وصیت نامه شهید محمدرضا شفیعی
شهید محمدرضا شفیعی فرزند حاج عبدالحسین در شهرستان شهرضا میان خانواده‌ای متدین و علاقه‌مند به اسلام در تاریخ 15/07/1335 به دنیا آمد. این جوان مومن از طریق پایگاه بسیج به جبهه اعزام شد و در عملیات رمضان در منطقه عملیاتی شلمچه در تاریخ 24/02/61 بر اثر اصابت مستقیم تیر به نزدیک قلبش در بیمارستان شهید رجایی تهران بستری شد و معالجات برای او موثر واقع نشد و در تاریخ 21/05/61 به درجه رفیع شهادت نائل شد و پیکر پاکش در گلستان شهدای شهرضا به خاک سپرده شد.

وصیت نامه شهید محمدرضا شفیعی

اِنَ اللهَ اشتَری مِنَ المومنینَ اَنفسَهم  و اموالهم بِانَ لَهمُ الجنةَ یُقاتلونَ فی سَبیل الله فَیقتلونَ و یقتلونَ وَعداً علیهِ حقاً فی التَوریةِ و الِانجیلِ و اَلقُرآن و مَن اوفی بِعهدهِ مِن اللهِ فاستَبشروا بِبَیعکم اَلذی بایَعتم بهِ و ذلکَ هوَ الفوزُ العظیمٌ. 111 توبه

خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده است، آنها در راه خدا جهاد می‌کنند که دشمنان دین را به قتل برسانند و یا خود کشته شوند این وعده قطعی است بر خدا و عهدیست که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده است و چه کسی از خدا به عهد خود وفادارتر است؟ پس به معامله ای که با خدا کرده اید شاد باشید و این همان کامیابی بزرگ است.

اینجانب محمدرضا شفیعی فرزند عبدالحسین به شماره شناسنامه 631 ساکن شهرضا قبل از هر چیز اعتراف و اقرار به یگانگی پروردگار جهان وعقیده به دین مبین اسلام که کاملترین ادیان است و با قبول پیامبر گرامی اسلام و اعتقاد به یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر و ادامه دهنده راه انبیا که همان خط امامت است و قبول دوازده امام بزرگوار و اطاعت از اولیای امر که همان ولی فقیه باشد،

طبق آیه اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولو الاَمر منکم

و اعتقاد به روز جزا که همان روز معاد است و اعتقاد به عدل الهی که کل اصول دین و مذهب شیعه در بردارد و پایبند به تقلید در احکام اسلامی از امام امت که همان ولی امر است،

بنا بر وظیفه شرعی و الهی بر خود مقدم دانستم جهت حاکمیت خدا و دین مبین اسلام و جامعه توحیدی، برای حفظ و حراست از ناموس اسلام و مرزهای کشور اسلامی به جبهه که کامل ترین راهها برای تکامل به سوی الله است یعنی نائل شدن به درجه رفیع شهادت ثابت قدم شوم و از خداوند متعال می‌خواهم که به من یاری دهد و مرا در این جهاد اصغر پیروز و به جهاد دیگر که همان جهاد اکبر است غالب گرداند که در همه احوالم، همه وجودم با او باشد و خدا را به تمام مقربان درگاهش قسم می‌دهم که مرا جزء شهدای درجه یک خودش محسوب بدارد.

سپس از خدای بزرگ می‌خواهم تا امام زمان را یاری دهد و فرج او را نزدیک گرداند و عمر رهبر عزیزمان امام امت، خمینی کبیر را تا قیام مهدی (عج) طولانی بگرداند و این انقلاب بزرگ اسلامی را به انقلاب جهانی مهدی (عج) متصل گرداند.

وصیتم به پدرم این است که بعد از شهادت من به درگاه خدا شاکر باشد و خوشحال باشد از اینکه هسته‌ای را کاشت و میوه آن را کامل به ثمر رسانید که این خود نویدی است برای فضیلت او و همیشه پس از شهادت من، دوستانم را با لبخندش شاد و دشمنان را غمگین گرداند. وصیت دوم به مادر عزیزم؛ ای مادر این را بدان که هر مادری فرزندش را در دامن خودش به امید اینکه روزی برایش مفید باشد می‌پرورد، تو امیدوار باش که انشاء الله زحمات تو ذخیره‌ای است برای نجاتت در پل صراط و فرزندت وارد بهشت نمی‌شود مگر آنکه مادرش را اول وارد بهشت کنند که این گفته خداوند در قرآن است. وصیت دیگرم به برادرعزیزم می‌باشد:

ای برادر عزیزم می‌دانی که ما در جوانی آلوده به گناهان زیادی شدیم ولی خدا را شکر می‌کنیم که توفیقی نصیبم شد تا از این راه جبران همه گناهانم شود و راهی را می‌روم که امام حسین (ع) رفت و از تو می‌خواهم تا سجادوار پیام رسان خون من باشی و خواهران عزیز شما هم باید زینب وار پیام خون شهید را به گوش جهانیان برسانید و ندای هَل مِن ناصرُ یَنصرُنی را آوازه گوشها کنید تا اِن تَنصُرکم الله َ یَنصُرکُم باشی و در هرگوشه و کناری که هستید مبلغی انقلابی باشید چه با سخن خود، چه با اعمال و رفتار و چه در محیط زندگی خانوادگی پدری فرزندی و چه در زندگیتان با شوهرانتان و فرزندانتان.

وصیت آخرم به شما امت انقلابی، اسلامی و حزب الهی است

که هرگز از پای ننشینند تا انشاالله این انقلاب را به دست صاحب اصلیش حضرت مهدی (عج) تعالی برسانند و هرگز به امید اتمام جنگ یا سکوت انقلاب نباشید که خداوند فرموده شما امت بر حقید و یاران امام زمان در سختی‌ها صبور باشند و در فقر تحمل کنید و در یاری خدا هم در همه زمانی پیش قدم باشید و هرگز دست از دامن اسلام و پیامبر و حضرت مهدی (عج) و امام امت برندارید که غیر از این خطهای دیگر باطل است

و راههای دیگر غیر از این همه انحرافی است و بدانید که همانا این راه راهی مستقیم است و از دوستان تقاضا دارم در دعای کمیل و توسل مرا فراموش نکنید و بدانید با هیچ کس حسابی ندارم و چناچه کسی پولی مطالبه کرد اگر دیدید صحیح است بپردازید و من سرمایه‌ای جزئی دارم در هر راه که صلاح می‌دانید مصرف کنید. مدتی نماز و روزه بدهکار هستم که پدر و مادرم حد و حدود آن را می‌دانند برایم بخرند و اگر چیزی برای من باقی ماند به هر راهی که خودشان می‌دانند مصرف کنند و هرکس از من دلخور و ناراحت است حلال کند والسلام.                                                   

                                                                          24/01/1361

جهت مطالع زندگی نامه کامل شهید به     اینجا   رجوع فرمایید.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده