شهیدی از انقلاب شهیده کبری صفا
شهیده کبری صفا، دوازدهم مرداد 1326، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش محمدابراهیم، کارگر بود و مادرش رقيه نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. خانه دار بود. پس از ازدواج صاحب دو دختر شد. هفدهم شهريور 1357، در تهران بر اثر اصابت گلوله توسط عوامل رژيم شاهنشاهي شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای دشت افروز واقع است.

مروری بر زندگی شهیده کبری صفا/ چه بهتر که در راه دین و قرآن فدا شوم

نوید شاهد اصفهان: شهیده کبری صفا دوازدهم مردادماه 1326 ، در کاشان به دنیا آمد .با تولد وی پدرش که مدتها بیکار و در جستجوی کار بود به عنوان سیم بان در شرکت مخابرات مشغول به کار شد . کبری وارد مدرسه ابتدایی شد . هفت ساله بود که پدرش را از دست داد و به اتفاق برادر و خواهرش نزد مادر به زندگی خود ادامه دادند .

کبری تا اول راهنمایی درس خواند و از همان کودکی یار و مددکار مادر شد تا اینکه در سال 46 ازدواج کرد وچون همسرش ساکن تهران بود به تهران رفت . کبری که علاقه زیادی به شعائر مذهبی و شرکت در مراسم مذهبی داشت اوائل ازدواج با دیدن تهران آرزو می کرد که کاش می توانست در شهر مذهبی و ساده خود ، راحت زندگی کند.

در سال 48 ،مریم به دنیا آمد و در سال 53 دختردیگرش مینا . مینا شش ماهه بود که پدرش بر اثر ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت.کبری ماند و دو دختر خردسالش . از آن پس باغ دلگایش بهشت زهرا بود .در برابر سختیها و ناملایمات زندگی صبور بود .حدود سه سال بود که همسرش را از دست داده بود و خود به بهترین نحو فرزندان عزیزش را مراقبت می کرد .

با اوج گیری انقلاب ، کبری بیش از همه وقت خوشحال ومسرور بود و مرتب از مراسم و جلسات مذهبی سخن می گفت و اعلامیه های امام را جمع آوری می کرد . رژیم پهلوی اعلام حکومت نظامی کرد. روز جمعه 17 شهریور 57 ، کبری حدود ساعت 9 صبح با مادرش تماس گرفت . از اوضاع کاشان سوال کرد و شنید که در کاشان نیز تظاهرات و شعاردادن برپاست. وی به مادر گفت که «اینجا (تهران) که قیامت است .جوانها ، پیرها ، دخترها ، پسرها و حتی پیرزنها با پای پیاده ، سواره و با موتور به میدان ژاله می روند .من هم می خواهم بروم .»

کبری در جواب نگرانی مادر گفت: « ناراحت نباش. وظیفه شرعی است  .دستور است که با طاغوت مبارزه شود من هم می روم .» و در جواب اصرار مادر گفت :«یک بار بیشتر نخواهم مرد چه بهتر که در راه دین و قرآن فدا شوم .»

ساعت 4 بعد از ظهر آن روز مادر از شهادت کبری مطلع شد . سراسیمه و بازحمت خود را به تهران رساند .شب بود موقع حکومت نظامی . به منزل کبری رسیدند .جنازه کبری که از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود و توسط آشنایان شناسایی شده و برای رهایی از ربوده شدن توسط ساواک، به منزل آورده شده بود در وسط حیاط بود و مینا بر بالین مادر نشسته بود . مادر کبری مینا را به آغوش کشید .

پیکر شهیده کبری صفا را پس از چهل هشت ساعت مخفیانه به کاشان رساندند .در کاشان با همه سخت گیری نیروهای رژیم ، با شرکت هزاران نفر از مردم مراسم تشییع برگزار شد و کبری در گلزار شهدای دشت افروز کاشان به خاک سپرده شد.

منبع: بنیاد شهید شهرستان کاشان

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده