شهيد عزاداري نميخواهد رهرو ميخواهد
نوید شاهد اصفهان منتشر میکند: وصیت نامه شهید عباسعلی رحمتی ارانی
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان
اِنَّ الله اشْتَري مِنَ المُؤمِنينَ اَنْفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِانَّ لَهُم الجَنَّه.
خدا جان و مال اهل ايمان را به بهشت خريداري كرده آنها در راه خدا جهاد ميكنند.
آن كسي كه تو را شناخت جان را چه كند
فرزند و عيال و خانمان را چه كند
ديوانه مني هر دو جهانش بخشي
ديوانه تو هر دو جهان را چه كند
خدايا، بارالها، معبودا، اي كسيكه بينياز از همه چيز تو هستي. اي كسيكه همه به تو نياز دارند. اي كريم، اي رحمان و اي رحيم من ضعيف و ناتوان كه تحمل در اين دنيا را ندارم چگونه ميتوان در آن دنيا تحمل عذاب تو را تحمل كنم و بزرگترين عذاب آن دنيا جدايي از ائمه و امامان است خدايا من بسيار گناه كردم، بسيار معصيت كردم تو خود ميداني كه از روي جهل و ناداني بوده و من آنقدر به تو اميدوارم كه هميشه ميگفتم كه خدا بخشنده است و گناهان ما در برابر مهر و محبت خدايي خودش خواهد بخشيد و گناهم در برابر لطف خدا خيلي ناچيز است و حال كه اين وصيتنامه را مينويسم از تو ميخواهم كه لياقت شهيد شدن را به من عطا كني و از تمام گناهانم درگذري چرا كه من به جز تو كسي را ندارم الهي و ربي من لي غيرك
با درود و سلام به پيشگاه حضرت بقيهالله اعظم(عج) و سلام بر نايب بر حقش امام خميني و سلام بر شهدا و خانوادههاي شهدا و معلولين و مجروحين و درود بر تمامي رزمندگان اسلام و بعد سلام و دعاي فراوان بر خانوادة عزيز و محترمم و سلام مادر عزيزم و همسر مهربانم.
سپاس و ستايش خداوند متعال را به انوار رحمت او در دل شب تاريك درخشان است. حمد خداي رحمان و كريم را كه همواره در سختيها و مشكلات مرا ياري كرد و از نعمتهاي خود بهرهمند گردانيد و در جوار لطف و رحمتش جاي داد ولي آنچه كه من كردم چيزي جز غفلت نبوده است.
راستي مبادا فكر كنيد كه پناه بردن به شهادت فرار از زندگي است ما ميميريم تا به زجرديدگان جامعة فردا بگوييم كه زندگي در رفتن است شهيد عزاداري نميخواهد رهرو ميخواهد از شما ميخواهم كه تا آنجا كه در توان داريد براي اسلام تبليغ كنيد مادرم اگرچه جبران زحماتت برايم محال است ولي به خواست خدا در راه اسلام و قرآن در جبهه حق عليه باطل و با شعار لا اله الا الله محمداً رسولالله شهادت ميدهم.
به خواست خدا در راه اسلام و پرچم جمهوري اسلامي كه نه شرقي و نه غربي و لا اله الا الله بر روي آن نقش بسته و به امر روحالله امام خميني كه به حق امامي عزيز و فداكار كه خودش نيز فرزندي در راه خدا داده است شهادت ميدهم و شهيد ميشوم تا ابرجنايتكاران بسوزند و همچنان عصباني باشند و بدانند كه ديگر نميتوانند در كشوري كه بچههايش حسين هستند جاي داشته باشند و من با شهادتم اي مادر عزيز اميدوارم بتوانم در قيامت برايت كمك كاري باشم. پدرجان دستان پينهبستهات نشاندهندةآنهمه زحمات طاقتفرسايت در شبهاي سرد زمستان و در گرماي تابستان ميباشد. من از اين مكان مقدس دستان پينهبستهات را بوسة افتخار ميزنم و التماس ميكنماشتباهات مرا ببخش و براي فرزندت دعا و غفران بخواهي مادرم را دلداري بده و به همسرم نيز دلداري و سفارش به صبر كن.
وصيتم به مادر عزيزم: مادرجان مرا ببخش و لطف كن از تقصيرات بچهگانهايي كه گاه نافرماني و يا بيادبي كردهام درگذر و اين حقير خيلي گناه كردهام برايم غفران و بخشش بخواه و پدرم را سفارش به صبر بنما. مادرجان در عزايم گريه مكن و اگر خواستي گريه كني بر مولايمان حسين و بر مادر بزرگوارش زهرا و دخت گراميش زينبكبري گريه كن.
و از خدا ميخواهم اگر شهيد شدم فرداي قيامت براي پدر و مادرم يك كمك كاري باشم.
وصيتم به همسرم: همسر عزيز و باوفايم، از تو ميخواهم زينبوار همچون دخت گرامي علي شجاع و قهرمان باشي و آبروي اسلام را با خواندن وصيتنامهام در مجالس عزايم مشت ديگر بر دهان منافقان بزني. همسرم اگر برايت ياري باوفا و شوهر خوبي نبودم مرا عفو كن و به بزرگواري خودت ببخش و بدان كه اسلام خيلي عزيز است و اكنون من به ياري اسلامي شتافتم كه رسول خدا، علي مرتضي و 10 فرزندش به پاي اين اسلام قرباني شدهاند. در اسلام و جهاد با كفار اين مسائل معني ندارد كه من تازه همسر اختيار كردهام بدان اگر صبر كردي اسلام تو را عزيز و خداوند به تو مفتخر و در قيامت بخشش شامل حالت و در كنار زينبكبري خواهي بود.
وصيتم به خواهران عزيز و دلسوختهام: خواهرانم من بسيار به شما اميدوارم. شما خيلي بزرگواريد. با ايمان و عقيده خود و با صبر و شكيبايي و حجاب خودتان راهم را ادامه بدهيد و به همه مردم دنيا بگوييد ما خيلي خوشحال هستيم كه برادرمان در راه خدا و براي اسلام قرباني شد باشد كه اسلام و امام زنده بماند. احكام اسلام و قرآن به آن عمل بشود. خواهران عزيزم مرا ببخشيد از اينكه برادري خوبي برايتان نبودم.
و به تنها برادرم وصيت ميكنم اسلحهام را بردارد و با ايمان خودش و طاعت از خداوند و فرمان پدر و مادر را اطاعت كند و بداند كه در راه خدا رستگار خواهد شد. برادران بسيج شما هم مانند گذشته وحدت و اخلاق اسلامي را رعايت كنيد و سلحشورانه به جبههها جنگ عزيمت كنيد و همچنين پشت جبهه را محكم نگه داريد و خدمت كنيد كه شما علياكبرهاي حسين(ع) ؟؟؟ از شما ملت حزبالله و در صحنه خواهش ميكنم كه وحدت خود را حفظ كنيد و اين امام عزيز را تنها نگذاريد.
از خويشاوندان و دوستان و همسايگاه طلب حلاليت ميكنم و از شما ميخواهم كه مرا حلال كنيد و از خداوند هم ميخواهم و شما هم بخواهيد كه مرا بيامرزد و عفو كند.
در ضمن مرا حتماً در گلستان شهداي آران و در كنار قبر احمد و يا نورالله به خاك بسپاريد و السلام.
30/ 12/ 1362
عباسعلي رحمتي
منبع: بنیاد شهید شهرستان آران وبیدگل