ملتي كه شهادت را ميخواهد او را از چه ميترسانند؟
زندگی نامه شهید والامقام محمداقبالی آرانی از شهرستان آران و بیدگل
محمّد، سال 1344ش در آران متولّد شد و بعد از گذراندن دوران ابتدايى و راهنمايى در آران، به هنرستان صنعتى كاشان رفت. او اخلاقى بسيار نمونه و شايسته در بين دانش آموزان داشت. محمّد علاوه بر عضويّت در انجمن اسلامى هنرستان و قبول مسؤوليّت كتابخانه ى هجرت، عضو فعّال گروه مقاومت بسيج نيز بود. خيلى آرام و كم حرف بود و بيش از حرف زدن، به عمل و فعّاليّت در امور اجتماعى مىپرداخت. برخورد خوب، چهره ى دوست داشتنى و زيبا، او را جذّابتر كرده بود.
با اين كه در هنرستان مسؤوليّت كمك رسانى به جبهه را به عهده گرفته بود ولى علاقه ى زيادى داشت تا در صف مقدّم رزمندگان قرار گيرد. در سال آخر تحصيل، مدرسه را ترك كرد و در بسيج ثبت نام نمود و روانه ى پادگان آموزشى گرديد.
با اتمام آموزش نظامى روانه ى ميادين جنگ در جنوب شد و در مرحله ى پنجم عمليّات رمضان، شركت كرد. بالاخره در تاريخ 61/5/5، در حالى كه 25 روز بيشتر از حضورش در جبهه ها نگذشته بود، به شهادت رسيد.
قسمت ديگري از وصيتنامه برادر شهيد محمد اقبالي
اما يك وصيت نسبت به پدر و مادرم و به طور كلي خانواده خواهر و برادر و امت قهرمانپرور اين است كه سعي كنند قرآن را بخوانند وبفهمند و راه و روش تفهيم آن را از روحانيون فهميدن و فهماندن قرآن است بلكه وظيفة هر شخص مسلمان است. اي؟؟ خانوادة عزيز پدر و مادر مهربان و خواهران و برادران گرامي اميدوارم كه قبل از فرا رسيدن مرگ و دنياي اخروي قرآن و احكام او را آموخته و مثل من خود را به بيتوجه ي نسبت به آن نگه ؟؟داشته باشيم كه در غير اينصورت پيش خدا روسياه خواهيم بود. دوم اينكه نماز را به وقت و با جماعت و با قلبي پاك بخوانيد كه اعمال انسان را در آخرت در مرحلة اول روي نماز حساب ميكنند كه اگر نمازها درست نباشد همان راهي را پيمودهايم كه كافران طي كردهاند اما با مارك ظاهري جالب و مسلماننما در صورتيكه نخستين اركان حكم الهي را انجام ندادهايم.
وصيت به برادران بسيج:
از روحيهاي كه برادران بسيج به من دادهاند متشكرم و در قبال زحماتي كه براي آموزش من انجام دادهاند اگر به وظيفه خود به خوبي عمل نكردم - آنطوري كه رضايت آنها و دين و قرآن دارد – نيز مرا ببخشيد و حلالم كنيد و توصيهاي ديگر به آنها دارم و آن اينست كه جز به خدا به چيزي ديگر فكر نكنند و نماز را حتماً به طور احسن و مفصل به جا آورند بدانند كه شهيد شدن راه خدا همان لقاءالله (ديدار با خداست) ولي من آنچه از نماز نتيجه گرفتهام اين است كه علاوه بر لقاءالله نماز موقع صحبت با خداوند و معبود انسان ميباشد كه او را به بزرگي ياد كردن و اعلام بينياز بودن او و نيازمند بودن انسان نسبت به او ميباشد كه همين نمازها افراد را عاشق شهادت در راه خدا ميكند ديگر وصيتم به پدر و مادر، خواهران و برادران و برادران بسيج كه اخلاق اسلامي را رعايت كنند اگرچه خودم با آنها با اخلاق اسلامي رفتار نميكردم و اين خصلت پيامبرگونه و امامگونه را حفظ كنند اميدوارم كه مرا حلال كنند و از اين نظر مرا ببخشند و بدانند آنكس كه از اخلاق اسلامي خوبي برخوردار است نشانة ايمان او است كه به طور كلي وجود ايمان در ساية اخلاق اسلامي است و سعي كنند كه اين خصلت را از خدا بخواهند تا در پيشگاه او روسفيد باشيد.
پدر و مادرم آخرين سفارشم اين است لباس سياه به تن نكنيد و جلسات ختم را زياد نگيريد يا اگر گرفتيد خيلي مختصر و ساده و خرج آن را به جبهه يا جنگزدهها بدهيد در شهادت من گريه نكنيد كه موجب شادي دشمن ميشود و كمتر روي شهادت فرزندتان فكر كنيد يا صحبت كنيد بلكه روي شهادت حسين و ياران باوفاي او و به شهادت ياران باوفاي امام و روحانيون عالم و رباني. اي پدر و مادر به روحانيت آنقدر اهميت دهيد كه به حفظ اسلام و قرآن و سنت پيامبر اهميت ميدهيد چون آنها بودند كه به بچههاي ما آموزش قرآن و اسلام دادند و عاشق خدا و شهادت كردند و آنها را طوري تربيت كردند كه از فيض ابدي و سعادت اخروي به خوبي برخوردار شدند خدا نگهدار و ياورشان باشد و حتماً از سربازان واقعي امام زمان ميباشند.
والسلام
خدا يار و نگهدار امام
«آنها كه شهيد شدند به خدمت خودشان و رسالت خودشان و به اجر خدمت خودشان رسيدند و اميد است كه ما هم يا پيروز شويم يا در راه اسلام شهيد شويم...»
امام خميني
«ملتي كه شهادت را ميخواهند او را از چه ميترسانند؟ او را از مردن ميترسانند؟ اينها شهادت را شرف خودشان ميدانند. آنها ما را از مردن ميترسانند مردن براي آنها ترس دارد كه به ماوراءالطبيعه قائل نيستند...»
امام خميني