زندگی نامه و وصیت نامه و تصاویر شهید قدرت اله مهدی زاده
حاج قدرت الله متولّد 1324 و سوّمين فرزند خانواده، داراي سه برادر و دو خواهر بود. ايشان متأهّل بود و شش فرزند داشت.ایشان در سن چهل سالگي در تاريخ اسفند 1364 و در عمليّات والفجر 8 در فاو بر اثر اصابت تركش به ناحية سر به درجة رفيع شهادت نائل آمد.
زندگی نامه و وصیت نامه  و تصاویر شهید قدرت اله مهدی زاده از آران و بیدگل

زندگی نامه و وصیت نامه  و تصاویر شهید قدرت اله مهدی زاده

 

حاج قدرت الله متولّد 1324 و سوّمين فرزند خانواده، داراي سه برادر و دو خواهر بود. ايشان متأهّل بود و شش فرزند داشت.

ایشان به پدر و مادر، بسیار احترام میگذاشت و خانواده‌دوست و مردمدار بود. احترام به سادات و یتیم نوازی و کمک به مستضعفان از خصوصیّات او بود. وی درکارهای خیر، عمرانی و عام المنفعه پیش‌قدم میشد. به عنوان مثال در احداث و تعریض جادّة امامزادگان کوه سفید نطنز شرکت داشت.

در هیأتهای مذهبی، حضوری مداوم و فعّال داشت و در کار آشپزی به هیأت کمک میکرد. هر سال روز 7 محرّم در منزلش از هیأتهای مذهبی پذیرایی میکرد. به خاطر علاقة زیاد به قرآن، در مجالس قرآنی شرکت میکرد و موفّق به فراگیری قرآن شده بود.

اهل روزه بود. حتی در سختترین شرایط به مسجد و نماز جماعت مقیّد بود. نسبت به حلال و حرام حسّاسیت داشت و برای امرار معاش خانواده، تلاش شبانه روزی داشت. با اینکه مشغلة کاری اش زیاد بود ولی جمعه ها به مسافرت زیارتی می-رفت. به فرزندانش توصیّه میکرد که تحصیل کنند. به ورزش علاقه مند بود و پیاده روی صبحگاهی را دوست داشت.

با دیدن تصاویر جبهه و جنگ، اشک از چشمانش جاری میشد و همیشه به مردم توصیّه میکرد از امام و راه امام پیروی کنند.

ایشان در سن چهل سالگي در تاريخ اسفند 1364 و در عمليّات والفجر 8 در فاو بر اثر اصابت تركش به ناحية سر به درجة رفيع شهادت نائل آمد.

پدر حاج قدرت‌الله یک سال و دو ماه و مادر حاج قدرت‌الله یک سال و سه ماه پس از شهادت ایشان به شهید خود پیوستند.

روحش شاد و راهش پررهرو باد

 زندگی نامه و وصیت نامه  و تصاویر شهید قدرت اله مهدی زاده از آران و بیدگل

فَليُقاتِلِ في سَبيِل اللهِ الَّذينَ يَشرونَ الحَياهَ الدُّنيا بِالاخِرَهِ وَ مَن يُقاتِل في سَبيلِ اللهِ فَيُقتَل اَو يَغلِب فَسَوفَ نُوتيهِ اَجرًا عَظيماً

كساني كه حيات مادي دنيا را به آخرت ميفروشند، بايد در راه خدا جهاد كنند و هركس كه در راه خدا بجنگد و كشته يا فاتح شود، زود باشد كه او را اجري عظيم دهيم.

من بر اساس رسالت اسلامي و انساني كه بر دوش خود احساس كردم، روانه جبهه هاي نبرد شدم و خداي را سپاسگزارم كه در اين برهة حساس از زمان زندگي ميكنم؛ اول به خاطر اين كه زمانه براي رشد و رسيدن به كمال انساني مناسب است و دوم به خاطر اين كه توانايي اين را دارم كه به جبهه بروم و بجنگم و از اين محيط معنويت استفاده ببرم زيرا هر كسي سعادت اين را ندارد كه در اين مكان مقدس حضور پيدا كند. به همين دليل، حضور در اين جا از الطاف خفيه الهي است كه افراد گناهكاري چون من مي¬توانند در جبهه ها حاضر شوند و امروز بر هر كسي كه نسبت به اسلام و انقلاب احساس مسئوليت ميكند واجب است كه با تمام وجود خويش به اين نظام اسلامي در تمام ابعاد خدمت كند و به مقابله با دشمنان اسلام برخيزد كه فردا دير است و اگر خداي ناكرده بر اثر سستي و سهل انگاري، انقلاب شكست بخورد، خيانت به آرمان شهيدان است و هر كس در انجام وظيفه خود كوتاهي كند، فردا در محكمه عدل الهي بايد جوابگو باشد. تا وقتي كه موضع ما در قبال دنيا حق باشد، ابرقدرت ها ما را راحت نخواهند گذاشت چون كه خود را در خطر ميبينند و ميدانند كه اين مكتب براي بقاي-شان مضر است، بدانيد كه پيروزي نهايي با كساني است كه خدا با آنهاست و آنها با خدا هستند.

خدمت پدر و مادر عزيزم كه نتوانستم جبران محبتتان را بكنم و اگرهم مي ماندم باز هم از عهده اش برنمی آمدم سلام ميرسانم و از آنها ميخواهم كه برايم ناراحتي نكنند و مرا ببخشند.

همچنين از برادران عزيزم ميخواهم حسين گونه در صحنه انقلاب بجنگند و امام عزيزمان را تنها نگذارند.

و خواهر عزيزم، اگر چه خود شهيد دادهاي ولي من نيز ميخواهم زينب گونه مشكلات زندگي و انقلاب را تحمل كنيد و فرزندانتان را براي اسلام تربيت كنيد. و همچنين از همسر مهربانم كه هم اكنون سرپرستي شش فرزند را به عهده گرفته است و او را در اين راه تنها گذاشته ام ميخواهم كه همچون فرزندان امام حسين(ع) كه در عاشورا سرپرستي پدر را از دست دادند،‌ او نيز سرپرستي فرزندانم را چون زنان شيردل كربلا به عهده بگيرد.

همچنين خدمت تمام عموهايم و پسردايي ها و كليه اهالي كاغذي و حومه، اگر خوبي و بدي از من ديده اند، حلالم نمايند. خدمت خانواده شهدا و مفقودين و مجروحين نيز طلب حلاليت مي¬كنم و اگر كسي از من طلب داشت از برادرانم مطالبه كند. سهم مالم را نيز تا سال 62 پرداخته ام و اگر چيزي بدهكارم بپردازيد و باقي را به هر نحوي كه صلاح ميدانيد خرج كنيد. در آخر از تمامي دوستان و آشنايان طلب حلاليت ميكنم و به عنوان يك برادر به آنها ميگويم دركنار انديشيدن به ماديات، لحظهاي هم به آخرت خود بينديشيد و ببينيد كه براي آنجا چه كرده ايد، پس قبل از اين كه دير شود به خود آييد كه سستي و درنگ، موجب پشيماني اخروي است.

از همه شما عزيزان التماس دعا دارم و ميخواهم كه بدي هاي مرا به خوبي خود ببخشيد. جنازه مرا چنان كه به دستتان رسيد در گلزار شهدا دفن نماييد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

خدايا‌،‌ خدايا، تا انقلاب مهدي(عج) خميني را نگهدار.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده