سردار شهید محمدتقی پکوک ، فرمانده توپخانه لشکر محمد رسول الله (ص)
سردار شهید محمدتقی پکوک 28 خردادماه 1334 در کاشان به دنیا آمد .« ای امت حزب‌الله بدانید که به دو جای بدنم شلیک خواهد شد یکی به مغزم که به اسلام می اندیشد و دیگر بر قلبم که برای اسلام می تپد».وقتی میثم این جمله را نوشت ، شهید پکوک را برای جلسه عملیات والفجر مقدماتی صدا کردند، پکوک کاغذ را تاکرد و در جیبش گذاشت ، 6 ماه بعد از آن ، 21 مردادماه 1362 در جاده ایلام ،با اصابت یک تیر به وسط پیشانی و طبق همان جمله‌ای که میثم به عنوان وصیتنامه برایش نوشت به شهادت رسید.

نوید شاهد از کاشان : سردار شهید محمدتقی پکوک ، فرمانده توپخانه لشکر محمد روسل الله (ص) /بدانید که به دو جای بدنم شلیک خواهد شد به مغزم که به اسلام می اندیشد و به فلبم که برای اسلام می تپد.


سردار شهید محمدتقی پکوک 28 خردادماه 1334 در کاشان به دنیا آمد .در سن هفت سالگی به مدرسه رفت و پس از اخذ دیپلم عازم سربازی شد ، این دوران مصادف با اوج گیری انقلاب بود .محمدتقی فعالیت شبانه روزی خود را آغاز نمود و در حالی که سرباز یود با طاغوت های زمان مخالفت می نمود .وی با دستور امام ، از سربازخانه به صفوف به هم پیوسته مردم پیوست و در کلیه راهپیمائیها و تظاهرات شرکت فعال داشت .

بعد از پیروزی انقلاب محمدتقی برای اتمام سربازی در واحد هوابرد مشغول خدمت شد و آن را به اتمام رسانید و بعد از پایان سربازی به عضویت سپاه درآمد.پس از گذراندن دوره ای نظامی برای پاسداری از قلب تپنده مستضعفان جهان به قم رفت و مدتی در آن جا مشغول بود .با شروع درگیریهای کردستان به آنجا رفت و ماهها در نقاط مختلف کردستان به اسلام و انقلاب خدمت کرد.

چند روزی به شهر خود بازگشت و بعد از آن راهی سیستان شد وی در راه رسیدن به هدفش از همه چیز خود گذشته بود و می گفت هرجا لازم باشد می روم و زحمت های طاقت فرسا را برای رضای خدا متحمل می شد.به عبادت و راز و نیاز با خدا خیلی اهمیت می داد.و شیرینی آن را با تمام وجود احساس می کرد.

محمد تقی بعد از سیستان و بلوچستان دوباره عازم کردستان شد و پس از آن همراه سایر دوستانش روانه جبهه های جنوب شد .او مسئولیت توپخانه لشکر محمد رسول الله (ص) را به عهده گرفت و در کلیه عملیاتها از جمله عملیات فتح المبین ، بیت المقدس ، مسلم بن عقیل (ع) ، رمضان و والفجر شرکت فعال داشت .

محمدتقی 17 بهمن ماه 1360 ازدواج کرد .و چندماهی همسرش در کنار وی در باختران (کرمانشاه) زندگی می کرد.

شهید پکوک 6 ماه قبل از شهادتش به شوخی و خنده به معاونش میثم گفت من چند ساله جبهه هستم یک وصیتنامه ندارم تو برای من یک وصیتنامه خوشگل بنویس ،میثم کاغذ و خودکار برداشت روی آن  از قول شهید نوشت« ای امت حزب‌الله بدانید که به دو جای بدنم شلیک خواهد شد یکی به مغزم که به اسلام می اندیشد و دیگر بر قلبم که برای اسلام می تپد».وقتی میثم این جمله را نوشت ، شهید پکوک را برای جلسه عملیات والفجر مقدماتی صدا کردند، پکوک کاغذ را تاکرد و در جیبش گذاشت ، 6 ماه بعد از آن  ، 21 مردادماه 1362 در جاده ایلام  ،با اصابت یک تیر به وسط پیشانی و طبق همان جمله‌ای که میثم به عنوان وصیتنامه برایش نوشت به شهادت رسید.

مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای دارالسلام کاشان می باشد.

متن وصیتنامه شهید پکوک:

"وصیت نامه شهید محمد تقی پکوک"

 

بسم الله الرحمن الرحیم

«فلمر تقتلوهم و لکن الله فتلهم و مارهیت اذرمیت و لکن الله رمی و لیبلی المومنین منه بلاء حسنا ان الله سمیع علیم »

(ای مومنان ) نه شما بلکه خدا کافران را کشت (وای رسول )چون تو تیر افکندی نه تو بلکه خدا افکند که مومنان را به پیش آمد خوشی بیازمائید که خدا شنوای دعای خلق و دانا (به مصالح امور عالم است.

«ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »

«مپنداری که شهیدان راه خدا مرده اند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و نزد پروردگارشان متنعم خواهند شد .»

با سلام درود خدمت امام امت و امت امام و شهدای صدر اسلام تا کنون .

خدایا می دانی چه می کشم ،ما از مردن نمی هراسیم اما می ترسیم بعد از ما ایمان سر ببرند .پس جه باید کرد؟ از یکسو باید ما بمانیم تا آینده بماند ،ای کاش امروز شهید می شدیم و فردا زنده می شدیم تا شهید آینده شویم تا اینکه فردا شهید نشود آری همه یاران رفتند به سوی مرگ در حالی که نگران فردا بودند .من با امام عزیزمان خمینی میثاق بسته ام و با او وفا دارم زیرا که او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندین بار مرا بکشند و زنده کنند دست از او نخواهم کشید .راه سعادت بخش حسینی را ادامه دهید و زینب وار زندگی کنید (انشاء الله ).خدایا جند الله را که با سوگند به ثارالله در سنگر روح الله بر شکست عدو الله و استقرار حزب الله زمینه ساز حکومت جهانی بقیه الله است حمایت کن.

بدانید که به دو جای بدنم شلیک خواهد شد یکی به مغزم که به اسلام می اندیشد و دیگر بر قلبم که برای اسلام می تپد.

ای پدر و مادر و خوهران و برادران عزیزم ،سلام گرم مرا بپذیرید و مرا ببخشید که نتوانسته ام فرزند خوبی برای شما باشم و من حقیر از همه شما رضایت می خواهم امیدوارم قبول کنید .همسر گرامی و عزیزم ،می بخشی که نتوانستم یک شوهر خوب برایت باشم ،انشاءالله خدا مرگ مرا شهادت قرار بدهد و تو را هم در این دنیا و هم در آن دنیا خیر دهد امیدوارم مرا ببخشی به امید دیدار در روز محشر .

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده