شهید کربلای چهار خلیل احمدی،هشتم خرداد 1341، درروستاي ماربراز توابع شهرستان فریدن چشم به جهان گشود. پدرش حسن آقا، کشاورز بود و مادرش سکينه خاتون نام داشت. تا سوم ابتدایی درس خواند. کشاورز بود. سال1361 ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. چهارم دي 1365، در ام الرصاص عراق بر اثر اصابت ترکش شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای هادان واقع است.

نوید شاهد اصفهان منتشر میکند: فرازی از وصیتنامه شهید خلیل احمدی

بسم الله الرحمن الرحيم 

ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص.

درود و سلام بى پايان بر رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران حضرت امام خمينى ، اينجانب خليل احمدى فرزند حاج حسن احمدى از روستاى هدان چند كلمه اى را بعنوان وصيت مى نويسم اميدوارم مورد رضاى خداوند متعال واقع شود من همواره از خداوند توفيق شهادت را طلب كرده ام و رسيدن به درجه رفع شهادت بالاترين سعادت است افتخار مى كنم بعنوان سرباز اسلام در راه احقاق حق و دفاع از انقلاب اسلامى و ميهن عزيزم فداكارى كنم .

شما اى مردم مسلمان بايد بدانيد من اين راه مقدس را با كمال علاقه و با رضايتمندى خودم اختيار كردم اسلام سازش با متجاوزان و زندگى ذلت بار را نمى پسندد امام عزيزمان فرمودند جنگ بايد تا رفع فتنه ادامه داشته باشد ومن مطيع امامم ولايت فقيه را يكى از پايه هاى مهم اسلام مى دانم مردم ما هر چه داريم به بركت اسلام و نعمت رهبرى و وحدت همه اقشار است بهوش باشيد احكام اسلامى را فراموش نكنيد به نماز و واجبات الهى اهميت دهيد همواره بياد خدا باشيد وحدتتان را حفظ كنيد و نگذاريد اسلحه هاى برزمين افتاده بمانند اسلحه ها را بر داريد و راه شهيدان را ادامه دهيد به اين زندگى دنيوى دل نبنديد مرگ سراغ همه خواهد آمد و چه بهتر كه انسان مرگش شهادت در راه خدا باشد.

و تو اى مادرم و اى خانواده ام اگر گريه كرديد بياد امام حسين و اصحابش گريه كنيد افتخار كنيد كه من در راه حسين عزيز شهيد شدم صبور باشيد و به خدا توكل كنيد مبادا خدا را فراموش كنيد حجاب را رعايت كنيد.

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى حتى كنار مهدى خمينى را نگهدار

عاشق شهادت خليل احمدى             26/آذر/65

دست از طلب ندارم تا كام من بر آيد

                                                 يا تن رسد به جانان يا جان ز تن در آيد

بگشاى تربتم را بعد از وفات و پنگر

                                                كز آتش درونم دود از كفن بر آيد

جان بر لبست و حسرت دردل از لبانم

                                                نگرفته هيچ كارى جان از بدن در آيد

در ضمن از مادرم مى خواهم كه در مرگ من صبور باشد و حلالم كند و از خواهرانم مى خواهم كه زينب گونه در مرگ من صبر كنند، و راهم را با سلاح كوبنده حجاب ادامه دهند و صبر و استقامت پيشه كنند .

و از برادرانم خواستارم كه سلاح مرا نگذارند به زمين بماند، و راهم را ادامه دهند، تا پيروزى نهايى               

منبع: بنیاد شهید شهرستان بوئین ومیاندشت   

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده