گفتگوی اختصاصی با پدر خلبان شهید "محمد صادق هاشمی نیا"؛
نوید شاهد - "علی هاشمی نیا" پدر خلبان شهید "محمد صادق هاشمی نیا" می گوید: «محمدصادق قبل از شهادت، پدر شده بود اما تولد فرزندش را ندید. زهرا هنوز به دنیا نیامده بود که یک روز همه ی اقوام خانواده را دعوت کرد و می‌خواست برای دخترش نامی را انتخاب کند سبدی را برای همه ی ما آورد و گفت؛ اسامی را که دوست دارید در این سبد بیندازید خودش هم چون به حضرت زهرا (س) علاقه داشت اسم زهرا را انتخاب کرد که بلاخره همان هم شد که خود می خواست.»

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ به مناسبت فرا رسیدن میلاد با سعادت حضرت علی (ع) و روز پدر، نوید شاهد کرمانشاه برآن شد تا گفتگویی را با علی هاشمی نیا پدر خلبان شهید "محمد صادق هاشمی نیا" که چند روزی هم به سالروز ولادت این شهید والامقام نمانده است انجام دهد. با این که غمی در صدای این پدر به وضوح دیده می شد اما از این خوشحال بود که در سالروز ولادت امام علی (ع) از فرزندش می گوید. در ادامه متن این گفتگو تقدیم مخاطبان ارجمند می گردد.

فرزندم پدر شدنش را ندید و به شهادت رسید

نوید شاهد کرمانشاه: در ابتدا اجمالا شهید والامقام را معرفی بفرمایید.

علی هاشمی نیا: خلبان شهید محمد صادق هاشمی نیا نهم اسفند 1362 در شهر کرمانشاه متولد شد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را به سبب شغلی که من داشتم در شهرستان های استان گذراند و دوره متوسطه را در رشته ریاضی در دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی ادامه داد.

بعد از اتمام تحصیلات دوره متوسطه، در آزمون سال 1380 موفق شد به دانشگاه شهید ستاری تهران در رشته ی مهندسی نگه داری هواپیما راه پیدا کند. علاقه ی شدیدی به پرواز داشت تا اینکه مراحل پرواز را با موفقیت گذراند. محمد صادق تنها فرزند ذکور خانواده بود او در عین حال بسیار باهوش و در حرکات تند و تیز علاقمند به ورزش های کوهنوردی، شنا، کاراته بود. به درس ریاضی، کامپیوتر و برنامه نویسی و زبان انگلیسی تسلط کامل داشت .

با راهنمایی مداحان بزرگ استان و علاقه محمد صادق به مکتب اهل بیت (ع) ایشان یکی از اعضا مؤثر هیأت نور القرآن شهرک معلم شد و با مداحی خود حال و هوای خاص به مجلس سوگواری سالار شهیدان می داد. محمد صادق قاری قرآن در غرب کشور بود در عین حال مقید به نماز اول وقت و مکبر نماز جماعت هم بود.

زمان هایی که عکس امام (ره) را رسانه ی ملی پخش می کرد به تلویزیون نزدیک می شد و به عکس امام راحل بوسه می زد. خاطرات شهیدان به خصوص "شهید عباس دوران" و "شهید بابایی" را می خواند. با اینکه اصفهان یک شهر مذهبی است، محمد صادق خیلی زود گرداننده ی برنامه های مذهبی پایگاه هشتم شکاری اصفهان شد.

فرزندم پدر شدنش را ندید و به شهادت رسید

 

نوید شاهد کرمانشاه: آیا شهید فرزندی هم دارد؟

پدر شهید: بله- محمدصادق قبل از شهادت، پدر شده بود اما تولد فرزندش را ندید. طوری که زهرا هنوز به دنیا نیامده بود یک روز همه ی اقوام خانواده را دعوت کرد و می خواست برای دخترش نامی را انتخاب کند. سبدی را برای همه ی ما آورد و گفت اسامی را که دوست دارید در این سبد بیندازید خودش هم چون به حضرت زهرا (س) علاقه داشت اسم زهرا را انتخاب کرد که بلاخره همان هم شد که خود می خواست.

وقتی که از اصفهان برمی گشت به زیارت حضرت معصومه (س) می رفت حتی همسرش بارها به ما می گفت محمد صادق وقتی به زیارت می رود از حضرت طلب شهادت می کند تا اینکه در 15 بهمن 1386 این پرستوی عاشق در آخرین پرواز رزمی عملیاتی که در پایگاه هشتم شکاری اصفهان انجام شد با کلمه رمز" یکتا" عشق خود را در وجود یکتای بی همتا پیدا و با پر و بال خونین به ملکوت اعلی پیوست.

نوید شاهد کرمانشاه: چرا ایشان راه شهادت را بر بسیاری از راه ها و مسیرهای دنیوی که ممکن است برای عده ای هم جذبه های بسیار زیاد داشته باشد، برگزید؟

علی هاشمی نیا: هر فردی که هر شغلی را انتخاب می کند علاقمندی هایی به آن شغل دارد. محمد صادق بعد از آزمون سراسری در رشته های مختلفی از جمله؛ مهندسی عمران، در رشته های مهندسی نیروی زمینی ارتش و مهندسی هواپیمایی دانشگاه ستاری قبول شد. از میان اینها چون احساس می کرد از طریق دانشگاه شهید ستاری می تواند به مسیر خلبانی برسد این دانشگاه و رشته تحصیلی را انتخاب کرد.

هر فردی هر لباسی که می پوشد به خصوص لباس رزم مشخص است که دلبستگی به دنیا ندارد، برخلاف سایر شغل های دیگر که در آرامش هستند. لذا محمد صادق از آرامش دنیوی گذشت نه تنها لباس رزم، بلکه عشق به پرواز را در ذهن خود پرورش داد و به همه ی اطرفیان می گفت که خلبانی یکی از بهترین شغل های دنیاست.

نوید شاهد کرمانشاه: از خاطرات شهید برای ما بگویید.

علی هاشمی نیا: زمانی که ناو هواپیما بر آمریکا به خلیج فارس آمده بود ایشان سال های آخر دوره های آموزشی خود را می گذراند از او پرسیدم پسرم چه خبر؟ گفت: پدر شما اصلا نگرانی به دل راه ندهید این موضوع که چیزی نیست ما آنقدر خلبانان جان برکف داریم که حتی خود من هم تصمیم گرفته ام که اگر هیچ راهی هم وجود نداشته باشد و آمریکایی ها بخواهند به کشور و میهن اسلامی مان چشم داشته باشند، با همین هواپیماهایی که داریم به نقطه صفر اگزوز این ناو بزنیم و آن را منفجر کنیم. فرزندم این چنین دیدگاهی داشت.

نوید شاهد کرمانشاه: به نظر شما آرمان اصلی و نهایی شهدایی مانند فرزند عزیزتان چیست؟

علی هاشمی نیا: شهدا در همین خانواده های ما و شما رشد کرده اند اما افرادی استثنایی دارای ایدئولوژی ها و نگرش های مناسبی بودند. نگرش آنها با افراد عادی فرق می کرد آنها می خواستند یک ایرانی آباد، کشوری پیشرفته و مستقل با همان شعار "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" داشته باشند آرامش را تنها برای خود نمی خواستند و معتقد بودند اگر این موضوع در زمان ما محقق نشد بعد از ما برای مردم عزیز ایران تحقق پیدا خواهد کرد و با این نیت پا به عرصه ی رزم و میدان های نبرد نهادند.

نوید شاهد کرمانشاه: از دیدگاه شما شرط تداوم آرمان شهدا چیست؟

پدر شهید: شهدا آرمان های بسیار متعالی داشتند آرمانشان آنقدر قوی بود که از جانشان هم مهم تر می دانستند به هر حال چه شهدای انقلاب و چه شهدای جنگ تحمیلی و شهدای زمان حال به خصوص شهدای سلامت آرمانشان مشخص است اینکه شهدای سلامت آرمانشان تداوم راه شهدا و جنگیدن در میدان نبرد برای حفظ سلامت مردم بود.

نوید شاهد کرمانشاه: چرا دشمن به این شدت از روحیه شهادت طلبی جوانان ایرانی در دفاع از اسلام و انقلاب هراسان است؟

علی هاشمی نیا: به نظر من دشمن بیشتر از ما دین اسلام را مطالعه کرده و نهضت امام حسین (ع) را رصد می کند همانطور که می دانیم رمز موفقیت نهضت امام حسین (ع) نترسیدن و پا به عرصه ی میدان شهادت گذاشتن است چون کسی که از جانش بگذرد دیگر چیزی برایش مهم نیست.

بنابراین استکبار جهانی با تهدید در خیلی از کشورها موفق شده کشور مقابل را تسلیم کند اما جوانان رشید اسلام با تهدید متعصب تر شده و آماده نبرد می شوند.

 

گفتگو از شهرزاد سهیلی

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده