شهید حمید فروزانفر
شهید حمید فروزانفر، حمیدبيستم بهمن 1345، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش اصغر، کارمند بود و مادرش فاطمه نام داشت. دانش آموز چهارم متوسطه در رشته ریاضی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. چهارم خرداد 1367، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای دارالسلام کاشان واقع است.

نوید شاهد اصفهان منتشر میکند: وصیتنامه شهید حمیدرضا فروزان فر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

" ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون"

گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه زنده اند ودر نزد پروردگارشان روزی می خورند.

چند کلمه ای را به عنوان وصیت نامه می نویسم شاید دین خود را نسبت به انقلاب ونسبت به پدر ومادر خود ادا کرده باشم. نوشته خودرا آغاز می کنم با یاد خدا وبا نام خدا شاید بدین وسیله آرامش قلبی برایم حاصل گردد. آغاز می کنم با نام آن کس که همه چیز ازآن اوست. می نویسم وپایان می دهم نوشته خود رابا یاد کسی که مرگ وزندگی دردست اوست واو است که زنده می کند ومی میراند. شروع می کنم با نام او نامی که گره گشای هرچیزی وحلال هر دردی است. چه خوش لحظه ای است لحظه دیدار معشوق وچه خوش لحظه ای است لحظه پرواز خونین عاشقان حضرت دوست دراوج ملکوت وچه گوارا است شهدشیرین شهادت نوشیدن، چه خوش لحظه ایست لحظه زندگی کردن وچون گل شکفتن وچه خوش لحظه ایست لحظه پاره کردن زنجیرهای اسارت با اسلحه شهادت و ازبند کفار رستن واسماعیل وار در قربانگاه عشق به خدا جان باختن وبه دیدن خدا شتافتن.

بارلها پروردگارا تو را شکرمی کنم که مرا بنده ای خلق کردی حسینی ،بنده ای که خون یاران حسین در رگ هایش بجوشد. مرا بنده ای آفریدی که یاد آتش عذابت اورا رنج می دهد ویاد بهشت برینت او رابه سجده شکر می اندازد. خداوندا عنایتی فرما تا باردیگر بتوانم در راه تو قدم بردارم. پروردگارا حرکتم را به سوی خود قبول فرما. معبودا مرگم را شهادت در راه خود قرار بده. خدایا ای یار ویاور همیشه آشنا ای قبله عشق وامید یاورمان باش. خدایا می دانی که درقفس تنگ دنیا به جان آمده ام و پرواز در هوای آزادی  وپرکشیدن به سوی تو را آرزو دارم. پناهم باش. خدایا عاشقان صادقت به سوی تو آمده اند وما در پس کوچه های عشق سرگردان و حیران به هرسو نگرانیم. راهنمایمان باش. خدایا آتشی که دراعماق جانمان نهفته بود اینک شعله ورشده وتمامی وجودمان را درخود می سوزاند یاورمان باش. خدایا عشق صادقانه را نثار می کنیم وجز رضای تو نمی جوییم جانی را که برکف نهاده ایم ره توشه باورمان باش و قلبی تپنده ازعشق تو را سرمایه، گواهمان باش. خدایا نه دریک کلام نه بایک صدا که با تمام جان می گوییم پذیرایمان باش. پروردگارا معبودا مقصودا، ما همه بندگان گنهکار درگاه تو هستیم ما خاکیان این کره فانی توایم به جلال وبزرگیت از کرده های مادرگذر وبا دیده هرچه مهربان تر به ما نظرکن که طاقت عذاب وخشم تو را ندارم.

خداوندا اگرتمام حالات وحرکات را ازمن قطع کنند قسم می خورم که نمی توانند ایمان وعشق به الله را ازمن بگیرند. پروردگارا رستگارم کن. هدایتم کن به راه راست به راه کسانی که ایمان آورده اند و رستگار شدند نه راه گمراهان وکسانی که آتش دوزخ درانتظار آنهاست. پروردگارا این بنده حقیر را لحظه ای به خود وانگذار. پروردگارا بارلها معشوقا ومعبودا شهادت را که یکی از الطاف خداوندی است اگرقابل آن هستم نصیبم گردان. خدایا تو آگاهی که خالصانه در راهت گام برمی دارم گام هایی استوارمانند کوه. ای مردم خسته ازستم، وای پویندگان راه پیامبر، ادامه دهید راه او را و هرگز سستی به خود راه ندهید ولبیک گویان به نبرد خود ادامه دهید تا زمانی که پرچم لا اله الاالله بر بزرگترین طاغوت ها پیروز شود وتمامی مردم مستضعف را درزیر سایه خود جای دهد. پیرو خون شهیدان باشید ونگذارید که قطره ای ازخون آنها پایمال گردد خون آن عزیزانی که با ازخود گذشتگی درعرض چندسال واندی درمقابل کافران زمانه مقاومت کرده وازخود ایثارکردند .شما نیز ندای رهبرخودرا پشتوانه کارهای خود قرار دهید امام را تنها نگذارید. این پیرجماران این ستاره تابان درآسمان ظلمانی را با پیوستن به او و با لبیک گفتن به سخنان او این ستاره تنها را سویی بخشید که سرتاسرجهان را فراگیرد. او را دعا کنید وتنهایش نگذارید و پویندگان راه خونین شهدا باشید. در آخرباید بگویم ما که کربلا را ندیدیم ولی زمانی که پیروز شدیم برسر قبرآقا امام حسین(ع) رفتید یادی ازما نیز بکنید وبرای ما از آن آقا طلب شفاعت کنید هرچندکه آقا امام حسین(ع) هنگامی که اولین قطره خون سرباز ارتش اسلام به زمین می ریزد سر اورا درآغوش می گیرد.

شهید حمید فروزانفر: لبیک گویان به نبرد خود ادامه دهید تا زمانی که پرچم لا اله الاالله بر بزرگترین طاغوت ها پیروز شود

خدمت پدر ومادر عزیزم

ای پدر وای مادر عزیزم می دانم که خیلی برای من رنج وزحمت کشیده اید ومرا هرشب و هر روز با ان دست هایتان نوازش کرده اید ودشواری ها را برایم آسان گردانیده اید ومرا تربیت کرده اید و تحویل جامعه داده اید وآن حقی را که من باید در مقابل این رنج ها و زحمات انجام دهم نداده ام. امیدوارم که مرا ببخشید وبرایم طلب آمرزش کنید. اگر در سرای آخرت جایی داشتم برای شما طلب آمرزش می کنم باد که دین خود را ادا کرده باشم. من برای لبیک گفتن به ندای رهبر خود به جبهه رفتم، رفتم تا اسلحه برادرم را بردارم. رفتم برای خدا برای برقراری پرچم لا اله الاالله امیدوارم که خدا این عملم را قبول فرماید. در نمازهایتان دعا به امام رافراموش نکنید وجزء رهروان راه او باشید ونگذارید که خون شهدا پایمال شود. برایم از خدا طلب آمرزش کنید.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.  26/12/1363

منبع: بنیاد شهید شهرستان کاشان

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده