وصیتنامه شهید محمد محمدرضایی
شهید محمد محمدرضایی،يازدهم دي 1342، درروستاي اسفرجان از توابع شهرستان شهرضا چشم به جهان گشود. پدرش عبدالله، کشاورز بود و مادرش ماه بس نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. سال1363 ازدواج کرد و صاحب يك دختر شد. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور يافت. بيستم دی ماه 1365، با سمت فرمانده گروهان در شلمچه بر اثر اصابت گلوله شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

نوید شاهد اصفهان منتشر میکند: وصیت نامه شهید محمد محمدرضایی

 با نام خدا و برای رضای خدا و با استعانت از درگاه خداوند متعال وصیت خود را شروع می‌کنم. با درود و سلام به آقا امام زمان (عج) و نایب برحقش امام خمینی، نجات دهنده ملت ایران از زیر ستم رژیم شاهنشاهی و نجات دهنده از تاریکی‌ها به روشنائی و با درود و سلام بر تمامی خدمتگزاران به جمهوری اسلامی ایران و با درود و سلام بر شهدای راه حق و خانواده شهدا، اسرا و مفقودین و ملت مسلمان ایران.

خداوندا شکرگزار درگاهت هستم که  راه حق را به ما نشان دادی و رهبری فرستادی که ما را از منجلاب گناه و بدبختی به مقام آدمیت و نور هدایت کند، از تو می‌خواهم که مرا ببخشی و عاقبت مرا به خیر گردانی، تو را سپاس می‌گویم که توفیق خدمت در راهت را به من عنایت فرمودی، می‌دانم بنده خوبی برایت نبودم ولی تو بزرگواری و من به تو امیدوارم. کمکم کن تا بتوانم دینم را نسبت به خانواده شهدا ادا کنم و قدمی برای رضای تو بردارم و مرگ مرا شهادت در راهت قرار ده.

خداوندا رهبر کبیر انقلاب را برای یاری اسلام در کنار حضرت حجت محافظت بفرما. ای برادران و خواهران گرامی همیشه و در همه حال  پیرو خط ولایت فقیه باشید و این امام بر حق را یاری کنید، مبادا از خطش خارج شوید که بدبخت و گمراه خواهید شد، راه شهدا را ادامه دهید و نگذارید سلاحشان بر زمین افتد، اسلام را یاری کنید. ما باید هرچه در توان داریم در راه خداوند بدهیم و همه چیزمان را در راه اسلام و قرآن فدا کنیم. پدر و مادرم مرا ببخشید که نتوانستم زحماتی را که برایم کشیدید جبران کنم، اگر خداوند لیاقت شهید شدن در راهش را به من داد بدانید من امانتی بودم نزد شما و مبادا در مرگ من گریه و زاری کنید که دشمن خوشحال خواهد شد و اگر خواستید گریه کنید بر مظلومیت حسین (ع) گریه کنید چون یار و یاوری نداشت و مظلومانه به شهادت رسید.

از برادرانم می‌خواهم که راه مرا ادامه دهند و نگذارند اسلحه من بر زمین بیفتد و از خواهرانم می‌خواهم زینب گونه عمل کنند و از عزیزانم می‌خواهم که در مرگ من به خدا شکایت نکنند زیرا مرگ در راه خدا سعادت بزرگی است و می‌خواهم مقاوم و استوار باشید و سختیها را در راه خداوند تحمل کنید و از قول من از تمام بستگان طلب بخشش کنید و از خداوند بخواهید مرا بیامرزد.

خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار .  

30/آبان/1365 محمد محمدرضایی

منبع: بنیاد شهید شهرستان شهرضا

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده