آري عزيزان ، من از آفرينش خويش و همنوعانم همين را ميدانم كه « افحسبتم انما خلقنا كم عبثنا به » به عبث آفريده نشده ايم و اين را نيز شنيده ام و ايمان كامل دارم كه همه جهان اعم از مادي و غير مادي مخلوق خدا و در كف قدرت اوست « زندگي منحصر در اين دنياي گذرا و فاني نيست

بسم الله الرحمن الرحيم

آري عزيزان ، من از آفرينش خويش و همنوعانم همين را ميدانم كه « افحسبتم انما خلقنا كم عبثنا به » به عبث آفريده نشده ايم و اين را نيز شنيده ام و ايمان كامل دارم كه همه جهان اعم از مادي و غير مادي مخلوق خدا و در كف قدرت اوست « زندگي منحصر در اين دنياي گذرا و فاني نيست ,بلكه حيات ديگري در پي و پيوست آن مي باشد. نظام جهان گزاف و هرج و مرج نيست بلكه هدف دار و بسيار حكيمانه است.

اينك وظيفه اي كه از اين آفرينش هدف دار از براي خود مي بينم وظيفه اي جز بندگي و پيروي از آيين الهي كه همانا اسلام مي باشد, نيست. « فاقم وجهك للدين حنيفا فطره الله التي فطر الناس عليها لا تبديل لخلق الله ذالك الدين القيم » آري حركت بر طبق اين بينش بندگي است در قبال الوهيت حق و كرنش است در تعظيم ملكوت جهان. پس اين و جهت وجهي للذي فطر السموات و الرض و ما انا من المشركين، يعني من به سوي حقيقت مطلق رو مي كنم ,آن كس كه آسمان ها و زمين را آفريد ، رو كردني راستين است و از آنها كه شرك مي ورزند, نيستم و نيز انَّ صلاتي و نسكي و محياي و مماتي الله رب العالمين . همانا راز و نياز من ، حركت من ، زندگي و مرگ من همه براي خداست كه پروردگار جهانيان مي باشد و ايمان و عمل پيامبران خدا به اين گونه بنده است . آري ما براي بندگي آفريده شديم و به خاطر اداي بندگي خويش و رضاي خاطر معبود خويش, قيام و خشم كرديم ، پس به او اميد داريم. اين جانيان خونخوار ( شرق و غرب ) باي دنيايشان از ما مي ترسند و ما به خاطر دينمان با اينان مي ستيزيم و آنها به خاطر دنيايشان با ما در ستيزند . اينان به دنياسخت محتاجند ولي ما از آن بي نيازيم و به زودي خواهيم دانست كدام كس بهره مند تر است. و اگر در هاي زمين و آسمان به روي كسي بسته باشد ولي او پارسائي كرده و به خدا توكل كند ,خدا راه چاره اي برايش خواهد گشود . چنان كه علي (ع) به ابوذر سفارش مي كند: ما نيز با كسي انسي نمي گيريم مگر با حق و هراسي نداريم مگر از باطل . و به علت باطل بودنش و باطل نيز از ما ,در هراس است, به علت حقانيتمان .شايد بگوئيد كه حق نبايد از باطل بترسد . بلي درست است ولي اين ترس نه از اين بابت مي باشد ,بلكه به خاطر اين است كه اگر چنان كه ما از آن غافل بشويم و به وجود ناپاكش فكر نكنيم و آن گاه باطل اژدها شود و در برابر ما قد علم كند ,ما بايد از او در هراس باشم تا بتوانيم هم رشد كنيم و هم مانع رشد باطل شويم و آن را در نطفه خفه كنيم . عزيزانم اگر امروز من و شما يك قدم عقب بگذاريم باطل چندين قدم به جلو خواهد آمد و اين پيش آمدنش همان رشد باطل است.

خاطره اي كه من از برادرم دارم در عمليات فتح المبين بود كه گروهان در جلوي سنگر كمين دشمن ,زمين گير شده بود و تعدادي از بچه ها به شهادت رسيده بودند. شهيد, مرا كه در دسته سوم بودم صدا كرد و گفت: برو تير بار را خاموش كن. بعد از عمليات از او پرسيدم كه چرا بچه هايي كه در اطرافت بودند را نفرستادي و مرا كه در عقب گروهان بودم صدا كردي؟! گفت: براي من جوابگو شدن به مادرم آسان تر است از جواب گو شدن به مادران ديگران.

محمود گلزاري چرندابي

منبع : مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان آذربایجان شرقی
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده