شهيد «سيدمحمد حسينى» در وصيت نامه اش خطاب به همسر خود مى گويد:«همسرم، راه درست را طی کنید و فرزندانم را برای اسلام بزرگ هدیه کنید.» گزيده وصيتنامه اين شهيد بزرگوار را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.
فرزندان هديه اى براى اسلام
به گزارش نويد شاهد مازندران، سيدمحمد حسينى سوم تير 1348 در روستاى دابو از توابع شهرستان محمودآباد به دنيا آمد. پدرش سيداحمد كشاورزى مى كرد و مادرش عذرا(فوت 1362) نام داشت. تا سوم ابتدايى درس خواند. او نيز كشاورز بود. سال 1363 ازدواج كرد و صاحب دو پسر شد. به عنوان پاسدار وظيفه خدمت كرد. هجدهم تير 1368 در مريوان توسط گروه هاى ضد انقلاب بر اثر اصابت گلوله به سر شهيد شد. پيكر او را در گلزار شهداى روستاى كارگرمحله تابعه شهرستان زادگاهش به خاك سپردند.

متن وصيت نامه شهيد:
«بسم رب الشهداء و الصدیقین» 
هر کس که مرا طلب کند خواهد یافت و هر کس مرا بیابد، خواهد شناخت و هر کس مرا شناخت و هر کس که مرا بشناسد، عاشقم خواهد شد و هر کس عاشقم شود، عاشقش می شود و هر کس که عاشقش گردم او را شهید خواهم کرد، که شهید دیه او بر گردن من خواهد بود پس به درستی که من دیه او خواهم بود.

راه رضاى تو
ای خدا، ای رحمان، ای رحیم، ای پناه بی پناهان، ای محبوب و معبود، من تو را آن چنانکه هستی و آنگونه که سزاوار آنی ستایش می کنم. تو را شکر میکنم که نیک بخت شدم و با شهدا که در راه رضای تو و خشنودی تو در نیستی را کوبیدند تا هست شوند هم خانه شوم....
خدایا بر این مشتی خاک که انسانی زبون و ذلیل و معصیت کار است ترحم کن و کاسه گدایی مرا تهی مگردان...
پروردگارا ما دنیا را به دنیا پرستان وا میگذاریم تا مانند کرمها در مرداب متفعن بلولند و در لجن زارها به زندگی پست مادی خویش خاتمه دهند.
خدایا سوگند به صفحات قرآنت و به شکوه و جلالت و به بزرگترین نامهایت، به فروغ پیامبرانت و به عصمت دوستانت، خودت اسلام را پیروز نما...

معجزه بزرگ تاريخ
درود خدا و ندبه روان پاک پیام آوران حق و عدل انبیاء و ائمه(ع) پرچمداران مبارزه با کفر و شرک و نفاق و سلام بر شهیدان و صدیقان از هابیل تا شهداء جنگ تحمیلی و سلام به امام امت تنها فریاد گر قرن و امت حزب الله با فریاد لبیک یا خمینی و (ندای هل من ناصر حسینی) زمان را پاسخ عمل گفته و با تجلی ایمان، ایثار، استقامت و شهادت معجزه بزرگ تاریخ را رقم زده و میراث محمدبن عبدالله (ص) را حیاتی تازه بخشیده است.

راه شهدا و خدا
الینک که با یاد خداوند به خدمت مقدس سربازی آمده ام و آماده حمله بر سپاه کفر می شوم نه برای انتقام بلکه برای احیاء دینم و تداوم انقلابم و امنیت کشورم و سلامتی رهبرم خامنه ای عزیز و ادامه دهنده راه شهداء در این راه خدا را به یاری می طلبم و از او می خواهم که هدایتم کند به آنسو و آن راه که خود صلاح میداند و اکنون می روم تا به یاری خدا و رهبری مهدی موعود امام زمان پرچم لا اله الا الله و محمد رسول الله را بر تمام جهان برافرازم و اگر خدا بخواهد پیروز خواهیم شد و اگر خداوند نظر لطفی بر این بنده حقیر داشته باشد، این فوز عظیم شهادت را در این راه مقدس نصیبم کرد آن هنگام است که در پیوستن قطره های ناچیز خون سرخی بر دریای بی کران خون شهداء راهگشای عبور کشتیهای صدور انقلاب اسلامی این ثمره جوشش خون هزاران شهید و معلول و مجروح و دیگر محرومان جامعه بشری این مسئولیت خطیر از دوشم برداشته خواهد شد.

چند سخنی با خانواده ام و دوستان و نزدیکان و امت حزب الله دارم...
1-به راه پاک روح الله ایمان داشته باشید و با وحدت بیشتر در این راه اهداف جمهوری پیش روید.

2-پدر و مادر عزیزم فاطمه و زهرا اگر نتوانستم برای شما فرزند شایسته ای باشم مرا و اگر نتوانستم در جامعه فرد مفیدی باشم معذرت می خواهم و اگر نتوانستم برای آشنایان وظیفه ای انجام دهم پوزش می طلبم.

3-پدر جان سرت را در جامعه بالا بگیر و سینه ات را سپر کن و چهره ات را باز کن شاد باش و بگو امانتی را که از طرف خدا داده شد و اینک آن امانت خداست که به مسلخ می رود و قربانی می شود.
پدر عزیزم مبادا مانع مبارزات برادرانم شوید فرد فرد برادرانم را در راه اسلام امانتی هستند که خداوند به شما عنایت کرده است.
همسرم لیلا فرزندانم ابراهیم و اسماعیل شما منتظر آمدن من نباشید چون من عاشق شهادت بودم و به آن رسیدم. همسرم مرا ببخشید که شوهر خوبی برای شما نبودم، همسرم شما را وصيت می کنم که راه درست را طی کنید و فرزندانم را برای اسلام بزرگ هدیه کنید.
برادران عزيزیم سید جعفر و سید ناصر از شما دو برادر عزيزی و بزرگوارم می خواهم که فرزندانم اسماعیل و ابراهيم را خوب نگهداری کنید و با آنها و به آنها مثل یک پدرمحبت نمايید که هیچ وقت فکر بی پدری و یتیمی نکنند و آنها را مومن و متعهد و آشنا به قوانین الهی و مفید برای جامعه اسلامی تربیت نمايید.

4- و اما شما دوستان، حزب الله، همانطور که امام مان فرمودند این دنیا محل عبور است نه محل زندگی نیست و محل گذر است جز خدا به هیچ کس دل نبندید که شیطان در آن  قرار دارد و شما را در مسیر الهی باز می دارد اگر در طولانى مدت که با هم بوده ایم جسارت یاز من سر زده است مرا عفو نمايید.
ضمناً به قوم و خویشان می گویم که اینقدر دنبال این چیزهای مادی نروند مگر اشخاص یک روزی نمیمیرند پس چه بهتر که در راه خدا کشته شوند.
به جونهای محل می گویم که مبادا در غفلت بمیرند که علی (ع) در محراب شهید شد مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر در راه حسین (ع) با هدف شهید شد...
الان مدت 11سال از انقلاب و هشت سال جنگ را هنوز بی تفاوتی تا کی هر چقدر می خواهی زندگی کن ولی آخر میمیری و هر چه را می خواهی دوست بدار ولی بدان از آن جدا میشوی و هر عملی می خواهی بکن ولی بدان با آن ملاقات می کنی دیگر بس است بیا...
«سید محمد حسینی»

منبع:مركزاسنادبنيادشهيدوامورايثارگران محمودآباد/


انتهاى پيام/
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده