وصیت نامه شهید محمد مشرقیان آرانی
شهید محمد مشرقیان آرانی، بيستم ارديبهشت 1348، در شهرستان آران و بیدگل چشم به جهان گشود. پدرش نوروز، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. دانش آموز چهارم متوسطه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. هشتم تير 1366، در سردشت بر اثر اصابت گلوله توسط نیروهای عراقی شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده محمد هلال بن علی (ع) زادگاهش واقع است.

نوید شاهد اصفهان منتشر میکند: وصیت نامه شهید محمد مشرقیان آرانی

 

من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلی دیته و من علی دیته انا مادیته

کسی که مرا طلب کند مرا می‌یابد کسی که مرا بیابد مرا می‌شناسد آن‌کس که مرا شناخت مرا دوست می‌دارد و کسی که مرا دوست بدارد عاشقم می‌شود و آن‌که عاشقم شود عاشقش می‌شوم و کسی که عاشق او شوم او را می‌کشم و کسی را که من او را بکشم دیه‌اش با من است و من خون‌بهای اویم.

اینجانب محمد مشرقیان بنا به وظیفه شرعی و دینی خود لازم دانستم که چند کلامی را به عنوان وصیت هرچند کوتاه با شما امت شهیدپرور و خانواده‌ام داشته باشم اما باید بگویم که من کوچک‌تر از آنم که بتوانم وصیتی به شما بنمایم.

پیامم به امت شهیدپرور: ای امت شهیدپرور که به حق وظیفه خود را به نحو احسن در پشت جبهه نسبت به خود جبهه و انقلاب و مملکت اسلامی انجام داده‌اید بدانید که امروز مملکت اسلامی و جبهه‌ها به کمک و ایثار و فداکاری بیشتری نیاز دارد و هرچه در گذشته کمک می‌کردید امروز وضعیت جنگ طوری است که باید بیشتر به جبهه رسیدگی شود و باید بگویم خداوند بر ما منت نهاد و فردی را برای ما فرستاد که بهترین و داناترین ما و نایب آقا امام زمان است و ما به این وسیله از بدبختی و گمراهی و از یوغ ستم استکبار شرق و غرب نجات یافتیم پس ما مدیون او هستیم و باید دین خود را نسبت به او و به اسلام ادا کنیم و به هیچ طریقی جز این‌که گوش به فرامین پدرانه و دلسوزانه رهبر عزیزمان بدهیم و نصایح او را آویزه گوش‌مان قرار دهیم از تفرقه بپرهیزید و پیروی از رهبر انقلاب و اسلامی را فراموش نکنید و از ولایت فقیه و روحانیت مبارز پیروی کنید که ولایت فقیه ادامه حرکت و راه انبیا است و در ضمن به سخنان قائم مقام رهبری آیت‌الله منتظری گوش فرا دهید و از او اطاعت و پیروی کنید چو ما هرچه داریم از امامان داریم و هرچه از نظر معنوی پیشرفت کرده‌ایم از وجود مبارک حضرت امام است و واقعاً ما مدیون او هستیم.

وصیتم به پدر و مادرم: پدر و مادر مهربانم اگر در آن دنیا جز افراد و صالح و نیکوکار بودیم برای این است که سایه پربرکت امام عزیز و بزگوار بر سر ما بود و شما خیلی برای من زحمت کشیدید و از جان و مال خودتان مایه گذاشتید و مرا بزرگ کردید و به مدرسه فرستادید و من چنین بینشی پیدا کردم که از امامم پیروی کنم و به ندای او لبیک گویم و تمام این‌ها را مدیون زحمات شما می‌دانم این را بدانید که در این برهه از زمان مملکت اسلامی احتیاج به کمک و جبهه احتیاج به نیرو دارد پس اگر کسی در خانه بماند و به فکر خودش باشد و بگوید که دیگران به جبهه می‌روند و این ‌همه نیرو در جبهه است و دیگر کاری به ما ندارند شاید گناه بزرگی مرتکب شده است ما که می‌گوییم ای کاش در روز عاشورا بودیم و امام حسین را یاری می‌کردیم حالال موقعی است که باید به یاری حسین زمان بشتابیم و حرف خود را با عمل ثابت کنیم اما باید بگویم آن خدایی که این توفیق را به من داد که در جبهه حضور پیدا کنم اگر توفیق شهادت را نیز نصیب من کرد ناراحت نباشید. چرا که مرگ در راه خدا از بالاترین افتخارات است پس اگر شهید شدم ناراحت نشوید چرا که انسان ابتدا از خاک بوده و می‌بایست به خاک برگردد پس چه بهتر که این تن خاکی با احترام و عزت به خاک برگردد و خاک آن را بپذیرد و از پذیرفتن فرار نکند.

اما وصیتم به خواهرانم: امیدوارم که مرا حلال کنید چون شما را خیلی اذیت کردم و حجاب خود را حفظ کنید که حجاب شما تأثیر بهتر در جامعه دارد تا خون من.

وصیتم به برادرم: برادرم خوب درس بخوان تا با درس خواندن وقتی بزرگ شدی بتوانی به جامعه خدمت کنی و این ‌همه خرابی و ویرانی که دشمن برای ما ایجاد کرده به وسیله تو امثال تو ساخته شود و در ضمن راه شهدا و افراد صالح را ادامه بده و بیش از من در مساجد و مجالس  عزاداری امام حسین(ع) شرکت کن و امیدوارم علاقه‌ای به این جور مجالس بیشتر شود و مبادا با افراد ناباب نشست و برخاست کنی و زندگی سعادتمند آخرت را از دست بدهی البته تو کوچک‌تر از آن هستی که سخنان مرا درک کنی و از پدر و مادرم می‌خواهم که بیشتر مواظب شما باشند و شما به آن راهی بروی که رضایت خدا و پیامبرش را جلب کنی.

وصیتم به دوستانم: دوستان گرامی‌ام در این مدت تحصیل که واقعاً از بهترین لحظات زندگی‌ام قبل از آمدن به جبهه بود توانستم از اخلاق و رفتار خوب شما درس بگیرم و اگر شما را رنجاندم مرا می‌بخشید و از شما می‌خواهم که خوب درس‌تان را بخوانید و زحمات گران‌قدر پدر و مادر و دبیران‌تان و دولت را هدر ندهید زیرا که اگر درس نخوانید در برابر خون شهدا مسئول خواهید بود و شما فقط درس را هدف خود قرار ندهید و در کنار درس‌تان به مسائل معنوی و سیاسی هم علاقه نشان دهید و به نماز جماعت اهمیت بدهید و جبهه را فراموش نکنید.

والسلام

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

محمد مشرقیان

    19/ 02/ 1366

منبع: بنیاد شهید شهرستان آران وبیدگل

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده