متن کامل وصیت نامه معلم شهید مصطفی امیدی بیدگلی از شهرستان آران و بیدگل
شهید مصطفی امیدی در بیست و ششم مهر ماه 1342 متولّد شد .نیمه دوّم ماه مبارک رمضان بود که از طرف بسیج برای اعزام به جبهه اعلام همگانی شد . ایشان هم با خیل بسیجیان به جبهه اعزام و در حالی که می رفت تا با پاکسازی میادین مین ، راه را برای گردان های عمل کننده رزمندگان برای یورش به دشمن بعثی زبون باز کند ، در تاریخ 1362/5/1 با ترکش خمپاره دشمن به آرزوی دیرینه اش که همان شهادت بود رسید .

متن کامل وصیت نامه  معلم شهید مصطفی امیدی بیدگلی از شهرستان آران و بیدگل :

بسم اللّه الرحمن الرحیم

« یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنّتی »

- با نام خدا و با یاد شهیدان ، وصیّتم را شروع می کنم و امیدوارم که بتوانم در این راهی که قدم برداشته ام کمکی به اسلام کرده باشم و از خداوند متعّال می خواهم که مرا در این راه توفیق دهد و به آرزوی نهایی خود که همان شهادت فی سبیل اللّه است برسم تا شاید با دادن خون خود بتوانم خدمتی به انقلاب اسلامی کرده باشم . - تنها سخن من با مردم عزیز و انقلابی ! این است که دست از وحدت اسلامی که تاکنون موجب تمامی پیروزی های ما بوده است برندارند و نگذارند که با اختلاف در میان آن ها خون شهیدان پایمال شود .

- من با خود عهد و پیمان بسته ام که تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون خود در برابر ظلم و ستم کفّار ایستادگی کنم و نگذارم که بیش از این به اسلام ضربه وارد کنند .

- پیام من به دانش آموزان و محصلین عزیز ! این است که هرچه بیش تر به مطالعه بپردازند تا بتوانند در آینده هرچه بیش تر به اسلام و کشور اسلامی خدمت کنند و آگاه باشند که مبادا افراد منحرف و منافق آن ها را گول بزنند و خدای نکرده به انحراف بکشانند که این بزرگ ترین ضربه است که به اسلام وارد می آید .

- وصیّتم به خانواده ام ؛ پدر و مادر گرامی ! گرچه که خیلی دلم می خواست که در میان شما باشم و از محبّت ها و دوستی های شما بهره مند شوم لیکن اسلام به من اجازه نمی دهد که در خانه بمانم و کفّار به دین و کشور ما تجاوز کنند و امیدوارم که هم چنان که با رضایت کامل شما به جبهه آمده ام اگر إن شاء اللّه به آرزوی دیرینه خود که همان شهادت در راه خداست رسیدم هیچگونه ناراحتی به خود راه ندهید که موجب خوشحالی دشمن شود و با شادی و خوشحالی خود ضربه ای محکم به دشمنان بزنید .

- پدر و مادر عزیزم ! می دانم که شما آرزوهایی برای من داشتید لیکن من هم آرزویی دارم که اگر خدا توفیق دهد از شما می خواهم که مبادا ناراحتی به خود راه دهید و شما باید که مفتخر و سرافراز بایستید .

- وصیّت من به خواهران و برادرانم ! این است که از این انتخاب آگاهانه من خوشحال باشند و مبادا که با ناراحتی خود دشمنان را شاد کنند .

- تو ای برادر بزرگترم ! شما معلم خوبی برای من بودی و من افتخار می کنم که چنین برادری دارم و امیدوارم که با بردباری و صبر راه شهیدان را ادامه دهی و با تدریس خود نوجوانان را برای خدمت به اسلام آماده کنی .

- در پایان از پدر و مادر و خواهران و برادرانم ! می خواهم که مرا حلال کنند و از تمامی دوستان و آشنایان و همه مردم می خواهم که  اگر زمانی موجب ناراحتی آن ها شده ام مرا ببخشند و حلال کنند .

- در آخر محلّ دفن من در امام زاده هادی و هر کجا که خانواده بگویند همان جا باشد .

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده