شهید محمد جانی
شهید محمد جانی،چهارم فروردين 1337، درروستاي کاغذیشهر ابوزیدآباد از توابع شهرستان آران و بیدگل چشم به جهان گشود. پدرش اکبر، و مادرش منيره خانم نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. سال1360 ازدواج کرد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. يازدهم دي 1360، در گیلانغرب بر اثر اصابت ترکش توسط نیروهای عراقی شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
زندگینامه وخاطرات  شهید محمد جانی

 زندگینامه شهید  محمد جانی

نوید شاهد اصفهان: شهید محمّد جانی در سال 1337 در شهر ابوزيدآباد و در خانواده­اي مذهبي و متوسط متولّد شد. در شش سالگي به مدرسه رفت و تحصيلاتش را تا کلاس پنجم ابتدايي ادامه داد. از همان بچّگي خُلق و خوي بسيار خوبي داشت و پدر و مادرش از وی رضايت كامل داشتند. تمام وظايف ديني خود را به طور كامل و دقيق انجام مي­داد. در دوازده سالگي به تهران رفت و مشغول كار گشت. پس از بازگشت به روستاي خود به كار بنّايي و معماري مشغول شد. اين شهيد گران‌قدر از درآمد اندك خود به خانواده­ هاي فقير و تهي­دست روستا كمك مي­كرد. وي در هیجده سالگي ازدواج كرد. زماني كه امام به تهران آمد او به دليل علاقة­ فراوان نسبت به امام، با همسرش به قم رفت تا آمدن امام را خوش‌آمد گويند و از سخنان باارزش ايشان بهره ­مند شوند.

زماني كه امام دستور اعزام به جبهه را داد وی كه از همان ابتدا پيرو خطِّ رهبری بود با تمام وجود از فرمان ایشان پيروي كرد و از جانب ارتش به جبهه اعزام شد. ايشان زماني كه در جبهه بود شبي خواب می­بیند كه به شهادت خواهد رسيد و جسدش مفقود خواهد شد، صبح روز بعد اين موضوع را با همرزمان خود در ميان گذاشته بود و به آنها گفته بود من به زودي به شهادت خواهم رسيد. چند روز بعد در حالي‌كه تنها سه ماه از رفتن وي به جبهه گذشته بود در منطقه­ اي به نام گيلانغرب در تاريخ 1360/10/11 به مقام والاي شهادت نائل و مفقودالجسد گشت و پس از 20 روز خبر شهادت ايشان را به خانواده­شان اطّلاع دادند. همسر ايشان به مدّت 25 سال شهادت ايشان را نمي­پذيرفت. در سال 1385 از طرف بنياد شهيد به همسر اين شهيد عالي‌قدر، خبر دادند كه پس از پاك‌سازي دقيق منطقه، جسد شهيد يافت نشده و همسر ايشان هم شهادت وي را پذيرفتند.  

زندگینامه وخاطرات  شهید محمد جانی

 وصیت نامه  شهید والامقام محمد جانی

وصيت من اين است به پدر و مادر و همسرم كه من براي دفاع از اسلام و حق و وطن كه اين يزيد زمان صدام كافر من آمدم به خدمت سربازي تا آنها را ازاين سرزمين اسلامي بيرون كنيم و حق خودمان را بگيريم و درسي به تمام دشمنان اسلام بدهيم كه ايراني جاي خودش نمي­نشيند كه چون ما مسلمانيم و بر پدر و مادرم اين وصيت دارم كه در شهيد شدن من زياد نارحت نباشيد و من را يك قرباني در راه خدا مثل امام حسين(ع) كه علي­اكبر را داد و گفت: خدايا اين قرباني را از من قبول كن. آنها هم به وعده خود وفا كنند هرگز پشت سر جنازه من گريه نكنيد خيلي خوشحال باشند كه اين سعادت نصيب آنها شده است و به من شهيد افتخار كنند تا من پيش امام حسين(ع) سرافراز باشم و به امام امت دعا كنند كه چنين راهي نشان ما داد كه براي دفاع از اسلام بشتابيم خدايا تو را قسمت مي­دهم به حق آن مسلم غريبانه به كوفه رفت و من در اين سرزمين غريبم و به ياري امام خميني آمدم در پايان وصيت مي­كنم محل دفن مرا در كنار مزار شيخ حسن رمضاني قرار دهيد. 

از شهيد اسلام    محمد جاني   والسلام

منبع: بنیاد شهید شهرستان آران وبیدگل


 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده