پنجشنبه, ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۴۴
آزاده سرافراز«میر اشرف حسینی» می‌گوید: سرود «یار دبستانی من»، را در اردوگاه عراق خواندیم.

اجرای سرود«یار دبستانی من...» در اردوگاه عراق

  به گزارش نوید شاهد اردبیل، آزاده سرافراز میراشرف حسینی از آزادگان استان اردبیل است که پنجم اسفند ماه 1362 در جریان عملیات خیبر به اسارت دشمن بعثی در آمد و در دوم شهریور 1369 آزاد شد و به ایران اسلام برگشت. 

  میراشرف حسینی می گوید: هر وقت زمزمه قرآن را در گوشه ای از اردوگاه می شنیدیم مشغول انجام هر کاری بودیم گوش هایمان را به سمت صدا تیز می کردیم. سکوت، فضا را پر می کرد.تنهای صدای عباس بود که می آمد. اما عراقی ها متوجه شدند. وارد اردوگاه شدند و همه را زیر کتک گرفتند. 

  افسر بعثی گفت: کی اینجا قرآن می خونه!؟

  همه ساکت مانده بودیم و هیچ کس حرفی نمی زد.

  دوباره همه را مفصل با باتوم و شلنگ و مشت و لگد کوبیدند.

  افسر بعثی با تاکید بیشتری گفت: کی قرآن می خونه؟

  عباس، بلند شد. نوجوان عارف، تحمل شکنجه بچه ها را نداشت. بلند شد و گفت: من!

  افسر بعثی با تمسخر خنده ای کرد و گفت: ماشاالله برای ما هم بخون، اما ترانه.

عباس سرش رو به پایین بود. حق نداشتیم سرمان را جلوی بعثی ها بالا بگیریم. سرش را روی تنش راست کرد و شروع به خواندن کرد: یار دبستانی من ، با من و همراه منی؛ چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی...

همه بچه ها یک صدا، سرود را خواندند. 

  افسر بعثی، بهت زده به چشم های عباس ذل زده بود. و دندان هایش را به هم می سایید و تنش می لرزید. به سمت عباس هجوم آورد و لگد محکمی به او زد. صدای عباس قطع شد. اما بچه ها خواندن سرود را ادامه دادند. افسر از اردوگاه خارج شد. ما عباس را غرق بوسه کردیم.

 

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده