مروری بر زندگینامه و خاطرات شهید علی اصغر طاهری نوش آبادی
زندگینامه شهید علی اصغر طاهری نوش ابادی
نوید شاهد اصفهان: شهید علی اصغرطاهری نوش آبادی در سال 1347 در شهر نوش آباد بدنیا آمد از کلاس اول یا دوم ابتدایی ، هنوز مدرسه تعطیل نشده همراه بابا ی خدابیامرز و دادش شهیدش میرفتن خرمن کوبی. چند روز از مهر که گذشته بوداز کلاس درس مدرسه با صورت سوخته آفتاب که کل پاییزرا باید طفلک سپری میکرد,تا صورت ش التیام پیدا کنه، اون روزا کرم ضد آفتاب نبود. خیلی چیزا نبود عوض ش خیلی چیزا هم بود. دوران راهنمایی را هم همین طور سپری میکرد سه ماهه تعطیلی را.
ما مشغول بازی کودکانه بودیم ،ولی او در کودکی مرد میشد. سختی دوران کار در صحرا، گاهی حشره سن گندم اونا انقدر میگزیدن که همه بدنش کبود میشد. اصغر شاگرد درسخوانی هم بود علی رغم کار زیاد همیشه جز پنج نفر اول کلاس بود.
*کلاس دوم راهنمایی بود که جنگ آغاز شد و برای رفتن به جبهه باید چهار سال صبر میکرد تا بشه با شگرد های بچه های اون زمان، مسئولین اعزام را پیچوند و رفت جبهه. یه روز کردستان بودم یه نامه ازش بهم رسید که تو چطور رفتی منم بیام.. بی تاب آمدن بود. تا اینکه متوجه شدم زیر صندلیهای ماشین اعزام با کمک دیگر بچه های نوش آباد مخفی شده و رفته پادگان هفت تیر سنندج، اونجا چون سابقه ای از اعزام نداشته همراه مرحوم حاج علی امینی خدا رحمت ش کنه میره بهداری لشگر، یه چهل روزی میمونه و اعزام مجدد که با هم، دو نفری رفتیم جنوب. شهرک پر خاطره دارخوین.
*اصغر تو عملیات والفجر هشت از ناحیه
پهلو از ترکش راکت هواپیمای عراق مجروح شد. بالاخره در سال 1365 در منطق
شلمچه به شهادت رسید اصغر اهل مناجات و گریه های آبدار بود.
مسجد چهارده معصوم علیهم السلام لشگر 14 شاهده که چه ناله هایی داشت ما همیشه کنار
هم تو نماز میشستیم موقع دعا من کمی ازش فاصله میگرفتم که راحت باشه .همیشه حواسم
به گریه هاش وچشمهای قرمزش بود. هیچ روزی را نداشت که با عاشورا و عهد. شرو ع
نکرده باشه و با واقعه تموم کرده باشه این رسم همه شهدا بود.
منبع: بنیاد شهید شهرستان آران وبیدگل