همین است، اگر کوتاهی در حقتان کرده ام مرا ببخشید سعی کنید فرزندان را همیشه از مسائل آگاه سازید. بهتر آنکه به وصیت های برادر حسن آقا عمل کنید از جانب بنده از همه فامیل ها و اهالی روستا حلالیت بطلبید و اگر صلاح دیدید وصیت را در جمع بخوانید.

والسلام علیکم و رحمت الله وبرکاته.