متن شعر
 
پرستو دوستم بود
برایم قصه می خواند
ولی از پیش من رفت
غم او در دلم ماند
همیشه تا دبستان
دوتایی می دویدیم
چه کیفی داشت وقتی
لواشک می خریدیم...
شبی که بمب دشمن
میان کوچه افتاد
شنیدم پر زد و رفت
خدا بالی به او داد
به قول اهل کوچه
پرستو شد پرستو
ولی یادم نرفته
بهار خندۀ او

منبع : کتاب تا پل رنگین کمان/سروده : مریم هاشم پور

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده